همشهری آنلاین _ معصومه حقجو: گاهی اوقات با انسانهایی آشنا میشویم که با وجود مشکلات جسمی، دست از فعالیت برنداشتهاند و این مشکلات نه تنها باعث انزوا و گوشهگیری آنها نشده، بلکه مسیری برای رشد و پیشرفتشان فراهم کرده است. «الهام هاشمی» یکی از همین افراد است. این بانوی هنرمند با اینکه از بدو تولد با معلولیت سیپی (نوعی اختلال مغزی که باعث آسیب دیدن عضلات حرکتی میشود) مواجه بوده، ولی عشق به کارهای هنری او را کمکم به سمت یادگیری نقاشی روی فلز سوق داده است. هاشمی در منطقه ۷ و محله سبلان جنوبی سکونت دارد و معتقد است زندگی هدیهای از طرف خداست و خوب زندگی کردن ما هم میتوان شکر این نعمت باشد. او در انجمن علمی و آفرینشهای هنری معلولان ایران هم عضویت دارد. با او همصحبت شدیم تا از هنرش و این روزهای کرونایی بگوید.
چطور شد که از بین همه رشتههای هنری، نقاشی روی فلز را انتخاب کردید؟
سالها قبل هنر «اسکراچ برد» را دیده و علاقهمند شده بودم. در این هنرلایه نازکی از مرکب سیاه را روی ورقه گچی اضافه میکنند تا سطح آن سیاه شود و بعد به وسیله ابزار نوکتیز، طرح مورد نظرشان را روی آن خراش میدهند. کاری که میخواستم انجام بدهم شبیه اسکراچ برد بود، ولی بهصورت حکاکی روی فلز. نقاشی روی فلز همان وسیلهای است که میتوانم با آن تمام احساساتم را بیان کنم و از این کار لذت ببرم، اما این هنر چنانکه باید معرفی نشده و شناختهشده هم نیست.
همه هنرها زیباییهای خاص خود را دارند. در نقاشی روی فلز چه مزیت هنری یا وجوه زیباییشناسانهای وجود دارد؟
اینکه روی فلز با وجود سختی و محکمی به گونهای حکاکی کنی تا یک اثر هنری خلق شود به نوبه خود زیباست. درست مثل استقامت در برابر سختیها که نتیجه آن تبدیل انسان به موجودی مقاومتر از قبل است. همین موضوع نقاشی روی فلز را برای من برجسته کرد.
با شیوع کرونا قدرت خرید مردم بسیار کم شده و قیمت اجناس بالا رفته، این موضوع روی بازار کار شما هم تأثیرگذار بوده است؟
جدا از رکود اقتصادی که همه با آن مواجه شدهاند، ابزار و وسایل اولیه کارم هم بسیار گران و کمیاب شده است. آلومینیوم نایاب شده و نمیتوانم کارم را گسترش بدهم. متأسفانه فراهم نبودن مواد اولیه در این برهه زمانی جلو فعالیتم را گرفته است.
آلومینیوم هم از فلزهای گرانقیمت محسوب میشود و در شرایط فعلی هم هر لحظه قیمت آن بالاتر میرود در حالی که بازار فروش رونق زیادی ندارد. البته این هنر مخاطبان خاص خود را دارد؛ هنردوستانی هستند که ارزش کار هنری را میدانند و هنر را با سکه نمیسنجند، بلکه به احساس هنرمند توجه میکنند.
در برخی از آثاری که خلق میکنید از نقوش و طراحیهای سنتی استفاده کردهاید. برای انتخاب طرحها چه معیارهایی دارید؟
بیشتر ترجیح میدهم از طبیعت و منظره استفاده کنم. گاهی هم پیش آمده طرحی را که ظریف بوده و به دلم نشسته روی آلومینیوم نقاشی کردهام. برخی اوقات از طرحهای سنتی هم استفاده میکنم. آیات قرآن یا پیامی از بزرگان یا اشعار کلاسیک را هم روی فلز حکاکی کردهام.
