سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷ - ۰۹:۰۹
۰ نفر

مسعود خوشنودزاده: در میان علمای طراز اول اسلام در ایران، علامه محمدباقرمجلسی از امتیازات خاصی برخوردار است.

از جمله این اختصاصات (جدا از همت پرشور علامه در گردآوری و حفظ احادیث و روایات شیعی و نیز توجه وافر وی به جنبه‌های دینی) که کمتر مورد التفات علمای اسلام قرار گرفته، اصرار مجلسی بر ارتباط با توده‌های مردم است؛  به همین دلیل علامه برای این ارتباط، زبانی شیوا و روان برگزیده بود.

 البته خود این فارسی‌نگاری مجلسی از مهم‌ترین خصیصه‌هایی بود که او را از پیشینیانش ممتاز می‌کرد.

 شاید امروزه تصور این امر که عالمی دینی به فارسی بنگارد، چندان دشوار نباشد و چه بسا امری بدیهی انگاشته شود اما این امر در آن زمان که هنوز تولید آثار متکلفانه به فارسی رونق و جلا داشت، از عالمی در این جلالت، کاری شگرف به نظر می‌رسید. مطلبی که در پی می‌آید، به انگیزه سالروز  بزرگداشت این علامه بزرگ(30مرداد) فراهم آمده است.

اصفهان از نظر سابقه علمی و ادبی بسیار ریشه‌دار است، به‌نحوی که مورخان رد آن ‌را تا پیش از اسلام پی‌جویی کرده‌اند. تشکیل سلسله صفویه و انتخاب مجدد اصفهان به پایتختی، آن شهر را به‌عنوان مرکز بزرگ علم و دانش و هنر در جهان معرفی کرد و مکاتب بزرگ علمی، هنری و فلسفی در آنجا مجددا احیا شد. یکی از علومی که در آن عصر رشد چشمگیری یافت علم حدیث و شعب مختلف آن است که منجر به پدید‌آمدن آثار مهمی در این زمینه شد وکتاب شریف و گرانسنگ بحارالانوار نوشته علامه فاضل و متقی مرحوم محمدباقر مجلسی (1110-1037) بر تارک این آثار همچون خورشیدی می‌درخشد.

علامه مجلسی از خاندان علم و تقوی است، پدر بزرگوارشان جناب محمدتقی مجلسی (مجلسی اول) است و نسبشان به حافظ ابونعیم اصفهانی صاحب تاریخ اصفهان و حلیه‌‌الاولیا می‌رسد. علامه مجلسی در اصفهان به تحصیل می‌پردازد و از محضر عالمان وارسته‌ای چون پدر فاضلشان، جناب فیض کاشانی و شیخ حرعاملی کسب فیض کرده و از آنها اجازه روایت دریافت می‌کند.

مهم‌ترین اجازه از جانب پدر بزرگوارشان صادر شده و در آن فرزند دانشمند را به سخت‌کوشی و علم‌جویی و دانایی و شب‌زنده‌داری وصف کرده است.

از علامه مجلسی آثار فراوانی به فارسی و عربی به‌جا مانده که مهم‌ترین آنها بحارالانوار است و در حکم دایره‌المعارف بزرگ حدیثی شیعه است. مؤلف درمورد انگیزه تالیف کتاب در مقدمه آن، این نکته اساسی را ذکر می‌کند که در جوانی حریص و مشتاق به علم و دانش بوده و در علوم مختلف تحصیل کرده و استفاده کامل برده، اما پس از مدتی اندیشه و تأمل به این نتیجه می‌رسد که همه این علوم به‌صورت کامل از سرچشمه وحی سیراب نشده‌اند پس تصمیم می‌گیرد به سرچشمه این علوم یعنی کتاب و سنت رجوع کند، سپس موفق به تألیف بحارالانوار می‌شود.

