تحقیقات پلیسی برای کشف راز این جنایت بهدنبال ناپدید شدن مرموز یک بنگاهدار سالخورده در تبریز آغاز شد.
فرزندان مرد سالخورده مدعی بودند پدرشان صبح روز 5 مرداد ماه در حالی که با یکی از مشتریان خود قرار ملاقات داشت از مغازه خارج شده و دیگر بر نگشته است.
با این شکایت، پروندهای در پلیس آگاهی تبریز شکل گرفت و به دستور سرهنگ امانی - رئیس پلیس آگاهی آذربایجان شرقی - گروهی از کارآگاهان ماموریت یافتند پرده از راز گم شدن مرد بنگاهدار بردارند.
با گذشت 2 روز از این ماجرا، در حالی که پیدا نشدن ردی از مرد ناپدید شده این فرضیه را که وی قربانی حادثه شومی شده باشد پیش روی تیم تحقیق قرار داده بود، کارآگاهان در بررسیهای تخصصی دریافتند مرد سالخورده آخرین بار برای دیدار با مردی که قرار بود سولهای را اجاره کند از مغازه خارج شده است.
به این ترتیب بررسیها برای شناسایی این مرد آغاز و وقتی مشخص شد این مرد مالک کارگاهی متروکه در حاشیه شهراست، کارآگاهان پس از گذشت 48 ساعت از ماجرا موفق شدند وی را دستگیر کنند.
انکار طولانی
با انتقال مرد 27 ساله به اداره پلیس، وی با بیان اینکه از سرنوشت مرد بنگاهدار بیخبر است به ماموران گفت: چون قصد اجاره سولهای برای انتقال کارگاهم را داشتم با مرد سالخورده تماس گرفتم و برای پیدا کردن سوله موردنظرم با او قرار ملاقات گذاشتم.
وقتی او به محل قرار آمد کمی با هم حرف زدیم و پس از آن وی به مغازهاش بازگشت و دیگر او را ندیدم. اظهارات این مرد در حالی صورت میگرفت که برخی از شاهدان مدعی بودند مرد ناپدید شده را هنگام ورود به کارگاه دیده اما هیچوقت شاهد خارج شدن وی از آنجا نبودهاند. همین مسئله باعث شد تا مرد جوان بهعنوان تنها مظنون پرونده بازداشت و راهی بازداشتگاه شود.
مدتی بعد در حالی که مرد جوان همچنان مدعی بود از سرنوشت بنگاهدار سالخورده بیخبر است، کارآگاهان در ادامه تحقیقات مقداری از وسایل مرد ناپدید شده را در خانه وی پیدا کردند و به این ترتیب بازجویی از او از سر گرفته شد.
اعتراف به جنایت
متهم که با دیدن مدارک و شواهد پلیسی چارهای جز بیان حقیقت نداشت، پس از 17 روز لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایتی خاموش برداشت.
وی گفت: چون به پول نیاز داشتم و میدانستم مرد بنگاهدار همیشه همراه خود پول و چک دارد با او تماس گرفتم و به بهانه اجاره سوله او را به کارگاهم کشاندم. وقتی این مرد وارد کارگاه شد آبمیوه مسمومی را که از قبل تهیه کرده بودم به او تعارف کردم اما وی دقایقی پس از سرکشیدن لیوان بیحال روی زمین افتاد.
ابتدا تصور کردم او بیهوش شده و همه پولها، چکها و گوشی تلفن همراهش را برداشتم. اما دقایقی بعد متوجه شدم او نفس نمیکشد و جان خود را از دست داده است. خیلی دستپاچه شده بودم و نمیدانستم چهکار کنم.
میدانستم اگر پلیس جسد او را کشف کند، دستگیر میشوم برای همین تصمیم گرفتم هیچ ردی از جنایت برجا نگذارم. این بود که جسد او را در وسط کارگاه دفن کردم و پس از آنکه یک تانکر اسید روی آن ریختم محل دفن را با سیمان پوشاندم.
شکایتهای مشابه
پس از اعترافات مرد جنایتکار، ماموران دریافتند متهم چند ماه پیش نیز با همین شگرد دست به سرقت از افراد دیگری زده است. بررسیها نشان میداد این مرد با کشاندن 2 نفر از همسایههایش به کارگاه خود به آنها نیز آبمیوه مسموم خورانده و اموالشان را به سرقت برده بود اما هر دوی آنها پس از چند ساعت، به هوش آمده بودند.
تحقیقات پلیسی ادامه دارد
سرهنگ امانی با بیان این خبر گفت: در حالی که تحقیقات نشان میدهد متهم در برخی موارد با معرفی خود بهعنوان مردی مجرد و پولدار دست به فریب دختران زده است، وی با قرار بازداشت راهی زندان شده و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.