برآورد کاملا دقیقی در مورد هزینههای بازسازی لبنان اعلام نشده، اما یکنکته آشکار است؛ بیشتر هزینه 50میلیارددلاری که در یکدهه اخیر برای بازسازی لبنان و برخاستن اینکشور از خاکسترهایجنگ در فاصله سالهای 1975 تا 1989میلادی صرفشده بود، اکنون بههدررفته و نابودشدهاست.
اینهزینهکه صرف ساخت جاده، خطوط انتقال انرژی، مدرسه، مراکز ورزشی، بیمارستانی و فرودگاه شده بود، در حملات ویرانگر هوایی اسراییل نابودشد. پس از پایان مناقشه 33روزه منطقههای وسیعی از جنوب لبنان و بیروت به «زمین مسطح» تبدیل شده بود. برآوردهای گروههای بشردوستانه حاضر در لبنان بههنگام پایان مناقشه حاکی از آن بود که بازسازی تاسیسات 600کیلومتر جاده ویرانشده و 150 پل ویرانشده، هزینه سرسامآوری میطلبد.
دولت لبنان پیشتر چنین برآوردکردهبود که میزان آسیبهای وارده به تاسیسات پایه در لبنان، بالغ بر 5/2میلیارد دلار باشد اما از آن پس، برآوردهایی با ارقام بیشتر از آن هم از سوی سازمانهای بینالمللی برای بازسازی لبنان مورد توجه قرارگرفت و اکنون اینمیزان حدود 6/3میلیارددلار برآورد میشود.
جدا از بارمالی بازسازی اینتاسیسات، انجام اقدامات لازم برای زدودن ویرانیها و احیای تاسیسات عمرانی لبنان، کابوسی بزرگ است که بهانرژی و توان زیادی نیاز دارد. در راس اقدامات لازم در این مورد بازسازی خانهها و ساختمانهای عمومی در لبنان قرار دارد؛ بهطوری که مردم لبنان نه در آوار، بلکه در ساختمانهای بازسازی شده زندگیکنند.
پس از پایان مناقشه 33روزه لبنان و اسراییل، وزارت امور اقتصادی لبنان اعلام کرد بسیاری از آوارگان جنگهای پیشین نیز باردیگر در جریان جنگ با اسراییل بیخانمان شدهاند و هزینه کلی آسیبهای وارد به خانهها و ساختمانها شاید حتی بیشتر از جنگهای طولانی مدت پیشین باشد. درهمینحال، به نظرمیرسد که بازسازی بخشبازرگانی در لبنان و احیای مجدد آن در دوران پس از جنگ هم نیرو و اراده زیادی بطلبد.
در جریان حملات هوایی اسراییل به لبنان، بسیاری از کارخانهها بهویژه در مناطق جنوبی اینکشور ویران شده و یا فعالیت آنها متوقف شده است. جنگ درعینحال باعثشده سرمایهگذارانخارجی بسیاری از پروژههای خود را در لبنان نیمهتمام رهاکنند و همینمساله، مشکلاتی را برای بخشبازرگانی لبنان بهوجود آورده است.
صنعت توریسم و گردشگری در لبنان که تا اوایل ماه ژوئیه، درخشش خوبی داشت و انتظار میرفت سالانه 6/1میلیون گردشگر را جذب لبنان کند، بسیاری از امیدهای خود را در جریان جنگ ازدستداده و احیای اینصنعت هم به زمان زیادی نیازدارد.
اما لبنان پیش از وقوع جنگ نیز با مشکل بزرگی مثل 35میلیارددلار قرض جهانی دستوپنجه نرم میکرد. دولتلبنان در نظر داشت برنامه اصلاحات اقتصادی خاصی را مانند خصوصیسازی بخشهای انرژی و مخابرات، افزایش مالیاتها و کنترل مخارج دولتی به اجرا درآورد. اکنون این برنامهها عملا متوقف شدهاند.
تنها بخش اقتصادی در لبنان که بلافاصله پس از پایان جنگ 33 روزه نیز شرایط خوبی را تجربهکرد، سهام شرکتهای تولید سیمان و فولاد بود، زیرا پیشبینی میشد که درخواست این محصول افزایش زیادی پیداکند.
