همشهری آنلاین _ سروش جنابی: این بازیکن استقلالی که افتخارات زیادی در کارنامه ورزشیاش دارد، چندسالی است مدال خوش رنگ خدمت به گردن آویخته و مشغول خدمترسانی به اشخاصی است که قصد دارند از دام اعتیاد رهایی پیدا کنند. او ۱۲ سال پیش که در کانون ترک اعتیاد «ندای ایمان رهیافتگان» منطقه ۱۹ بستری شد، عهد کرد پس از بهبودی خدمتگزار کسانی باشد که مثل خودش دوست دارند غول اعتیاد را شکست بدهند. حالا سالهاست که به عهد خود وفا کرده و در این مدت خیلیها با کمک او اعتیادشان را ترک کردهاند.
۲۰ آبان سال ۱۳۴۴ به دنیا آمده، اما میگوید تولد واقعیاش ۱۸ آذر سال ۱۳۸۸ است؛ روزی که توانست از دام اعتیاد رهایی پیدا کند و به زندگی شیرین و بیدغدغه امروزش برگردد. متأهل است و یک پسر و ۲ دختر دارد. با اینکه ۱۲ سال پیش در کانون ترک اعتیاد «ندای ایمان رهیافتگان» بستری شده و دیگر نیازی به مراجعه به این مرکز ندارد، اما برای وفای به عهدش تقریباً هر روز برای خدمت به بیماران بستری در این مرکز به منطقه ۱۹ میآید. با محلههای این منطقه و مردمانش نیز غریبه نیست، چون میگوید: «پدر و مادرم اطراف میدان پارس محله نازیآباد زندگی میکردند. من هم انجا به دنیا آمدم. همه میدانند که بافت محله، موقعیت و نوع زندگی مردم مناطق ۱۶ و ۱۹ مثل هم است و فرق زیادی با هم ندارد. اصلاً آن موقع این مرزبندیها وجود نداشت و نمیتوان مردم را به خاطر زندگی در این سوی خیابان از مردم ساکن در سوی دیگر جدا کرد و گفت شما اهل این منطقه هستید یا نه.»
«مهدی فنونیزاده» به روزهایی اشاره میکند که فوتبال را شروع کرد: «بچه که بودیم برای بازی به زمین خاکی مرغوبکار میرفتیم. آن موقع آنجا به استادیوم چهارم آبان معروف بود و خیلیها از این زمین خاکی به موفقیت رسیدند. نمونهاش حمید استیلی، محمد خاکپور و رضا رضاییمنش بودند که با همدیگر همبازی بودیم.»وی در خانوادهای فوتبالی به دنیا آمده است. پدرش مرحوم حاج «محمد فنونیزاده» از علاقهمندان قدیمی و بااحساس فوتبال بود و ۴ برادر دیگرش نیز فوتبالیست بودند. مرتضی، برادر بزرگترش است که در تیم ملی همبازی او بود. وقتی که مهدی بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱ در تیم استقلال بازی میکرد، مرتضی در تیم رقیب یعنی پرسپولیس تهران حضور داشت.
- گلزنی از راه دور
«۱۳ ساله بودم که «اردشیر لارودی» برای انتخاب بازیکن به ورزشگاه مرغوبکارآمد. او مربی تیمهایی مثل ساسان و راهآهن بود. بازی بچهها را دید و من را به تیم راهآهن معرفی کرد. از همانجا موفقیتهایم شروع شد و در تیم نوجوانان، جوانان و بزرگسالان راهآهن بازی کردم. بعد هم به تیم ملی دعوت شدم و از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲ در تیم ملی ایران بازی کردم.»
فنونیزاده در پستهافبک مدافع در تیمهای استقلال جنوب تهران، راهآهن، نیروی زمینی، دارایی، بانک تجارت، استقلال، پاس و... توپ میزد و سال ۱۹۹۳ بهعنوان سومین فوتبالیست برتر آسیا پس از «کازویوشی میورا» از ژاپن و «فهد البیشی» از عربستان انتخاب شد. او ۲ گل از فاصله بسیار دور به دروازه تیم ملی عربستان در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ زد که باعث شگفتی همه شد. وی همراه با تیم ملی ایران، قهرمان بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن و همراه تیم استقلال تهران، قهرمان جام باشگاههای آسیا در سال ۱۹۹۱ شد.
- لغزش و نجات
آرپیجی زن فوتبال ایران هیچوقت فکرش را نمیکرد که روزی به سمت اعتیاد برود، اما از آنجا که دیگر مسئولان فوتبال سراغی از او نگرفتند، مقدمات لغزش او فراهم شد. فنونیزاده میگوید: «هیچ وقت دوست نداشتم از ورزش جدا شوم، اما دیگر وقت آن رسیده بود که بازی را کنار بگذارم. سال ۱۳۷۷ بود که دیگر در زمین فوتبال بازی نکردم. در کل آدمهای مشهور قشر بسیار آسیبپذیریاند، آن هم فقط به خاطر موقعیت اجتماعی که دارند. به خاطر سنم نمیتوانستم فوتبال بازی کنم. یا باید مربی میشدم یا سراغ کار دیگری میرفتم. مسئولان سراغم نیامدند و من افسرده و بیحوصله شدم. روحیه و اعتماد به نفسم پایین آمده بود و همان موقع به تولیدی یکی از دوستانم رفتم تا شریک او در تولید و خرید و فروش لباس شوم. ناخواسته و ندانسته با او شروع به مصرف موادمخدر کردم و زمانی به خودم آمدم که معتاد شده بودم.» فنونیزاده میگوید: «معتاد جماعت همیشه فکر میکند کسی از اعتیادشان خبر ندارد، ولی آخرین کسی که میفهمد او معتاد است، خودش است.»
او از نگاه اعضای خانوادهاش فهمید که اعتیادش خیلی بیشتر شده است. میگوید: «آنها با زبان بیزبانی میگفتند که دیگر به من افتخار نمیکنند. غرورم شکست. دختر کوچکم بزرگ شده بود و من بزرگ شدن او را ندیدم. همسرم با سختی زیاد زحمت بزرگ کردن بچههایم را کشیده بود و باید از خجالت او درمی آمدم، بنابراین تصمیم گرفتم اعتیاد ۱۰ سالهام را ترک کنم.»
۱۸ آذر سال ۱۳۸۸ برای فنونیزاده روز نجات و شانس بود. او با کمک دوستش «محمد جهانشاهی» به کانون ترک اعتیادی رفت که از سوی شهرداری منطقه ۱۹ راهاندازی شده بود. بعد از پاکی هم مدتی برای شرکت در کلاسها به اینجا آمد، اما ماندگار شد. او در این مرکز با اشخاصی که بستری میشوند صحبت و آنها را راهنمایی میکند تا انگیزه بیشتری برای ترک اعتیاد پیدا کنند. اگر هرکدام از آنها نیاز به پرستاری داشته باشند فنونیزاده همراه آنها میشود و حتی از استحمام و شستن لباس آنها ابایی ندارد.
- ضرورت اشتغالزایی بهبودیافتهها
فنونیزاده از اینکه بگوید معتاد بوده، هراسی ندارد. او میخواهد با این کارش دیگران را به ترک اعتیاد تشویق کند. تمرینات ورزشیاش را از سر گرفته و با کارهای پیمانکاری در حوزه عمران توانسته برای چندنفر اشتغالزایی کند. میگوید: «افرادی که اعتیاد خود را ترک میکنند، بیش از هرچیزی به کار احتیاج دارند، چون امکان لغزش دوباره آنها به خاطر بیکاری خیلی زیاد است. من هم برای اینکه دوباره به سمت اعتیاد نروم، از ۸ صبح تا یک بامداد خودم را سرگرم میکنم تا ۵ دقیقه وقت بیکاری هم نداشته باشم که خدایی ناکرده به اعتیاد فکر کنم.» وی در ادامه از خانواده بیماران میخواهد به آنها سرکوفت نزنند. افرادی که سلامتی خود را دوباره به دست آوردهاند نیاز به محبت دارند، البته به شرطی که این محبت و رسیدگی هم خیلی زیاد نباشد.
فنونیزاده از خدمت صادقانه مسئولان در این مرکز ترک اعتیاد برای ما صحبت میکند و میگوید: «مسئولان این کانون صادقانه کار میکنند و منفعت مالی ندارند. مسئولان شهرداری منطقه هم همیشه با کمکهای معنوی راه را برای نجات افراد زیادی در اینجا فراهم کردهاند که به نوبه خود از آنها قدردانی میکنم. در این کانون افراد زیادی با معرفی اداره آسیبهای اجتماعی شهرداری منطقه رایگان بستری و عدهای هم مشغول کار شدهاند. در اینجا افرادی وجود دارند که در این دنیا کسی را ندارند و همین جا مانده و برای زکات سلامت خود به دیگران خدمت میکنند.»
نظر شما