برای نمایش آثارتان، بهجز نمایشگاه، از ظرفیت فضای مجازی هم استفاده میکنید؟
آثارم را قبل از کرونا در غرفهها و نمایشگاههایی که اکثراً از سوی شهرداری برپا میشد، عرضه میکردم. حالا که این نمایشگاهها برگزار نمیشوند، تمایلی ندارم از فضای مجازی برای نمایش آثارم استفاده کنم. به نظرم مخاطب در فضای مجازی نمیتواند به خوبی با اثر ارتباط برقرار کند و حس هنرمند و جهانبینی او را که در اثرش مشهود است، درک کند.
برخی افراد میگویند که معلولیت، محدودیت نیست. چقدر این جمله در مورد شما صدق میکند؟
اگر بگویم محدودیت نیست، شعار دادهام، چون هر محدودیتی، محرومیت را هم به دنبال دارد. اما نوع نگاه به زندگی میتواند مسیر را برای انسانها هموار و آنها را به آینده امیدوار کند. معلول بودن در هر حال جزئی جدانشدنی از زندگی من و امثال من محسوب میشود.
تا به حال شده با توجه به شرایط جسمی و سختیهایی که با آنها مواجهاید، از ادامه فعالیت ناامید شوید؟
در شرایطی مثل دوری راه نمایشگاهها و مشکلات در رفتوآمد و... گاهی پیش میآمد که کلا از فعالیت و شرکت در برخی نمایشگاهها منصرف شوم، چون هیچفروشی نداشتم. اما عشق به کارم بیشتر از آن چیزی بود که کلا این هنر را کنار بگذارم و فعالیتی نکنم. بنابر این، با توکل به خدا به مسیر برمیگشتم.
برای برگزاری کلاس در محله برای کودکان یا بزرگسالان پیشنهادی داشتید؟
موقعیت تدریس برای من تاکنون پیش نیامده و تجربهای هم در این زمینه ندارم، ولی اگر شرایط مناسبی فراهم شود، با کمال میل حاضرم این هنر را به هممحلهایها هم آموزش بدهم.
شهرداری اقداماتی در راستای مناسبسازی معابر محله سبلان برای معلولان انجام داده است؟
مناسبسازی معابر برای افراد دارای معلولیت در همه جای دنیا مورد توجه است، اما متأسفانه در کشور ما شهرداریهای ما کمتر به این موضوع مهم پرداخته میشود. در همین محله سبلان اصلاً کوچهها و خیابانها مناسب رفتوآمد ما نیست. بارها اتفاق افتاده به دلیل خرابی آسفالت برای تردد دچار مشکل شدهام.
چه انتظاری از شهرداری و نهادهای مربوطه دارید؟ چگونه میتوانند به معلولان هنرمند کمک کنند؟
شهرداری و نهادهای مختلف میتوانند سفارش هدایایی را که از جانب سازمان خود قصد دارند به کارمندان یا افراد خاص بدهند به ما بسپارند و از ما خرید کنند. از این طریق ما و آثارمان معرفی میشویم. اگر شهرداری هر منطقه هنرمندان معلول خود را به دیگر مناطق شهرداری برای همین هدایای مناسبتی معرفی کند، به اینترتیب به نوعی برای افرادی مثل من کارآفرینی هم میشود.
مؤسسهها یا نهادها برای فروش یا عرضه آثار از شما حمایت کردهاند؟
بله. در این چند سال فعالیت به مرور با مؤسسههای مختلفی آشنا شدهام. یکی از این مؤسسهها پیامآوران ساحل امید و آقای مبصر، مدیریت آن بوده که نخستین کار حرفهایام با معرفی این مؤسسه آغاز شد. پیامآوران ساحل امید با برگزاری نمایشگاههای متعدد برای افرادی مثل من باعث ایجاد انگیزه میشدند. انجمن علمی و کارآفرینی معلولان ایران و مدیر آن آقای برجیان هم هنوز حامی هنرمندان و توانیابان هستند و سعی میکنند مسیر را برای پیشرفت افراد دارای معلولیت هموار کنند.
نظر شما