تو در تلخترین و سردترین روزها، فصل تازهای را به روی زندگی باز کردی. تو در عصر یخبندان، با دعاهایت دلِ زندگی را گرما بخشیدی و زندهاش نگه داشتی.
تو در روزگار سکوت، حرف زدن با خدا را رونق دادی. تو نه فقط با خدا، که با سلاح دعا با خدا و خلق خدا حرف میزدی. تو در دوران ترس و تنهایی و گوشهگیری، از خدا کمک میگرفتی و نه فقط برای خودت که بیشتر برای خلق خدا کمک میخواستی.
میدانم. میدانم که شاید تو بیشتر از همه با خدا حرف نزده باشی. میدانم که شاید تو زیباتر از همه خدا را صدا نزده باشی... ولی صدای تو، برای همیشه از رساترین صداهایی خواهد ماند که خدا را صدا زدهاند. کاملترین مجموعه حرفهای آدمی با خدا را از تو به یادگار بردهایم. زیباترین شکل حرف زدن با خدا را، در روزها و شبها و در همه لحظهها و حالها از تو یاد میگیریم.
تصویرگری از ساناز رفیعی
تو میگویی که ما هم بتوانیم بگوییم:
«خدایا! خطاها خوارم کردهاند و دوری از تو بیچارهام کرده است. خدایا! دلم مرده است؛ دلم را با فرصت توبهای زنده کن.
خدایا! تو امید وآرزوی منی. خدایا! به عزت خودت سوگند که جز تو کسی را پیدا نمیکنم که از گناهانم بگذرد و درهمشکستنهایم را جبران کند و شکستگیهایم را پیوند زند.
خدایا! اگر تو مرا از درِ خانهات برانی، اگر تو پیشِ خودت راهم ندهی، من با این همه خجالت و سرافکندگی به کجا رو کنم و درِ کدام خانه را بزنم؟
خدایا! تو گناهان بزرگ را میبخشی و شکستگیهای سخت را پیوند میزنی. خدایا! از خودت میخواهم که گناهانم را ببخشی و زشتیهایم را بپوشانی.
خدایا! سایههای رحمت خود را بر سرِ گناهانِ من بینداز و ابرهای لطف و مهربانیات را بر سرِ عیبها و زشتیهایم بباران.
خدایا! اگر پشیمانی از انجام گناه توبه حساب میشود، به عزتت سوگند که من پشیمانم و اگر استغفار از خطاها، گناهان را پاک میکند، من به درگاه تو استغفار میکنم و آمرزش میخواهم.
خدایا! «اگر زشتی گناه از سوی منِ بنده است، زیبایی گذشت و بخشش سزاوارِ تو خداست.»*
---------
* برگردان آزاد بخشهایی از اولین مناجات (مناجاه التائبین) از مناجاه خمس عشر امامسجادع