نه میلیون رأی دهنده اکوادوری مجدداً روز 26 نوامبر برای انتخاب رییس جمهور به پای صندوق‌های رأی می‌روند این بار اما گزینه آنها تنها دو نفر خواهند بود: آلوارو نوبوای محافظه‌کار که همزمان ثروتمندترین مرد کشور نیز است و رافائل کورئا کاندیدای چپ‌گرایی که محور مبارزات خود را بر مسائل اقتصادی قرار داده‌است.
نوبوا در حالی در این انتخابات حضور یافته که پیشتر نیز دو بار خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرده و شکست خورده بود.
این بار اما او در تبلیغات انتخاباتی خود بر مسائل اقتصادی انگشت گذاشت و مدعی شد که با بهره‌گیری از تجربیات اقتصادی، به طبقه فقیر جامعه کمک کند و آنان را تا سطح طبقه متوسط ارتقا دهد.
در دیگر سو اما رافائل کورئا قرار دارد که مستقیماً طبقه فقیر را مورد خطاب قرار داده و به آنان وعده داده در وضعیت بهداشت و نظام آموزشی کشور بهبودی چشمگیر ایجاد کند.
اما محبوبیت کورئا بشتر به خاطر دوستی‌اش با هوگوگو چاوز رییس جمهوری ونزوئلا است و نه به دلیل شعار‌های انتخاباتی‌اش.
رافائل کورئا پس از آنکه هوگو چاوز در سخنرانی اخیر خود در سازمان ملل بوش را با شیطان مقایسه کرد، گفت: برای اهانت به شیطان باید وی را با هم مسلکان فرو دست خود مقایسه کرد.
بیان این سخنان و خاستگاه حزبی کورئا، نگرانی‌ها را در کاخ سفید در خصوص انتخاب رئیس جمهور چپ‌گرا در اکوادور افزایش داده‌است.
دولتمردان آمریکایی در واقع از آن بیم دارند که انتخاب کورئا ائتلاف دولت‌‌های چپ‌گرای ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین، هم اکنون متشکل از ونزوئلا، کوبا و بولیوی، را تقویت کند.
این در شرایطی‌است که پاره‌ای از تحلیلگران معتقدند کورئا که کاتولیکی به شدت متعصب محسوب می‌شود، در ذات دارای تفاوت‌های بنیادی با هوگو چاوز است.
حذفشان کنید
روز یکشنبه 15 اکتبر(23 مهر) 13 کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری حضور یافتند که در این میان هیچکدام نتوانستند 40 درصد آرای لازمه برای پیروزی را کسب کنند.
با توجه به این مسئله، سؤالی که اکنون ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده این است که آیا در دور دوم آرای نامزد‌های حذف شده دور اول به جیب کاندیدا‌های حاضر در رقابت نهایی ریخته خواهد شد یا خیر؟
یکی از زنان رأی‌دهنده در دور اول این سؤال را این چنین پاسخ می‌دهد: آنچه نسبت به آن مطمئنم این است که هر که در این انتخابات پیروز شود تنها به فکر خود خواهد بود. آنها به آنچه قول ]آن را داده‌اند عمل نخواهند کرد و در صورت آنکه از گردونه انتخابات حذفشان کنید آنگاه به آنچه اکنون می‌گویند خواهند اندیشید و متوجه خواهند شد که چقدر سخنان‌شان در عالم واقع پوچ و بی‌معناست.
این سخنان در حالی از سوی یک رأی دهنده بیان می‌شوند که طی ده سال اخیر سه تن از افرادی که بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده بودند، به دلیل نارضایی عمومی مجبور به کناره‌گیری از قدرت شدند.
لوسیو گوتیرس آخرین رییس جمهوری بود که در سال گذشته به دلیل نارضایی عمومی از قدرت کناره گرفت.
پس از او آلفردو پالاسیو به قدرت رسید که وظیفه اصلی‌اش حفظ یکپارچگی کشور تا زمان انتخابات بود.
تقلب انتخاباتی
این در شرایطی است که اکوادور به رغم کسب سود سرشار از تولیدات نفت و موز و حضور توریست‌ها در این کشور با مشکلاتی دست به گریبان است که تنها با انتخاب یک رییس‌جمهور حل نمی‌شوند:
بیش از نیمی از مردم این در خط فقر زندگی می‌کنند، آمار بیکاری بسیار بالا است و بیش از یک میلیون اکوادوری در جستجوی زندگی بهتر جلای وطن کرده‌اند که بیشتر آنها به ایالات متحده، اسپانیا و ایتالیا رفته‌اند.
اما سزار مونتوفار تحلیلگر اکوادوری مشکل اصلی را در نحوه پیاده کردن دموکراسی در اکوادور می‌داند، او می‌گوید دموکراسی اکوادوری از نظر مردم این کشور از اعتبار برخوردار نیست...آنها پس از دو، سه، شش ماه و یا حداکثر یکسال به این فکر می‌افتند که چگونه از شر رییس‌جمهوری که چندی پیش خود وی را انتخاب کرده بودند، خلاص شوند.
اما به نظر می‌رسد که مسائل و مشکلات در این دوره از انتخابات از همان سرآغاز رقم خورده باشند: رافائل کورئا پس از شمارش اولیه آرا می‌گوید در واقع بیش از 40 درصد آرا را از آن خود کرده و اکنون که شمارش آرا چیز دیگری را نشان می‌دهند. او قربانی تقلب انتخاباتی شده‌است.
او همچنین نوبوا را به استثمار کارکنانش در برخی از 110 شرکتی که مالکیت آن را به عهده دارد، متهم کرده است.
نوبوا نیز در مقابل این چنین به ادعا‌های رقیبش پاسخ داده: او دارای خصوصیات خوبی است، اما نیاز دارد قدری تجربه سیاسی را چاشنی کار خود کند.
نوبوا و کورئا نه تنها از لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک با هم اختلاف دارند که از نظر خاستگاه اجتماعی نیز با هم تفاوت‌های بسیار دارند.
آن دو در واقع دو قطب از یک کشور تقسیم شده را رهبری می‌کنند.
پایگاه نوبوا در شهر گرم ساحلی گوایاکال، مرکز تجاری، اکوادور است. پایگاه کورئا اما کیتو پایتخت و بخشی از سکنه آن است که به زبان سرخ پوستی (بومی) صحبت می‌کنند.
دو بخش یاد شده اکوادور دارای فرهنگ متفاوتی هستند و منافع مختلفی را پیگیری می‌کنند.
برخی از مردم در این باره حتی بر این باورند که مردم این دو بخش به گونه‌ای متفاوت می‌اندیشند.
کاهش اختلافات میان این دوبخش و حتی تجزیه کشور همواره از چالش‌های پیش روی رؤسای جمهوری اکوادور بوده و خواهد بود.
چالش دیگر متعقاعد کردن مردم ناامید به وعده‌های انتخاباتی،به شرکت در روند سیاسی کشور است که در غیر این صورت هر که در آینده بر مسند ریاست جمهوری تکیه زند، قدرتمداری‌اش دیری نخوهد پایید و مانند سایر اسلاف خود قدرت را از دست خوهد داد.
منبع: بی‌بی‌سی
