یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۲:۰۷
۰ نفر

لیلا ملک محمدی: محمدمهدی فولادوند که در نخستین روز زمستان سال 1299 در شهر اراک به‌دنیا آمد روزهایی سرد و سوزناک را زیست و با خواندن قرآن و ترجمه مصحف شریف به فارسی و فرانسه، سردی‌های روزگارش را گرم کرد.

 او که 30 سال از عمر خود را به ترجمه فارسی قرآن اختصاص داد،‌در روزگاری که برخی قرآن را ترجمه‌ناپذیر می‌دانستند و برخی نیز به ترجمه لفظ به لفظ این کتاب آسمانی اقدام می‌کردند، ترجمه‌ای مفهومی، زیبا و در عین حال وفادار از قرآن به دست داد و نخستین ترجمه ادبی قرآن به فارسی به نام فولادوند رقم خورد.

 فولادوندکه در دانشگاه سوربن پاریس درس خوانده بود، برای آشنایی فرانسوی‌زبانان دنیا با قرآن و نیز با هدف خرافه‌زدایی از ترجمه‌های پیشین مصحف شریف، کتاب آسمانی مسلمانان را به فرانسه نیز ترجمه کرد. او که عضو دائمی انجمن نویسندگان فرانسه‌زبان و نیز عضو انجمن شاعران فرانسه بود، حدود 40 جلد کتاب ترجمه‌ای و تألیفی در کارنامه قلمی خود ثبت کرد و نزدیک به 10هزار بیت شعر نیز سرود.

این مترجم قرآن به فارسی و فرانسه، سحرگاه روز نوزدهم مرداد 87 همه تألیفات و ترجمه‌های خود را به یادگار گذاشت و با خیالی آسوده به دیدار صاحب قرآن شتافت. او در اسفند 86 به این نتیجه رسیده بود: «کارهای ناکرده زیادی دارم، اما حالا فقط از خدا می‌خواهم تا روحم را به‌خود متصل کند و از این تن خاکی رها شوم. البته می‌دانم اگر خودم هم نباشم، پسرم هست تا آنها را به پایان ببرد.»

مرگ فولادوند برای خانواده‌اش و مترجمان و پژوهشگران قرآن شوک نبود؛‌ چراکه سال‌ها در گوشه‌ای از اتاق کوچکش با بیماری کنار آمده بود و با حسرت، چشم‌های نیمه‌بازش را به قفسه‌کتاب‌هایش می‌دوخت. اما مرگ این ادیب و محقق، برای بسیاری سوزناک بود و آه بسیاری را از نهادشان برآورد و اشک حسرت را بر‌چشمان شاگردانش و نیز مترجمان قرآن نشاند.

«حجت‌الاسلام دعایی»، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، با حضور در مراسم تشییع پیکر این مترجم و مؤلف، ضمن عرض تسلیت به جامعه فرهنگی ایران و خانواده آن مرحوم، ترجمه‌ قرآن فولادوند را یکی از سلیس‌ترین و روان‌ترین ترجمه‌های فارسی قرآن دانست و گفت که این ترجمه همه سلیقه‌ها را راضی کرده است.

«طاهره صفارزاده» نیز که هم مترجم قرآن است و هم چندین مجموعه شعر را در کارنامه ادبی خود دارد، مرگ این مترجم را ضایعه‌‌ای برای فرهنگ ایران اسلامی دانست و درباره ترجمه قرآن او گفت: «ترجمه محمدمهدی فولادوند از قرآن، در عین سادگی و روان‌بودن، محتوای این کتاب آسمانی را به درستی به مخاطب منتقل می‌کند.» او افزود: «فولادوند فن ترجمه را به خوبی می‌دانست و در ترجمه خود، واژه‌های فارسی مناسبی را جایگزین لغات عربی کرده است.»

«سیدعلی موسوی گرمارودی» نیز که هم مترجم قرآن است و هم شاعر، ترجمه‌های قرآنی‌ای را که پیش از ترجمه فولادوند نوشته شده بودند، بیشتر لغت به لغت، تحت‌الفظی و نازیبا دانست و درباره ترجمه فولادوند اظهار کرد: «آقای فولادوند برای نخستین‌بار ترجمه‌ای مفهوم، زیبا و در عین حال وفادار از قرآن به دست داد.»

«محمدعلی مهدوی‌راد» مترجم قرآن و نویسنده کتاب «سیر نگارش‌های علوم‌قرآنی» ضمن اظهار تأسف از درگذشت محمدمهدی فولادوند، ایجاز و دقت در گزینش واژه‌های فارسی را از ویژگی‌های ترجمه قرآن فولادوند عنوان کرد و گفت: «فولادوند توانسته در مقابل برخی از جمله‌های قرآن، دقیقا جمله‌ای را با همان حجم کلمه بگذارد.»

 به اعتقاد او، تمرکز زیاد فولادوند برای ترجمه قرآنش‌ـ که حدود سی سال  وقت بردـ باعث شده تا ترجمه‌ این مترجم کم‌نقص باشد و با استقبال مخاطبان مواجه شود. «جلیل تجلیل» که استاد و پژوهشگر ادبیات است، ترجمه قرآن فولادوند را از نظر نثر و انتخاب مفردات، ترجمه‌ای قابل توجه و قابل تأمل دانست و این ترجمه را یکی از اندک‌ترجمه‌های ادبی قرآن عنوان کرد.

