آدمهای ثروتمند حق آدمهای بیبضاعت و فقیر را خوردهاند، دست به کار شدهاند ودرست مانند رابین هود افسانهای پس از سرقت از ثروتمندان، مقداری از آن را به افراد بیبضاعت دادهاند که معتقدند ثروتمندان پول آنها را بالا کشیدهاند.
سارق حرفهای منازل مشهد که با مقداری از پول سرقتها برای افراد بیبضاعت غذا میخرید و سارق پیری که مدعی است بعد از دستبرد به 46 خانه در تهران، با پول این سرقتها برای دختران بیبضاعت جهیزیه خریده است از این دست سارقان عجیب هستند.
همه آنها پس از دستگیری با این توجیه که سرقتهایشان با انگیزه کمک به فقرا بوده است- بیتوجه به ضرر مالی و حتی جانیای که به طعمههایشان زدهاند- دزدیهای خود را کاری پسندیده و حتی کمک به دیگران میدانند.
سارق پیر پایتخت حتی صبح دیروز وقتی در مقابل خبرنگاران قرار گرفت به جای آنکه مانند دیگر تبهکاران دستهایش را روی صورتش قرار دهد تا چهرهاش شناخته نشود با تاکید از خبرنگاران میخواست تا از او که شاهکار کرده و به 46 خانه دستبرد زده بود عکس بگیرند چرا که .
او مدعی بود پول سرقت از خانه ثروتمندان را خرج عروسی 100 دختر بیبضاعت کرده است. حقیقت این است که اگر چه چنین اظهاراتی در بسیاری از مواقع، تنها برای فرار از مجازات و یا توجیه سرقتها نزد بازپرس و یا همسر و فرزندان است اما برخی از سارقان واقعا چنین انگیزهای داشتهاند.
وقتی افکار عمومی به سمتی برود که ثروتمندان بهصورت افرادی سربار و انگل اجتماع معرفی شوند و ثروتمند بودن پدیدهای مذموم محسوب شود، آن وقت است که راه این چنین توجیههایی باز میشود.