نکته مهم این است که جناب مجلسی در تدوین این اثر عظیم از ابتدا با طرحی مدون پیش رفته به همین دلیل کارگروهی را برگزیده و تعدادی از بهترین شاگردانش که خودشان در زمره عالمان و مدرسان بزرگ بوده‌اند را به همکاری برگزیده است که تحت نظر ایشان به جمع‌آوری منابع پرداخته‌اند و ایشان نظارت و هدایت علمی آنها را برعهده داشته‌اند و در آخرین قسمت کار که تدوین نهایی است این دانش و بینش مجلسی است که به تحلیل نرم‌افزاری داده‌ها پرداخته و به تدوین این اثر عظیم انجامیده است.

مجلسی در مقدمه کتاب، مآخذ عمده و مهم خویش در تدوین بحار را نام برده و 375 عنوان کتاب را نام می‌برد. او درمورد اعتبار انتساب منابع به مؤلفانشان در جایی که نیاز به توضیح دارد توضیحات مختصری بیان می‌کند، سپس به باب بندی کتاب می‌پردازد. ترتیب کتاب بسیار مهم و حاوی اطلاعات ذی‌قیمتی از نوع نگرش مجلسی به احادیث و علم و دانش است. او کتاب را از باب عقل و علم و جهل شروع کرده و سپس به توحید، عدل، تاریخ و... پرداخته است. او ابتدا بیش از 20 مورد از آیاتی را که اشاره به عقل و خرد و تأمل و اندیشه دارد ذکر می‌کند و سپس احادیثی در این باب می‌آورد و به توضیح آنها می‌پردازد. دقت در آیات و روایات انتخاب شده بیانگر نوع نگرش مجلسی و اهمیت دانش نزد ایشان است.

نکته مهم دیگر نوع چینش احادیث هر فصل و باب است که بسیاری از آن غفلت کرده و به‌خاطر غفلت خویش علامه مجلسی را متهم به سهل‌انگاری یا ساده‌نگری کرده‌اند. آنها فکر می‌کنند که مرحوم مجلسی هرجا در برابر حدیث ضعیفی که به اهل‌بیت نسبت داده شده موضع تدافعی رسمی نگرفته حتما آن نسبت را پذیرفته است اما اگر در بسیاری از مواقع به این احادیث و نحوه چینش آنها و اشارات مجمل ایشان بنگریم نکته ظریف و کارگشایی به ذهن می‌آید و آن این است که جناب مجلسی پیش از ذکر این احادیث اشاره‌ای به راویان اولیه حدیث و جایگاه آنان بین اهل وثوق می‌کند یا شهرت آنها به عدم‌صداقت را با ذکر نام یک واقعه تاریخی به‌صورت تلویحی به خواننده تذکر می‌دهد و احادیث مشابهی در این باب می‌آورد و بعد از آن احادیثی با مضمون مشابه ذکر می‌کند و در انتها یا ضمن سخن، احادیث معتبری را که دارای اوج کلام و عمق بیان است ذکر می‌کند.

جناب مجلسی با این شیوه، هم اصل کلام منسوب و غیرواقعی را آورده و هم با لطافت تمام خواننده را به شیوه مقایسه و تطبیق به کلام معصوم سوق داده است و ردیه‌ای بر کلام مجعول از جانب کلام معتبر خود اهل بیت – علیهم‌السلام- بیان کرده است. از طرف دیگر راه را بر آیندگان نبسته است زیرا چه‌بسا با حذف حدیثی که فکر می‌کرده مجعول است ممکن بوده که به سهو، احادیث موثقی را نیز حذف کند. این کار به‌نوعی نقض غرض نیز هست زیرا یکی از اهداف اصلی علامه مجلسی در تدوین این کتاب حفظ تمامی سخنان منسوب به حضرات معصومین – صلواه‌‌الله علیهم اجمعین -  است تا از گزند حوادث محفوظ بماند و آیندگان بتوانند از آنها استفاده کنند و درمورد صحت و سقم آنها پژوهش کنند.

نکته دیگر که باید توجه کرداین است که بعضی اهل حدیث معتقدند کتاب شریف بحارالانوار فرهنگ عموم مسلمین است نه فرهنگ کامل و بی‌چون‌وچرای اسلام؛ به این معنی که در این کتاب فرهنگ و اندیشه مسلمین به‌همراه ناب‌ترین و اصیل‌ترین مسائل اسلام که از لسان وحی منزلت حضرات معصومین – صلواه‌‌الله علیهم اجمعین - صادرشده، آمده است و بسیاری از مسائل منسوب به اهل بیت از تأملات افراد پیرامون کلام معصوم ناشی می‌شود و بسیاری نیز حاصل جعل معاندین است که بنابر اغراض خاص به اهل‌بیت نسبت داده‌اند. مجلسی کار جمع‌آوری را به‌عهده دارد و تنقیح و نتیجه‌گیری برعهده آیندگان است زیرا ایشان بیم از بین رفتن این گنجینه‌های الهی را داشته، پس باید این احادیث ابتدا به‌صورت کامل حفظ می‌شده و سپس از نظر صحت و سقم و ضعیف و قوی و حسن بودن مورد بررسی قرار بگیرند. سخن دیگر درمورد بحار این است که این کتاب به نوعی تفسیر موضوعی روایی قرآن کریم است زیرا همانطور که ذکر شد در آغاز هر فصل و باب جدید، آیاتی از قرآن کریم به مناسبت بحث ذکر می‌شود و سپس احادیثی مناسب موضوع بیان شده و توضیحاتی ارائه می‌شود.

علامه مجلسی در نقل مطالب بسیار امانت‌دارانه برخورد می‌کند و از تقطیع بی‌جای احادیث احتراز دارد و اگر جایی نیز مجبور به این کار می‌شود وعده می‌دهد که در جای مقتضی اصل حدیث را خواهد آورد.نکته مهم دیگر نیز بحث گرایش‌های سیاسی علامه مجلسی است که بعضی از سر کم‌توجهی آن را از نقاط ضعف خلق و خوی ایشان می‌دانند. اگر نگاهی به زندگی عالمان بزرگ عصر صفویه بیندازیم به این واقعیت پی‌می‌بریم که گرایش‌های سیاسی آنها دارای نقاط مشترک فراوانی است که ناشی از وضعیت اجتماعی، تاریخی، مدنی و سیاسی آن دوره است و نزدیک شدن عالمان بزرگی چون شیخ‌بهایی و علامه مجلسی و دیگران به پادشاهان نه برای به‌دست آوردن قدرت بلکه برای به‌زیرآوردن حاکمان از اسب غرور و نیز استفاده مناسب از این موقعیت جهت حفظ جان و مال و ناموس مردم از گزند حوادث است.

با همین روش است که امکانات حکومت صفویه نیز جهت تعلیم و تبلیغ دین از طرف عالمان واقعی به‌کار گرفته می‌شود وکتبی عظیم‌الشأن همچون بحارالانوار تدوین می‌شود زیرا در آن عصر منابع حدیثی، دُرر منثوری است که با نفوذ و امکانات علامه مجلسی در بحارالانوار به یک عـِقد کشیده شده است. در مورد مواضع ضد‌تصوف مرحوم مجلسی نیز باید به این نکته توجه کرد که در عصر مجلسی عارف نمایان و دکان‌داران متوغل در دنیا چنان به میدان‌داری و معرکه‌گیری مشغول بودند که بزرگانی همچون ملاصدرا نیز وادار به اعلام نظر و تألیف کتاب‌  بر ضد آنها شدند.

اسلام، دین شناخت و شهود حق و لقاء‌الله است و این مسائل بافته افراد نیست و تعالیم حضرات معصومین- صلواه‌‌الله علیهم اجمعین- طالبان را به‌نحو اتم به این سمت سوق می‌دهد. علامه مجلسی نیز در ورع و تقوا و خداترسی از سردمداران دوران است و از پیروان صادق اهل‌ بیت. به‌نظر می‌رسد آنچه در بحار آمده مخالفت با اصل و ذات عرفان نیست بلکه مخالفت با تعالیم اوهام‌گونه مدعیانی است که بدون تهذیب و تحصیل پا به میدان تدریس و وعظ و دست‌گیری سالکان نهاده‌اند. در نهایت می‌توان گفت که جناب علامه مجلسی درمورد مصادیق کمی مسامحه کرده‌اند.

کد خبر 60974

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز