برخی از این فیلمها پس از نمایش در تهران، تا چندین سال در سینماهای شهرستانها روی پرده بودند و چراغ سینما را روشن نگاه میداشتند؛ فیلمهایی که عموما مدیران وقت سینما، دلخوشی از آنها نداشتند ولی اکران شهرستانها عملا با همین فیلمها سرپا مانده بود. زمانی که فیلمها درجهبندی کیفی میشدند، فیلمهای درجه جیم، مخاطب خود را در شهرستانها جستوجو میکردند، چون اساسا در تهران فضای چندانی برای اکران در اختیارشان گذاشته نمیشد.
در گذر زمان، به تدریج شرایط به گونهای تغییر کرد که اصلا اکران شهرستان به فراموشی سپرده شد. بسیاری از فیلمهایی که سال گذشته در تهران به نمایش عمومی درآمدند، در هیچ شهر دیگری به نمایش درنیامدند. در یک دهه اخیر، سالنهای زیادی بخصوص در شهرهای کوچک تعطیل شدند. یکی از مهمترین دلایل از رونق افتادن اکران شهرستان، سرعت ورود فیلمها به شبکه نمایش خانگی بوده است.
حالا یا به صورت مجاز و یا به شکل غیرمجاز ؛برخی از فیلمها زمانی در شهرستانها به نمایش درمیآمدند که سیدی آنها را کمتر کسی ندیده بود. طرح اکران همزمان فیلمها در تهران و شهرستانها که به تازگی در حال اجراست میتواند تا اندازهای رونق را به سینماهای شهرستانها بازگرداند. هرچند مسئله به همین سادگی هم نیست و نمیتوان انتظار داشت که به صرف اکران همزمان، مشکل اکران شهرستانها حل شود.
در کنار این اقدامات، انجام مخاطبشناسی در مناطق مختلف کشور که سلایق و علایق متفاوتی دارند، میتواند به تولید آثاری منجر شود که مورد استقبال قرار گیرد؛ شناختی که به صورت غریزی برخی از سینماگران در دهه60 داشتند و چراغ سینما در شهرستانها را روشن نگاه داشته بودند. گام اول این است که بدانیم فیلمهایمان را برای چه کسانی میسازیم.