و بالاخره پس از سالها آزمایش و خطا به این نتیجه رسیده که این معلمان نسل انقلاب، با تشکر از انتقادهای سازنده شما اعتراض وارد است.
از اینکه سالها بیعدالتی را تحمل کردید عذرخواهی میکنیم، گویا زیادی هستید! یا زیادی بودید! یا چه میدانم زیادی شدید!! لطفا جهت برقراری عدالت با دریافت چند سال سابقه کار مجانی، زحمت کشیده بازنشست شوید.
«این کار شدنی است». به قیمت مخدوشکردن چهره عدالت؟ میتوان نظام هماهنگ حقوق را در مورد معلمان نیز اجرا کرد اما جناب وزیر محترم، به چه قیمتی میخواهید این کار را شدنی کنید؟
آیا این عدالت است که حقوق دریافتی معلمی با ۳۰ سال سابقه کار و معلمی با ۱۵ سال سابقه کار مساوی باشد؟ اگر معلمی الان بنا به پیشنهاد شما بازنشسته شود، چگونه میتواند با این حقوق دریافتی از پس هزینه فرزندان دانشجو و دمبخت خود برآید؟
طبق آموزههای دینی ما عدالت به معنی «هر چیز را در جای خود گذاشتن» است. نه تقسیم مساوی ثروت عدالت است نه تقسیم مساوی فقر.
معلمان نسل انقلاب مانند همه نسل انقلابیهای کشورمان ایثارگرانه بر اساس انجام وظیفه به انقلاب خدمت کردند و هیچ توقعی به جز اجرای عدالت که حق هر شهروندی است، ندارند اما پس از سالها تحمل امانت الهی که تربیت و آموزش نسل دوم و سوم انقلاب است، با تنی خسته، اکنون با این طرح تعدیل نیرو باید روحشان نیز از تحمل نگاهها و اعلام نظرهای غیرمنصفانه همکاران مازاد (که آنها هم مظلوم واقع شدهاند) آزرده شود.
این معلمان مایل نیستند پسوند «مازاد» را همراه با پست شغلی خود به یدک بکشند، دوست دارند طبق تعریفی که از شغلشان شده است، فعال باشند به همین دلیل حق دارند از این طرح دولت استقبال کنند و حتی محرک آن هم هستند.
باز هم غائله تکرار میشود؛ مخدوش شدن روابط انسانی، آنهم روابط افرادی که خود وظیفه انسانسازی را بر عهده دارند، پیشکسوتانی که در پرچالشترین دوران آموزش و پرورش که نقطه عطف روند تکاملی انقلاب بود تجربههای پرباری را کسب کردند، اکنون در سالهای آخر خدمتشان به جای اینکه از اندوختههای آنها در جهت ارتقای نظام آموزشی و تربیتی کشور بهترین بهرهوری انجام گیرد، موجبات دلسردی و انزوای آنها فراهم شده است.
وزیر محترم آموزش و پرورش، تنها راه ممکن برای احقاق حقوق واقعی کارکنان را کاهشدادن تعداد آنها میدانند اما آیا باید نیروهای ناکارآمد را حذف کرد یا کارکنان باتجربه و مثمر ثمر را.
به برنامهریزان دلسوز انقلاب اسلامی یادآوری میکنیم که در ضمن اجرای طرح تعدیل نیرو – که ظاهرا تنها راه ممکن و شدنی اجرای عدالت است- عواقب ناشی از خلأ ناگهانی نیروهای با تجربه و کارآزموده که همان معلمان شاهد انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) هستند و سپردن آنها به نسلی که هیچ خاطرهای از انقلاب ندارند، را باید مد نظر داشته باشند.
سپردن وظیفه آموزش و پرورش به دست نیروهای جوان، پرانرژی و مسلح به تکنولوژی جدید که پرورشیافته همان معلمان نسل انقلاب هستند، بسی جای امیدواری است اما برای موازنه نیرو باید طرف دیگر معادله یعنی خلأ ناشی از تعهد کاری، دغدغه و دلسوزی، تجربه، ایمان و باور واقعی معلمان مشمول طرح تعدیل نیرو را مورد تامل قرار داد. اجرای نظام هماهنگ حقوق بهمنظور برقراری عدالت برای جوانان بسیار خداپسندانه است اما رهاکردن و فراموشکردن سالها خدمت مخلصانه معلمان نسل انقلاب جای بسی تامل دارد.
آیا اکنون که زمان بهثمررسیدن انقلاب است، نیروهای انقلابی باید باز هم فدا شوند و با بخشودهشدن چند سال سابقه کار باقیمانده و چند وعده سر خرمن مسئولان محترم و عدالتگستر به نفع نیروهای جوانتر کنار بروند؟ باید اندیشید آیا نمیتوان عدالت را واقعیتر اجرا کرد؟ آیا صرفا کمبود بودجه میتواند علت نادیده گرفتن یا خردهگرفتن سالها خدمت خالصانه معلمان نسل انقلاب باشد؟ جوی ایجاد شده است که به حضور و ادامه خدمت نیروهای پیشکسوت اعتراض میشود و آنها را مانع ارتقای شغلی معلمان جوان معرفی میکنند.
ای کاش میشد با توجه به رشته تحصیلی و تخصص افراد، فرصتهای مساوی را در اختیار همگان گذاشت آنگاه با ارزشیابی منطقی و واقعی نه صوری و فرمالیته، افراد کاربلد و مصمم را از کارکنان ناتوان و ناکارآمد تمیز داد. در این صورت مطمئنا عدهای خودشان متقاضی کنارهگیری از شغل شریف معلمی خواهند شد.
ای کاش میشد، وزیر محترم، معلمان نسل انقلاب را که از همسالان خودشان هستند در قالب یک کارگروه به یاری طلبند تا از تجربیات و اندوختههای آنها در جهت تحقق اهداف انقلاب به نحو احسن استفاده شود.
خیلی از این معلمان به دلیل اینکه هیچگاه ادعایی نداشتند یا تازهواردهای صاحب سهمیه به آنها اجازه نمیدادند، هرگز فرصتی برای ادامه تحصیل و گرفتن مدرک رسمی و منتسبشدن به پستهای مدیریتی و تصمیمگیری برایشان فراهم نشده است.
باور کنید میشود سهمیه این عزیزان را به طریقی عطا کرد که هم خداوند منان و شکور راضی باشد و هم خودشان راضیتر و هم فرزندانمان را به دست امانتدارهای خبره سپرد.