بانکجهانی واردمیشود
بانکجهانی اعلامکرده که وامی 70میلیوندلاری را بهمنظور کمک به لبنان برای بازسازی اختصاص خواهدداد. اینپول در یک صندوق امانت قرارداده میشود و بار قرض اضافهای را به لبنان تحمیل نخواهدکرد.
وعده بانکجهانی برای اعطای این مبلغ به لبنان بخشی از برنامههای بینالمللی برای کمک به دولت لبنان در امر بازسازی تاسیسات ویرانشده در حملات هوایی اسراییل است. لبنان پیش از این هم وعده دریافت 940میلیوندلار کمک از کشورهای شرکتکننده در کنفرانس استکهلم برای بازسازی را دریافتکردهاست. درهمینحال، دولت لبنان هشدار داده که قرضهای عمومی دولت احتمالا تا پایان سال جاری میلادی به 41 میلیارددلار خواهدرسید که احتمال بروز مشکلات جدید برای لبنان را به همراه خواهدداشت.
مبلغی که قراراست از سوی بانکجهانی به لبنان اعطا شود در قالب یک صندوق امانت و بهمنظور پیشبرد پروژههایی که پیشتر آغازشده و نیمهکاره ماندهاند مورد استفاده قرارخواهدگرفت. گفتهمیشود که قسمت بیشتر آن در امورشهری و آب صرف خواهدشد.
بخشی دیگر از آن به راهاندازی برنامهای برای احیای بخشخصوصی اقتصاد لبنان اختصاص خواهدیافت و برای از سرگیری فعالیت شرکتهای کوچک و متوسط متمرکز خواهدشد.
سناریوهای مختلفی برای پیشبینی عواملی که آینده اقتصاد لبنان را در زمان پس از جنگ شکل خواهند داد، وجوددارد.
مردم لبنان، در میانه ارقام برآورد شده و اختصاص مبالغی از سوی جامعه بینالمللی برای بازسازی لبنان سرگردان ماندهاند و نگرانیهای مخصوص به خود را دارند. پس از مناقشه 33روزه، عدهای از آنها با این حقیقت مواجه شدند که اموال یا خانه یا شغل خود را ازدستدادهاند و امروز نگرانی شدیدی برای آیندهشان دارند.
«آیا میتوانم شغل جدیدی پیدا کنم؟ آیا فرزندانم میتوانند کاری برای خود دستوپا کنند؟ آیا میتوانم با اطمینان سرمایهگذاری کنم؟» این دغدغهها از جمله مواردی است که ذهن مردم لبنان را برای آینده اقتصادی این کشور و تاثیر آن بر زندگیشان مشغول کرده است. زمان، بسیارسریع میگذرد و لبنان زمانزیادی برای بازسازی در اختیار ندارد.
فاجعه زیستمحیطی و تاریخی
سواحل بیروت که زمانی مهمترین منبع درآمد لبنان از صنعت توریسم بهشمارمیآمدند، از زمان پس از جنگ تاکنون، در معرض نابودی کامل قرارگرفتهاند. دو ماه پیش، حمله هوایی اسراییل و بمباران نیروگاهی که در حوالی ساحل قرار داشت باعث نشت نفت و سرازیرشدن آن به آبهای دریایمدیترانه شد.
تلاشهای دوماه اخیر برای پاکسازی اینسواحل نیز بسیارکند پیشمیرود و تاکنون تنها سهدرصد از نفت واردشده به دریا پاکسازی شدهاست. تیمی شامل کارشناسان فرانسوی که به اینمنظور به منطقه اعزام شده، پیشبینی کرده که پاکسازی سواحل لبنان از نشت نفت یکسال طولمیکشد. ماجرای نشت نفت در اواسط ماهژوئیه اتفاقافتاد.
هواپیماهای جنگی اسراییل، نیروگاه «جیه» را هدف حملات خود قرار دادند و 110هزار بشکه سوخت و نفت وارد مدیترانه شد. از آنزمان به بعد، صنعت گردشگری و ماهیگیری لبنان عملا فلجشده و بدترین فاجعه زیستمحیطی در لبنان رخداد. تاکنون کمتر از 3500 بشکه از نفتنشتی به درون آب، پاکسازی شده و این درحالی است که تا چندهفتهپیش، اسراییل مرزهایهوایی و دریایی لبنان را مسدود کرده بود و اینامر، امکان آغاز عملیات پاکسازی را از تیم فرانسوی گرفته بود.