محمدمهدی فولادوند در زمان حیات، دوستان و شاگردانی داشت که همواره در محافل و مجالس قرآنی از او یاد می‌کردند و بیماری او را متذکر می‌شدند و از مسئولان می‌خواستند تا به این استاد توجه کنند.«مسعود انصاری» یکی از این دوستان وفادار فولادوند است که البته خودش نیز ترجمه‌ای از قرآن به فارسی دارد. او ترجمه فولادوند را از دقیق‌ترین ترجمه‌های پس از انقلاب می‌داند و معتقد است این ترجمه‌ها به‌دلیل دقت بیش از حد،‌ بر ترجمه‌های پس از خود تأثیر قابل توجهی گذاشته است. 

«معصومه یزدان‌پناه» نیز یکی از شاگردان وفادار استاد فولادوند است که در روزهای آخر زندگی این استاد، مدام به ایشان سر می‌زد و پای درددل همسر و فرزندان این مترجم می‌نشست. او که خود مترجم قرآن به دو زبان فارسی و انگلیسی ا‌ست، صبر و حوصله این مترجم را در کلاس‌های درس مثال‌زدنی دانست و گفت: «استاد فولادوند وقت گرانبهایش را بدون هیچ چشمداشتی در اختیار شاگردانش قرار می‌داد و اگر در درک آیه‌ای به مشکل برمی‌خوردیم، ایشان به خوبی آن آیه را برای ما قابل درک می‌کرد.»

فولادوند حدود 30‌سال در دانشگاه‌های ایران به تدریس فلسفه، فرانسه، زیبایی‌شناسی و تاریخ و مذاهب و فرهنگ ایران پرداخت و با وجود این سابقه، هیچ‌گاه به استخدام رسمی درنیامد و همین مسئله باعث شد که زندگی سختی داشته باشد. طاهره صفارزاده در این‌باره می‌گوید: «مترجمان و خادمان قرآن همه زندگی خود را وقف مصحف شریف کرده‌اند؛ بنابراین باید مورد حمایت مسئولان فرهنگی قرار بگیرند؛ آن‌هم در زمان حیات.» مسعود انصاری نیز با اظهار تأسف از بی‌توجهی مسئولان به زندگی محمدمهدی فولادوند، زندگی سخت این خادم قرآن را یادآوری کرد و گفت: «درست است که مترجمان قرآن انگیزه‌های الهی دارند و چشم امید به مسئولان ندوخته‌اند اما مسئولان باید به فکر این افراد باشند و تدبیری بیندیشند تا این خادمان قرآن در زمان حیات از حداقل رفاه مالی برخوردار شوند و خیالشان از بابت هزینه‌های ابتدایی زندگی راحت باشد؛ نه اینکه تا این افراد ـ که معمولا هم زندگی‌های سختی دارند ـ می‌میرند، مورد تجلیل واقع شوند. مترجمان قرآن آنقدر کارشان باارزش است که هم در زمان حیات و هم پس از مرگ باید تجلیل شوند.»

معصومه یزدان‌پناه، با یادآوری بیماری سخت استادش، می‌گوید:«استاد فولادوند فرصت این را نیافت تا بسیاری از حرف‌هایش را برای جامعه بیان کند یا بهتر بگویم به این استاد فرصت حرف‌زدن داده نشد و حالا که ایشان در بین ما نیست، باید دست‌نوشته‌هایش منتشر و روی آرا و نظرات ایشان بحث شود.»

پس از مرگ فولادوند، برخی از مسئولان پیام‌های تسلیتی را به رسانه‌ها مخابره کردند. محمدحسین صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از آن جمله بود که در پیامش گفته است: «مرحوم فولادوند که اندیشه‌اش قرآنی بود و تلاشش در راستای زنده نگه‌داشتن و جاودانه ساختن کلام‌الله، با همت و تلاش بی‌دریغش، رسالت بزرگی را بر دوش کشید، تا در سایه‌ آن، جهانیان از گنجینه‌ بی‌نهایت کلام آسمانی بهره‌مند شوند. فولادوند با ترجمه‌ قرآن، نامش را در سپهر ایران جاودانه ساخت. فولادوند در این عرصه سترگ خوش درخشید و توشه‌ پرباری از این دنیای خاکی و فانی اندوخت.»

محمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین کشورمان نیز در پیامی، درگذشت محمدمهدی فولادوند را خسارتی جبران‌ناپذیر دانسته و گفته است: «بی‌تردید خدمات فرهنگی این عزیز، نقش مهمی در اعتلای فرهنگ دینی داشته است. برای روح پاک او از خداوند طلب مغفرت و آمرزش می‌کنم و به همه دوستداران علم و ادب و دین، تسلیت گفته و صبر و اجر برای بازماندگان معزز آرزومندم.»

 اینکه محمدمهدی فولادوند همه عمر خود را صرف تحقیق و تدریس کرد بر کسی پوشیده نیست و اینکه او با تسلط به زبان‌های عربی، فارسی و فرانسه، قرآن را با ویژگی‌هایی منحصر به فرد به دو زبان فارسی و فرانسه ترجمه کرد نیز بر همه واضح است، اما نوع زندگی این خادم قرآن را کمتر کسی می‌داند. او از ابتدایی‌ترین امکاناتی که یک جامعه می‌تواند در اختیار نخبگانش قرار دهد بی‌بهره بود و با وجود اینکه بسیاری او را می‌شناختند و با خدماتش به فرهنگ ایران و اسلام آشنا بودند، در سال‌های پایانی عمرش در غباری از فراموشی به سر برد.

کد خبر 60267

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز