هفتهنامه نویه سوریشر سایتونگ آم زونتاگ نوشت، شنیدن خبرهای خوب از صربستان مدتهاست کمیاب شده است. یکی از خبرهای قابل توجه، ایجاد دولتی ائتلافی هوادار اروپا به رهبری میرکو چوتکوویچ (Mirko Cvetkovic)، اقتصاددانی مستقل است. این یک مرحله برجسته از تاریخ این کشور است. اکنون به نظر میرسد این امر منتفی باشد که صربستان اروپا محوریاش را کنار بگذارد. زمان انتخاب سرنوشتساز در خصوص چنین سوالاتی فرا رسیده است: کدام را باید انتخاب کرد؛ «مسکو یا بروکسل؟»، آیا باید از «بازگشت به انزوای ملیگرایانه» چشمپوشید؟
در هشت سالی که از سرنگونی میلوشویچ (Milosevic)، نخستوزیر سابق و جنایتکار جنگی میگذرد، صربستان دستخوش تغییرات بسیاری شده است: مراکز خرید همچون قارچ بر روی زمین روییدهاند. شمار صربهایی که میتوانند خرید کنند، افزایش یافته است. کلاسهای زبان دوران شکوفایی خود را تجربه میکنند: جوانان و صربهایی که دیگر جوان نیستند، انگلیس، اسپانیایی و آلمانی میآموزند. بسیاری تعطیلاتشان را در خارج از کشور میگذرانند. در مبادی ترانزیتی حومه بلگراد میتوان تعداد بسیاری خودرو شخصی را دید که خانوادهها با ساک و چمدانهایشان به سوی یونان یا کرواسی که دشمن خونی سابقشان بود، رهسپارند. حالا دیگر خودرو آنها زاستاوا که از محصولات قدیمی یوگسلاوی سابق است، نیست، بلکه خودروهای نو ژاپنی را سوار میشوند.
دلیل اینکه وضع صربها به نسبت چند سال قبل بهتر شده، مدیون در هم تنیده شدن رو به تزاید اقتصادی و سیاسی آنها با بازارها و نهادهای اروپایی است. بیشتر صربها آماده نیستند رفاه یا امیدشان را به بازی بگیرند، نه برای کوزوو و نه با گرایش به سمت مسکو.
به دلیل چنین نگاهی است که ووئیسلاو کوشتونیسا، نخستوزیر سابق از قدرت خلع شد. تاکتیکگرایی که چهار سال تمام بدون داشتن قدرت در داخل توانست دولت را در دست بگیرد، سبب سقوط خود را زمانی فراهم آورد که نبردی عقدهگشایانه را با استقلال کوزوو آغاز کرد، خطی که به بروکسل وصل میشد. زمانی که او توافقنامه تطابق با اتحادیه اروپا را که اولین منزل عضویت در آن است، رد کرد، بیشتر اعضای دولت از او پیروی نکردند. این دولت ائتلافی شکست و انتخابات جدید در ماه مه با پیروزی کمرنگ نیروهای هوادار اروپا همراه شد. اکنون سوسیالیستهای میلوشویچ هم جزو آنان هستند؛ که در تشکیل دولت آنان را متوازن میکنند.
برای بسیاری از صربهای مترقی که علیه میلوشویچ که دو سال پیش در بازداشتگاه دادگاه یوگسلاوی در لاهه جان باخت، مبارزه کرده بودهاند، این چشمانداز هراسناک است: اکنون ایویچا داچیچ (Ivica Dacic) که سالهای سخنگوی میلوشویچ بود، معاون نخستوزیر در همان سمت شده است که زوران دییندیچ (Zoran Djindjic) قصد اصلاح صربستان را از آنجا داشت، اما در سال 2003 کشته شد.
انتظار میرود به زودی توافقنامه آشتی حاوی عباراتی محتاطانه میان اعضای سابق رژیم قاتل میلوشویچ و مخالفان آن زمان منعقد شود. بسیاری از دموکراتهای سابق این را غیراخلاقی میدانند. اما آنها در فکر رفع موانع پیش روی صربستان هستند. آنها صربستانی اروپایی را برگزیدهاند، زیرا میدانند باید ببینند باد به کدام سو میوزد تا پرچم خود را بر آن اساس به اهتزاز در آورند.
سوسیالیستها اکنون تلاش میکنند در یک حزب سوسیال دموکراتیک معمولی ذوب شوند که نماینده دغدغههای قشر مردم طبقه پایین باشد. احزاب اصلاحگرا تاکنون از این امر غافل ماندهاند. شانس ورود به عقلگرایی به شدت افزایش یافته است. بدین ترتیب اوضاع سرمایهگذاری دوباره بهبود مییابد و شرکتهای مردد سرمایهگذار خارجی به این کشور رو میآورند. فیات قصد دارد میلیونها یورو در کارخانه زاستاوا سرمایهگذاری کند. در بحث کوزوو هم لحن صربستان ملایمتر و رویکرد به مسوولیت قیمومت اتحادیه اروپا سازندهتر شده است.
حتی شانس اینکه راتکو ملادیچ (Ratko Mladic)، مسوول اصلی کشتار جمعی صربرنیسا در بوسنی نهایتا بازداشت شود، افزایش یافته است. صربستان قصد رفتن به سوی اروپا را دارد، اگر اروپا بخواهد ملادیچ را در برابر لاهه قرار دهد، او را به دست میآورد.