اما واقعیت این است که آنها خودشان را باور کردهاند و با تلاش و اراده به موفقیت و افتخار هم رسیده اند. «مریم خادمیان» یکی از آنهاست! او متولد اولین روز سال 1369است. دوران راهنمایی، دبیرستان و پیشدانشگاهی را در مرکز فرزانگان شیراز گذرانده و امسال در المپیاد جهانی زیست، که در شهر بمبئی کشور هند برگزار شد، مدال نقره گرفت. بهتر است جزئیات بیشتر را از زبان خود مریم بخوانید.
امسال المپیاد جهانی زیست شناسی از 23 تا 30 تیر ماه در شهر مومبای (بمبئی) هندوستان برگزار شد. در مجموع تیمهای 55 کشور از 5 قاره حضور داشتند که در پایان تیمهای چین تایپه (تایوان) و آمریکا با 4 مدال طلا بهترین نتیجه را به دست آوردند. از تیم ایران من و آقای کسری افضلی مدال نقره گرفتیم و خانم هما مجد و آقای محمد حسین پورنبی مدال برنز گرفتند.
- چهقدر برای المپیاد زمان گذاشتی و درس خواندی؟ آیا فکر میکردی که مدال بگیری؟
درس خواندن برای المپیاد زیستشناسی را بهطور جدی از آخرهای سال دوم دبیرستان شروع کردم. قبل از آن المپیادهای کامپیوتر و ادبیات را تا حدی دنبال میکردم. مهمترین هدف من، مانند همه شرکتکنندگان، کسب مدال بود و تمام سعیام را کردم که به هدفم برسم.
استقبال از تیم المپیاد زیستشناسی (اعضای تیم به ترتیب: کسری افضلی، محمدحسین پورنبی، هما مجد و مریم خادمیان)
- آیا دوستانی پیدا کردی؟
هدف اصلی این مسابقهها، آشنایی نوجوانها با فرهنگ کشورهای دیگر و پیدا کردن دوستهای جدید است. ما هم از این قاعده مستثنی نبودیم و سعی کردیم در طول برگزاری المپیاد با همه بچهها رابطه دوستانهای بر قرار کنیم. من هم دوستانی از کشورهای یونان، ایتالیا، هند، فنلاند، اندونزی، سوئیس، چین تایپه، انگلستان، تاجیکستان، ترکیه و... پیدا کردم!
- خاطره جالبی از مسابقهها داری؟
رسم جالبی که در این مراسم وجود دارد این است که اعضای هر تیم هدیههایی از کشور خود به تمام شرکتکنندگان میدهند. ما هم یک شب قبل از صرف شام هدیههای خود را بین بچهها پخش کردیم. نگاههای متعجب و در عین حال همراه با تحسین و تشکر بچهها به نمونههای مینیاتوری فرشهای ایرانی برای ما بسیار جالب بود!
- چه طور شد که به زیست شناسی علاقهمند شدی؟
من از دوران کودکی از خواندن کتابهایی درباره گیاهان و جانوران لذت میبردم؛ بدون آن که بدانم این کتابها در حوزه علمی شیرین، جذاب و همهجانبهای به نام «زیستشناسی» قرار میگیرند. به تدریج و با افزایش مطالعاتم به این رشته علاقهمند شدم و آن را ادامه دادم.
- چه گرایشی از زیست شناسی را بیشتر دوست داری؟
من همه گرایشهای مختلف زیست شناسی مانند انگشتان دست را دوست دارم و انتخابکردن یک یا دو مورد خاص برایم خیلی سخت است.
آرم نوزدهمین المپیاد زیستشناسی که روی همه وسیلهها از مدال و حکم مدال و برگه سؤالات گرفته تا کیف و کلاه چاپ شده است
- در آزمایشگاه هم فعالیت میکنی؟
بله.
- این کار را دوست داری؟
بخش مهمیاز مرحلههایی که در المپیاد وجود دارد، چه در المپیاد کشوری و چه جهانی، بخش آزمایشگاه است که همزمان اطلاعات، خلاقیت، سرعت عمل و دقت فرد را میسنجد. آزمایشگاه زیست شناسی در هر زمان و مکانی برای من جالب و شیرین بوده، هست و خواهد بود!
- به نظر تو چرا بعضی از دانشآموزان با زیست شناسی ارتباط برقرار نمیکنند و خواندن آن برایشان سخت است؟
فکر میکنم دلیل این مسئله را باید از همان دانشآموزان پرسید! اما ممکن است به این خاطر باشد که به اشتباه، درس زیست شناسی به عنوان یک درس صرفاً حفظکردنی دیده میشود. اگر دانشآموزان سعی کنند برای مطالبی که میخوانند به دنبال دلیلهای منطقی باشند و دانستههایشان را به هم ربط دهند، این درس برایشان شیرینتر از قبل میشود.
- در چه درسی ضعیف هستی و یا آن را دوست نداری؟
راستش کنارآمدن با درسهای حفظی مثل زمینشناسی برایم کمی سخت است!
- وقتی از درسخواندن خسته میشوی چه کار میکنی؟
معمولا کتابهای ادبی و شعر میخوانم. مخصوصا با حافظ رابطه بسیار خوبی دارم!
- برخی از دانشآموزانی که زیست شناسی دوست دارند، با ریاضی مشکل دارند! تو چهطور؟!
شاید جالب باشد که بدانید المپیاد زیست شناسی در اصل مجموعهای از رشتههای ریاضی، فیزیک، شیمی و کامپیوتر با چاشنی زیستشناسی است! و کسانی که در هر مرحله برگزیده میشوند در این علوم نیز از سطح خوبی برخوردارند.
- زیستشناسی چه کاربردی در علم امروز دارد؟
راستش کاربردهای این رشته در بخشهای مولکولی، سلولی، ژنتیک، گیاهشناسی، فیزیولوژی، اکولوژی و... آنقدر زیاد و متنوع است که ترجیح میدهم بررسی آنها را به خوانندگان واگذار کنم!
- تابستانها در اوقات فراغت چه کار میکنی؟
براساس شرایط و میزان وقت آزادم کتاب میخوانم، فیلم میبینم، موسیقی گوش میدهم و...
- با خانواده هم به مسافرت رفتهای؟
با توجه به فشردگی کلاسهای المپیاد، ما تا یک هفته قبل از اعزام در دوره آمادگی المپیاد جهانی بودیم. الان چند وقتی است که در شیراز هستم، اما دوباره باید به تهران برگردم و متاسفانه نمیتوانم زمان زیادی در کنار خانواده باشم.
- به چه کتابهایی علاقه داری؟
غزلهای حافظ.
- اهل «دوچرخه» هستی؟!
بله، تا مدتی پیش که وقت آزاد بیشتری داشتم دوچرخه میخواندم.
- کدام قسمت از مطلبهای دوچرخه را بیشتر دوست داری؟
بخش نقد شعرها.
- رابطهات با طبیعت و حیوانها چگونه است؟
همیشه از بودن در طبیعت لذت میبرم. همه حیوانها را دوست دارم و از آزار حیوانها خیلی ناراحت میشوم.
- وقتی مدال به گردنت آویخته شد، چه احساسی داشتی؟
حس شادی، از این که توانستم پاسخ بخشی از زحمتهایی را که خانواده و معلمهایم برایم کشیدهاند بدهم، خیلی خوشحال شدم.
- وقتی که مدال گرفتی عکسالعمل خانوادهات چه بود؟ بعد از این که به ایران آمدی رفتارشان با تو عوض نشد؟!
طبیعتا خوشحال شدند، اما رفتار آنها تغییر نکرد، چون دلیلی برای این کار وجود نداشت!
- به نظر تو راز موفقیت چیست؟
باور داشتن خود، به کار بستن نهایت تلاش و در آخر سپردن نتیجه به خداوند. نوجوانها باید بدانند که هیچ محدودیت و مشکلی نمیتواند مانع رسیدن آنها به هدفهایشان شود و اینکه هیچ تلاشی در زندگی بی پاسخ نمیماند.
- آیا شخص خاصی وجود دارد که بخواهی جای او باشی؟
خیر! سعی میکنم در هر رشتهای از افراد موفق در آن رشته الگو بگیرم؛ چون فردی نیست که در همه رشتهها موفق باشد، نمیتوانم به فرد خاصی اشاره کنم!
- مریم، 10سال آینده را چه طور میبیند؟!
حداکثر تلاشم را میکنم که آینده روشنی بسازم.
- حرف آخر:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست، راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش...