به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، قصهها همواره جذاب بوده و مخاطبان خاص خود را داشتهاند. افسانههایی که از سرزمینی به سرزمین دیگر سفر میکنند و از زبان مردمان بسیار روایت میشوند. تخیل را پرورش و خوب و بد را به بچهها یاد میدهند.
حالا اگر کتابی بیاید و چند قصه معروف را با هم درآمیزد و داستان تازهای خلق کند، آن قصه جدید از جایگاه و جذابیت ویژهای برخوردار است. در «آخرین کتاب قبل از خواب» نوشته نیکلا ابیرن که نشر زعفران آن را منتشر کرده است، چنین اتفاقی افتاده؛ او به سه قصه معروف «شنل قرمزی، سیندرلا و سه بچه خوک» اشاره کرده و به یک بازآفرینی خواندنی دست زده است.
محبوبه نجفخانی مترجم «آخرین کتاب قبل از خواب» است. به باور او دوران قصهها و افسانهها به آخر نمیرسد چون قصهها پایان خوشی دارند و این موضوع، انسان بیپناه و ناامید امروز را امیدوار میکند که یک روز ناراحتیها به پایان میرسد و روشنی و خوبی بر بدی و تیرگی، چیره میشود.
مترجم مجموعه پنج جلدی «۱۳۲ داستان دوستداشتنی دنیا» به اهمیت بازآفرینی اشاره میکند و میگوید: برخلاف نظر بعضی که معتقدند در دنیای صنعتی امروز، جایی برای قصه و افسانه وجود ندارد بسیاری براین باورند انسان در روزگار معاصر از جهان صنعتی به ستوه آمده و دنیای دیگری را جستوجو میکند به همینخاطر بازنویسی و بازآفرینی قصهها ضرورت دارد تا آنجا که برونو بتلهایم در کتاب «افسون افسانهها» با تاکید به این موضوع میپردازد و سی اس لوئیس نویسنده «ماجراهای نارنیا» افسانههای پریان را گونهای سیر و سلوک روحی میداند.
به باور نجفخانی، قصهها و افسانهها، هم تخیل کودکان را بارور میکنند و هم کارکرد روانشناختی دارند به این معنی که این امکان را در اختیار بچهها میگذارند که با شخصیتهای خوب داستان همراه شوند و بدها را کنار بگذارند. چرا که در قصهها و افسانهها، آدمها یا سیاهاند یا سفید؛ خاکستری وجود ندارد و این خوبها هستند که عاقبت بهخیر میشوند و به زندگی خوب و خوشی دست پیدا میکنند.
مترجم «آخرین کتاب قبل از خواب» درباره قصه در قصه بودن این اثر داستان کودکانه میگوید: در این کتاب به سه قصه جذاب و پرمخاطب اشاره شده؛ «سه بچه خوک، سیندرلا و شنل قرمزی» جالب اینکه هرکدام از این قصهها درپی پررنگ کردن خود هستند. مثلا «سه بچه خوک» میگویند داستان ما خندهدار و بامزه است. «سیندرلا» قصه خود را با شکوه میداند و معتقد است مردم داستانهای شاهزاده خانمی را دوست دارند و از آن کلی فیلم و اسباببازی میسازند؛ «شنل قرمزی» هم به میدان میآید و با گلایه میگوید چرا همیشه باید سیندرلا گل سرسبد باشد و....
نجفخانی در ادامه گفتههای خود به اینکه ابیرن به یک بازآفرینی مدرن دست زده اشاره و بیان میکند: وقتی دعوا و کشمش بین شخصیتهای داستان «آخرین کتاب قبل از خواب» بالا میگیرد راوی قصه پادرمیانی میکند و میگوید بیایید یک قصه تازه بسازیم که همه شما در آن حضور و هرکدام شخصیت متفاوتی داشته باشید و اینگونه داستان تازهای نوشته و گفته میشود, به عبارتی این داستان به بچهها یاد میدهد که خودشان هم میتوانند به بازآفرینی خلاق افسانهها دست بزنند و ابتدا و انتهای قصهها را درهم بیامیزند.
نظر شما