فتاحی در سالهای اولیه انقلاب فعالیت در سه حوزه تألیف، ترجمه و بازنویسی آثار کلاسیک فارسی را برای کودکان و نوجوانان آغاز کرد. حاصل کار او انتشار نزدیک به 100 عنوان کتاب است که برخی از آنها عبارتند از:«آتش در خرمن»، «پسران جزیره»، «عشق سالهای جنگ»، «مدرسه انقلاب»، «کودک و توفان»، «امیر کوچولوی هشتم» و بازنویسی «قصههای شاهنامه»، «سمک عیار»، «تکهای از آسمان»، «زندانی قلعه هفت حصار»، «تحولی چند جانبه و همگام» و «فقط احمقها از زیر باران فرار میکنند». با این نویسنده پرکار حوزه کودک و نوجوان درباره بازنویسی آثار کلاسیک ادبیات برای نوجوانان و همچنین برخی از موضوعات مطرح در حوزه ادبیات کودک و نوجوان گفتوگویی انجام دادهایم که از نظرتان میگذرد:
- سال گذشته در جایی گفتید که قصههای شاهنامه را بازنویسی کردهاید و در دست تصویرگری است. سالها قبل هم یک مجموعه از قصههای شاهنامه را منتشر کرده بودید چه شد که شاهنامه را برای بازنویسی انتخاب کردید؟
شاهنامه یکی از آثار برتر جهان است که در ایران ناشناخته مانده و فقط عده خاصی به آن توجه کردهاند. در حالی که در سراسر دنیا شاهنامه از نظر شعر، ادب و حکمت یکی از آثار طراز اول است که دیگر تنها یک اثر ملی و برای ما ایرانیها نیست و میتوان گفت که یک اثر بینالمللی و متعلق به همه است.به همین دلیل من حدود 15 سال پیش سعی کردم از نگاه نوجوانان به شاهنامه بپردازم.
دو مجموعه منتشر کردم که در یکی از آنها 5 قطعه و در دیگری 8 قطعه از شاهنامه را به زبان ساده بازنویسی کردهام. در عین حال سعی داشتم نثر آهنگین شاهنامه را حفظ کنم و کلمات حماسی به کار رفته در اصل داستانها را نیز بدون تغییر به کار برم که مجموعه اول را مرحوم قیصر امینپور ویرایش کرد. بعد از مدتی فکر کردم شاید بهتر باشد بچههای کوچکتر هم با شاهنامه آشنا شوند، به ویژه آنکه اهمیت شاهنامه به حدی است که ممکن است همه برای بازنویسی به سراغ آن بروند و گاه ارزش اثر را زیر سؤال ببرند. بنابراین در آن آشفته بازار و با نگاههای سودجویانهای که نسبت به شاهنامه وجود داشت، میخواستم بچهها را با ارزشهای ادبی و هنری نهفته در شاهنامه آشنا کنم. 6 جلد از مجموعه داستانهای شاهنامه را حدود 4 سال پیش کار کردم که با تصویرگری آقای محمد مهدی دادگر منتشرشد و 6 جلد دیگر هم در مرحله تصویرگری است.
- با توجه به اینکه اگر یک نوجوان اهل مطالعه باشد بهخود شاهنامه یا آثار مشابه مراجعه میکند، بازنویسی چه ضرورتی دارد؟
هدف این است که بچهها از کودکی به خواندن شاهنامه تشویق شوند تا در سنین بالاتر که حجم واژگانشان بیشتر میشود، به اصل اثر مراجعه کرده و با خود شاهنامه ارتباط برقرار کنند. چون به هرحال در بازنویسیها ارزشهای هنری اصل اثر تا حدودی حذف میشود و هیچچیز جای اصل اثر را نمیگیرد.اما حتی از ده هزار کودک و نوجوانی که نسخه بازنویسی شده شاهنامه را میخوانند، ممکن است تنها عده کمی به سراغ اصل شاهنامه مراجعه کنند. در حقیقت شاهنامه متن سختی است که هر کس نمیتواند به راحتی آن را بخواند یا نسخه کامل و تصحیح خوبی از آن پیدا کند.اما در مجموع بازنویسی آثار کهن ضروری است.
