اما با ابلاغ قانون جدید بازار اوراق بهادار در اولین روز آذر 84 صندلی ریاست به وزیر اقتصاد ودارایی رسید و محدوده فعالیت پول وسرمایه بهعنوان 2 بازارتقریبا رقیب تفکیک شد.
به این ترتیب تعداد شرکتهای سرمایهگذاری بورسی هم که با بانکها ونهادهای پولی در ارتباط بودند به تدریج تحلیل رفت واز تعداد انگشتهای یک دست کمتر شد واین روندی است که ظاهرا همچنان ادامه دارد.
بانک صادرات چهارشنبه هفته آینده 51درصد سهام شرکت سرمایهگذاری غدیر را روی میز فروش خواهد گذاشت که هزینه سنگینی برای حفظ قیمتش پرداخته است.
به عبارت دیگر بانک صادرات سهم شرکتی را به فروش میگذارد که در فاصله سالهای 82 تا86 بزرگترین عضو بورس به حساب میآمد وبعدها 15 هزار میلیارد ریال از ارزش خود را از دست داد.
این بحران در نهایت باعث شد مدیران وقت بانک صادرات هزینه سنگینی برای بازارگردانی وجلوگیری از سقوط قیمت بپردازند تا اینکه اتهامات سنگین تری را به جان بخرند.
به هر صورت 51درصد سهام سرمایهگذاری غدیر در شرایطی روی میزفروش میرود که با بالا رفتن قیمت سیمان بعد از مدتها با رشد قیمت مواجه شده بود و البته تمامی این اتفاقات هم میتواند به نوعی فرضیه گسست بیشتر بازار پول وسرمایه را تقویت کند هر چند که به باور گروهی از کارشناسان بازار سرمایه، بیشتر شرکتهای سرمایهگذاری هرگز نتوانستند در اندازههای مورد انتظار ظاهر شوند به همین علت هم تقاضای چندانی برای خرید سهام آنها وجود ندارد.
هادی بیدختی مدیر عامل شرکت کارگزاری عمران فارس درخصوص تاثیر شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به بازار پولی در بازار سرمایه معتقد است: شرکتهای سرمایهگذاری از این دست عمدتا نقش دنباله رو بازاررا ایفا میکنند.
بیدختی به همشهری میگوید:شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به نهادهای پولی به جز در موارد استثنا دنباله رو جریانات بازار بودهاند ونتوانستهاند در کسوت عضوی جریانساز ظاهر شوند.
او همین دنباله روی را علامت ونشانهای بارز از عملکرد نه چندان مطلوب شرکتهای سرمایهگذاری میداند ومی افزاید: این شرکتها در سنوات گذشته عمده سود سالانه خود را از محل خرید وفروش سهام وبه روزسازی قیمت سهام تامین کردهاند و این رویه باعث شده سرمایه شرکت تدریجا به سهام کاغذی تغییر ماهیت بدهد و به مرور کاهش قیمت سهام شرکت سرمایهگذاری را به همراه بیاورد.
این کارشناس بازار سهام تاکید میکند:تجربه فعالیت شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به نهادهای پولی وبانکها نشان میدهد که این گروه از شرکتها غالبا حرکت عمدهای در بازار انجام نمیدهند، به معنای دیگر همپای سایرسهامداران وبهعنوان تابعی از جریانات بورس حرکت میکنند.
بهعنوان مثال وقتی سهامداران خرد تحتتأثیر شایعه و موجسازی در صف فروش میایستند این شرکتها هم عملی مشابه از خود نشان میدهند وبالعکس همزمان با موجسازی بعضی از فعالان بازار، این گروه از شرکتها صفهای خرید را پر رونق میکنند.
او ادامه میدهد: معمولا شرکتهای سرمایهگذاری علاقه وتلاشی برای به روز شدن سبد سهامشان نشان نمیدهند آنچنان که با وجود عرضه سهام چند شرکت اصل چهل وچهاری هنوز خبری از ورود سهام شرکتهای دولت به سبد سهام این شرکتها نیست.
بیدختی نتیجه گیری میکند:به واسطه همین عملکرد ضعیف سهامداران علاقهای به خرید سهام شرکتهای سرمایهگذاری ندارند، مگر اینکه رشد شاخهای از صنعت باعث شود فعالان بازار که نمیتوانند سهام صنعت را به دارایی هایشان اضافه کنند متقاضی سهام شرکت سرمایهگذار در آن صنعت شوند.
مدیر عامل شرکت کارگزاری عمران فارس، خروج بازار پول از بورس را هم اتفاقی خوش آیند برای بازار سرمایه نمیداند و معتقد است: اگر چه بازار پول وسرمایه به نوعی رقیب یکدیگر به شمار میروند و در سنوات گذشته بانکها از نفوذ خود در بازار رقیب در جهت منافع طرف دیگر رقابت استفاده کردهاند اما در روزهای بحرانی هم با تزریق تقدینگی و خرید سهام از طریق شرکتهای سرمایهگذاریشان، بورس را از سقوط نجات دادهاند.
به گفته او راههای پیوند بازار پول وسرمایه هم محدود به شرکتهای سرمایهگذاری نیست وبانکها با احیای سیاست پرداخت وام خرید سهام یا تغییر قانونی که تامیناعتبار برای شرکتهای سرمایهگذاری را ممنوع میکند میتوانند حضور خود در بورس را تداوم دهند.
راهبری بازار
اکبر زرگانی نژاد مدیر عامل کارگزاری امین سهم فعالیت شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به نهادهای پولی در بازار سرمایه را قابل دفاع توصیف نمیکند و به همشهری میگوید:این شرکتها با توجه به سرمایه قابل توجهی که در اختیار دارند و راهنمایی کارشناسان زبده، به راحتی میتوانند بازار سرمایه را جهت دهی وحتی رهبری کنند اما متأسفانه نقش آنها در سال گذشته به تابعیت ودنباله روی محدود شده است.
به معنای دیگر زمانی که بازار با صفهای فروش مواجه است این شرکتها هم سهام خود را روی میز فروش میگذارند و بالعکس.
او موفقیت شرکتهای سرمایهگذاری را منوط به سرعت تصمیمگیری مدیران آنها وانعطاف پذیریشان میداند و میافزاید: بعضی از شرکتها با توجه به شرایط بازار به سرعت تصمیم میگیرند و سبد سهام خود را به روز میکنند اما فرایند تصمیمگیری در گروه دیگری از شرکتهای سرمایهگذاری با وجود چندین وچند کمیته و نهاد تصمیمگیر بسیار پیچیده و طولانی است.
زرگانی نژاد امیدوار است اتفاق ناخوش آیندی که برای سرمایهگذاری ملت رخ داد در مورد دیگر شرکتهای از این دست تکرار نشود.