حدود دوسوم ساحل صخرهای زیبایمدیترانه در لبنان، از نشت نفت آسیبدیدهاست. نفت نشتی تا 150کیلومتر پیشرفته و حتی بر ساحل سوریه هم تاثیرگذاشتهاست. کارشناسانبینالمللی معتقدند هرچه بیشتر زمان رسیدگی قطعی و جدی به اینفاجعه به تاخیر بیفتد، ابعاد آن وسیعتر و حل آن مشکلتر خواهدشد.
حمله هوایی اسراییل به نیروگاه «جیه» باعث نابودی ششتانکر سوختی شد. اسراییل ادعا میکرد این حمله را بهعنوان بخشی از برنامههایش برای هدف قرار دادن تاسیسات و تجهیزات مورد استفاده توسط حزبالله صورت داده است اما مردم و دولت لبنان معتقدند که اسراییل ایننیروگاه و برخی تاسیسات زیربنایی دیگر در لبنان را هدف حملات خود قرار داده تا لبنان را به زانو درآورد و موفق هم نشده است.
اسراییل پا را از این هم فراتر گذاشته و ادعا کرده است که علت نشت گسترده نفت این نیروگاه، حملاتهوایی نبوده و علت آن مشخص نیست و به همین دلیل اسراییل مسوولیت آن را بهعهده نمیگیرد.
اما صنعت ماهیگیری در اینبخش از سواحل لبنان نیز بهکلی نابودشدهاست. ازسوی دیگر، درسواحل لبنان که هرساله شاهد حضور هزاران گردشگر بود، بیش از 30 ساحل ماسهای و صخرهای، آلوده به نفت شدهاند. آثار باستانی لبنان هم از این فاجعه آسیب دیده است. در 40کیلومتری شمال شهر بیروت، بندر باستانی «بایبلوس» که پیشینهاش به هفتهزارسال پیش برمیگردد، از این نشت نفت آسیب جدی دیده است. نفت به درون پایههای دیوارهای آن نشت کرده و سنگهای دو برج باستانی در آستانه ورودی این بندر را لکهدار کرده است.
کارشناسان بینالمللی اعلامکردهاند اینمنطقه باید در 10هفته پاکسازی کامل شود و تمیزکردن آن با دست و با احتیاط کامل انجامپذیرد. اگر اینعملیات تا رسیدن زمستان انجام نشود، این منطقه باستانی بهشدت آسیب میبیند.
از سوی دیگر، در مدیترانه معمولا امواج کافی از سمت اقیانوس بهسمت دریا و ساحل نمیآید تا به پاکسازی نسبی آن کمککند و سواحل لبنان که معمولا برای صیدماهیهای مهاجر مثل ماهیتن مناسب بود، اکنون شاهد چسبیدن لکههاینفتی به کف دریاست و به همین دلیل زندگی گیاهان و ماهیهای دریا به خطر افتاده است.
وزیر امور محیطزیست لبنان اعلامکرده که 10سال طول میکشد تا اکوسیستم منطقه شرق مدیترانه در لبنان از این فاجعه زیستمحیطی نجات پیدا کند. البته کشورهای هم ساحل با مدیترانه از جمله فرانسه، اسپانیا و ایتالیا، تیمهایی را برای کمک به نیروی دریایی لبنان برای پاکسازی اعزام کردهاند و پیشبینی میشود اینعملیات، هزینهای برابر 100میلیوندلار دربرداشته باشد.
همزمان، لبنان در صدد است در اینمورد از اسراییل شکایتکرده و غرامت بگیرد. کارشناسان بینالمللی اعلامکردهاند که اسراییل باید یکمیلیارددلار غرامت بپردازد.
مناقشات سیاسی
بمباران، پایانیافته و بهظاهر، آرامش به لبنان بازگشته است. اما عرصهسیاسی لبنان هنوز هم دوران طوفانی را سپریمیکند. در دوران مناقشه 33روزه اسراییل و حزبالله، آتشبسی نسبی در میان گروههای مختلف در عرصهسیاسی لبنان برقرارشدهبود. اما پس از خاتمه مناقشه، بحثهایسیاسی در میانگروههای مختلف لبنانی بهشدت افزایشیافتهاست.
مقامات حزبالله بهطور علنی و آشکار، دولت لبنان را به همکاری با اسراییل و حامیان غربیاش برای «اعمال فشار و نابودی مقاومت» متهمکردهاند. حتی «میشل عون»، که حزب مسیحی میانهرویش باعنوان «نهضت میهنپرستی آزاد» از لحاظ تاکتیکی متحد حزبالله است، دولت لبنان را شبکهای مافیایی خطابکرده که در حالی که کاری انجام نمیدهد، بهکمکهای خارجی در دوران پس از جنگ چشمدوختهاست.
درمقابل، ائتلاف حاکم بر لبنان که متشکل از گروههایسنیمذهب، مسیحیان راستگرا و گروههای مستقللیبرال است، به عملکرد حزبالله انتقاد میکنند. انتقاد طرفین در عرصه سیاسی لبنان از یکدیگر گاهی چنان افزایشمییابد که بهنظرمیرسد بهرغم برقراری آتشبس در لبنان، این اختلافات میتواند درآینده مشکلساز شود؛ بهخصوص با توجه به آنکه آتشبس برقرار شده، تعهدات و وظایفی را متوجه دولت لبنان کرده است.
قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمانمللمتحد که به مناقشه نظامی لبنان و اسراییل پایان بخشید، تاکنون در آرامکردن اوضاع منطقه موثر بوده و کوفی عنان دبیرکل سازمانمللمتحد نیز آن را «پیشرفتی قابلملاحظه» خواندهاست. اما همین قطعنامه، باعث اختلافاتی در درون لبنان شده است.
بهگفته کوفی عنان بهرغم آنکه آتشبس در چند مورد از سوی طرفین نقضشدهاست اما بخش مهم قطعنامه، یعنی خروج همزمان نیروهای اسراییلی از جنوب لبنان و اعزام نیروهای ارتش لبنان و صلحبانان بینالمللی بهمنطقه بهخوبی به اجرا درآمده است. چندین کشور، وعده اعزام نیروهای حافظ صلح خود به لبنان را در سطح بینالمللی مطرح کردهاند و تعداد نیروهایصلحبان بینالمللی بهزودی به پنجهزار نفر خواهدرسید.
این، همان تعداد نیرویی است که در صورت اعزام آنها به جنوب لبنان، اسراییل باید به کلی منطقه را تخلیهکند.
قراراست تعداد نیروهای بینالمللی صلحبان اعزامی به لبنان تا ماه فوریه میلادی به 15هزارنفر هم برسد. درحالحاضر هم تعداد نیروهای چندملیتی در لبنان، در زمان برقراری صلح، بیسابقه است.
ظاهرا سازمان مللمتحد تحرکات جدیدی را هم برای مناقشه لبنان صورت داده است. کوفیعنان دبیرکل این سازمان نمایندگانی را برای بررسی اوضاع و مذاکره به منطقه فرستاده و اعلامکرده که بحث مالکیت مزارع «شبعا» را هم بررسیمیکند. از سوی دیگر، برداشتهشدن تحریم فلجکننده هوایی و دریایی لبنان از سوی اسراییل، راه ارسال کمکهای بینالمللی را به اینکشور هموارکردهاست.
ارسال ژنراتورهای برقی، تانکرهای موقت انتقال آب و کمک مالی به مردم آسیبدیده از جنگ در جنوب لبنان، از جمله اقداماتی است که انجام گرفته است. جابهجاکردن و تخلیهآوار در مناطقی مانند حومه جنوبی بیروت نیز آغازشدهاست. اما هنوز کارهای زیادی هست که باید انجام شود. علاوهبر املاک و وسایلخصوصی مردم که در جریان جنگ ویران و نابودشدهاست، ضررهای غیرمستقیمی نیز متوجه آنها شده است.
بستهشدن کارخانهها، بالارفتن حقبیمه و کاهششدیدگردشگران، مشکلات جدیدی را در لبنان بهوجودآوردهاست. جنوب لبنان با خطر بزرگی بهنام بمبهایخوشهای منفجرنشده و پراکنده در خاک لبنان مواجه است که در عین ممانعت از بازسازی برخی منطقهها، دسترسی برخی کشاورزان به زمینهایشان را محدودکردهاست. از زمان پایان مناقشه 33 روزه، دهها لبنانی بر اثر انفجار اینبمبها جان خود را ازدستدادهاند.
ازسویدیگر 130 هزار لبنانی در جریان جنگ بیخانمانشدهاند؛ برایمثال دهکده «الخیام» که 30 هزارنفر را در خود جادادهبود، زیر آتش شدید توپخانه اسراییل قرارداشت و با وجود آنکه مقاومت میکرد اما پس از جنگ هزارخانه از4800خانه این دهکده ویرانشده و از هر پنجمدرسه نیز چهار مدرسه غیرقابلاستفاده است. سههزار خانه مسکونی در ایندهکده نیز آسیب جدی دیده است. دهکدههای مشابه الخیام در لبنان بسیارزیاد است.
بلافاصله پس از پایان مناقشه 33روزه، حزبالله کمک به افراد آسیبدیده از جنگ را به یاری ایران و سوریه آغاز کردهاند. سرعت و تاثیر عملیات حزبالله در ارایه کمک به مردم جنوب لبنان بهقدری زیاد بود که دولت لبنان تقریبا حسمیکرد از قافله عقب مانده است.
کمکهای حزبالله به مردم آسیبدیده از جنگ باعث شد که محبوبیت اینگروه مقاومت بیش از گذشته افزایشیابد. تعداد زیادی از مردم لبنان معتقدند حزبالله در اینامر، دولتلبنان را پشت سر گذاشته است.
قرار است از کانالهایدیگری هم بهمردم لبنان کمک مالی شود. اما تاکنون کمکهای حزبالله بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. در همینحال، حزبالله اعلامکرده که در مقابل فشارهای غرب برای زمینگذاشتن سلاحهایش مقاومت خواهدکرد. حامیان حزبالله معتقدند که پس از مقاومت جانانه حزبالله در برابر اسراییل، دیگر امکان آنکه ارتشی دیگر بخواهد پا پیش بگذارد و حزبالله را وادار به خلع سلاح کند، وجود ندارد.
پیش از وقوع اینمناقشه نیز دولت لبنان در مقابل فشارهای غرب برای خلعسلاح حزبالله تاکیدکرده بود که حزبالله، نه یکگروه شبهنظامی، بلکه یک گروه مقاومت بهشمارمیرود. از آنجا که جامعه بینالمللی نیز از خطرات احتمالی خلعسلاح حزبالله در شرایطکنونی آگاه است، بهنظر میرسد سازمان مللمتحد و اتحادیهاروپا تا حدودی مواضع خود را در اینمورد تعدیلکردهاند.
کوفی عنان دبیرکل سازمانمللمتحد اعلامکرده که باید از رویکردی سیاسی و تدریجی برای تعریف جدول زمانی آینده استفادهکرد و اینمساله را از طریق مذاکره حلکرد. بهاینترتیب بهنظرمیرسد جامعه جهانی نیز قصدندارد در اینمورد از زور استفادهکند. البته دبیرکل سازمانمللمتحد در عین حال تاکید دارد که خطر بحران هنوز از سر خاورمیانه نگذشته است و احتمال وقوع حوادث غیرقابلپیشبینی مشابه جنگاخیر را در مناطقی مانند سرزمینهای اشغالی فلسطین نباید نادیدهگرفت.
عنان معتقد است که جامعه بینالمللی باید برای ایجاد صلح پایدار در خاورمیانه تلاشکند؛ زیرا هریک از بحرانهای خاموش خاورمیانه، پتانسیلانفجار و به بحران کشاندن تمام منطقه را دارند.
منابع:
اکونومیست، بیبیسی، دیلیاستار و هرالدتریبیون
سپتامبر 2006