چون کلماتی که در هزارسالپیش به کار میرفته برای مخاطب امروز نا آشناست. حتی خط و چاپ آنها هم برای بچهها قابل فهم نیست. بنابراین مجموع این شرایط باعث شده که تنها عده خاصی از بچهها بتوانند به سراغ اصل آثار کهن و به ویژه شاهنامه بروند.من شاهنامه را برای آن عده کثیری بازنویسی کردهام که نتوانستهاند اصل اثر را بخوانند که از این راه تا حدودی با شاهنامه آشنا شوند و بعد به سراغ اصل اثر بروند. چون هیچ کدام از این بازنویسیها مانند خود شاهنامه نیست.
- در بازنویسی یک اثر برای کودکان و نوجوانان چه نکاتی را در نظر میگیرید؟
بازنویسیها با هم متفاوت است. بهطور مثال همه حکایتهای جوامع الحکایات برای بچههای امروز خواندنی نیست و در زندگی آنها کاربرد ندارد. یک بازنویس خوب ابتدا باید بتواند موضوع مناسب بچههای این دوره را پیدا کرده و بعد نثر آن دوره را به نثر امروز برگرداند.نکته دیگر این است که گاه یک حکایت کوتاه چند خطی که پر معنا هم هستند برای بچههای امروز قابل فهم نیست.در اینجا نویسنده بازنویس باید این حکایت چند حطی را با توصیفات و توضیحات مناسبش مثل توصیف شخصیتها و...به یک حکایت چند صفحهای تبدیل کند. در مجموع انتخاب متن، برگردان زبانی، اضافه کردن شاخ و برگها یا حذف آنها مهمترین کار یک بازنویس است.بهطور مثال فردوسی در شاهنامه برای روایت یک داستان، مقدمه چینی داشته و از مسائل مختلف صحبت میکرده که همچون پرانتزهای یک متن هستند و در بازنویسیها باید حذف شوند. به همین دلیل میتوان گفت گاه یک بازنویسی خوب از یک تالیف خوب دشوارتر است. چون بازنویس باید بتواند علاوه بر امانتداری و حفظ اصل اثر آن را با زبان امروز مطرح کند.
- در کارنامه کاری شما چند کتاب ترجمه یا ویرایششده با موضوعات مختلف علمی، دینی و...هم وجود دارد. این تعدد و تنوع چه نتایجی در بر داشته است؟
گاه کتابی به دستم رسیده که موضوع آن بهنظرم جالب بوده و احساس کردهام که جای چنین موضوعی در ادبیات کودک و نوجوان خالی است. بهطور مثال اولین کتابی که برای بچهها ترجمه کردم «مادر جان مرا دوست داری» نام داشت که موضوع، تصویرگری و... آن در سالهای اول دهه70 جدید و خاص بود. آ ن زمان نویسندههای ما موضوعات سادهای مثل دوست داشتن مادر و فرزند را فراموش کرده بودند. شاید برگردان کلمات، کار سادهای باشد اما انتخاب یک اثر خوب و عرضه آن مهم است. یا کتابی ترجمه کردم به نام «استنلی، پسرک کاغذی» که در زمان خود انتشار آن بسیار لازم بود. چون ما بهعنوان نویسنده، خیلی رئالیست شده بودیم و فکر میکردیم نباید پا را فراتر از واقعیت بگذاریم تا دچار خطا نشویم. اما کتاب استنلی و پسرک کاغذی یک کتاب فانتزی و تخیلی بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم آن را ترجمه کنم تا الگوهایی را در اختیار نویسندههای ایرانی قرار دهم. البته من ادعای مترجم بودن ندارم و بیشتر دوستدارم بنویسم.
- ویرایش کتابهای علمی چطور؟
نویسندههای کشور ما به دلایل اقتصادی نمیتوانند بهطور حرفهای نویسندگی کنند. یعنی یک جا از صبح تا شب بنشینند و فقط بنویسند. به همین دلیل اغلب در مطبوعات، دفاتر نشر و...نیز کار میکنند که در حقیقت آنها را از نوشتن بازمیدارد. من هم همین شرایط را داشتهام. مثلا دورهای برای کیهان بچهها داستان انتخاب میکردم، یا ویرایش کتابهایی را بهعهده داشتم اما این کار شاید فقط دو تا سه سال طول کشیده باشد.
- باتوجه به سابقه کار اجرایی و مشاورههایی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دارید جای چه موضوعی را در ادبیات کودک و نوجوان خالی میبینید؟
سالها با انتشارات امیر کبیر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدرسه، حوزه هنری، افق، قدیانی، پیدایش و...بهعنوان مشاور همکاری داشتهام. اما بیشتر با انتشارات قدیانی و حوزه هنری در ارتباط بودهام. کار من در این زمینه مشاوره و ارائه پیشنهاد برای بهتر شدن متن بوده است. موضوعات داستانهای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان محدود است.
مهم این است که بتوانیم نگاه تازهای به این موضوعات داشته باشیم. مثلا موضوعاتی چون فقر، تبعیض نژادی، شجاعت، خیانت، عشق، جوانمردی و... در اولین قصههایی که در دنیا نوشته شده وجود داشته و هنوز هم وجود دارد. اما بهنظر من یکی از مشکلات داستانهای حوزه کودک و نوجوان این است که نویسندگان هنوز هم خاطرات کودکی خود را مینویسند که با دنیای کودک امروز خیلی تفاوت دارد. یا همان موضوع یا نوع نگارش برای بزرگسالان را به دنیای کودکان وارد میکنند. در حالی که بچهها مسائل دیگری هم دارند که خاص دوران کودکی است و ما از آنها غافلیم. فکر میکنم سایر کشورها از موضوعات بسیار ریز برای بچهها مینویسند نه اینکه سوژههای بزرگسالان را برای بچهها خلاصه و ساده کنند. بنابراین میتوان گفت موضوعات زیاد است و نویسندگان کودک و نوجوان هم به آنها پرداختهاند اما اغلب نگاه کودکانه نداشتهاند.
یکی دیگر از مشکلات حوزه نشر، فقدان فانتزیگرایی است. نویسندهها انگار از ورود به دنیای خیال میترسند. البته کار سختی هم هست و شاید به همین دلیل کتابهای فانتزی منتشر شده در این سالها، بیشتر ترجمه از کتابهای خارجی است.
- مدتی است که دورههای آموزش داستان نویسی برگزار میکنید. در این دوره چه مواردی آموزش داده میشود؟
از سال 83 در حوزه هنری کلاسهای داستان نویسی برگزار کردهایم که ترم اول آموزش داستاننویسی است و مجموعه عناصر و اصول کلی داستان خوب را استخراج کرده و در هر جلسه درباره یکی از این اصول صحبت میکنیم و چند اثر شاخص مرتبط با آن اصول را میخوانیم. ترم دوم تاریخ داستاننویسی و اشکال ادبی و تفاوتهای آنها با هم را توضیح میدهیم. ترم سوم هم به بررسی ادبیات معاصر ایران از مشروطه تا امروز اختصاص دارد. در این ترم آثار چند نویسنده را انتخاب میکنیم و ویژگیهای نثر او را با توجه به شرایط تاریخی زمانش مورد بررسی قرار میدهیم.
یک رمان به نام پری نخلستان برای کودکان نوشتهام. فضای این رمان هم فانتزی و هم واقعی است. چون در برخورد با بچهها احساس کردم که آنها ترجیح میدهند کتابهایی بخوانند که بین واقعیت و تخیل باشد. حجم این کتاب نزدیک به 170 صفحه است که شاید برای یک رمان کودکانه زیاد باشد اما سعی کردهام که جذابیتهایی را به داستان اضافه کنم تا مخاطب را خسته نکند. نویسنده برای روایت یک دنیای خیالی ناچار است آن دنیا را خلق کند تا کودک با خواندن آن احساس کند که وارد شهر دیگری شده که اگرچه خیالی است اما به هرحال قوانین و مقرراتی هم دارد.