تیغ آفتاب تابستان زمین را می‌سوزاند. گرما و «کرونا» دست به دست هم داده‌اند تا شتاب مسافران و عابران در غربی‌ترین پایانه مسافربری پایتخت، یعنی «آزادی» بیشتر شود.

آزادی در حصار زخم ها

همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: اتوبوس‌ها و تاکسی‌ها در پایانه‌های مشخص به انتظار صف کشیده‌اند تا جمعیتی پیاده و جمعیتی دیگر سوار شوند. عده‌ای نیز قدم زنان به فکر فرو رفته‌اند. کودکان، خسته از راه رفته و نرفته، کنار پدر و مادرانشان آرام گرفته‌اند و فقط گاهی بهانه خوراکی‌های مغازه‌های متعدد ترمینال آزادی را می‌گیرند. از صداها نیز نمی‌توان غافل بود؛ صدای بوق ممتد اتوبوس‌ها، کشیده شدن چرخ‌های کهنه گاری باربرها و فریادهای بی‌وقفه با لهجه و بی‌لهجه شاگرد راننده‌ها. «کرمانشاه... حرکت»، «آقا کجا می‌ری؟»، «همدان، سوار شو»، «سواری، رشت، یه نفر» و البته صداهایی دیگر هم گاهی شنیده می‌شوند. صداهایی آرام و با احتیاط که به دنبال شنونده‌های خاص خود هستند: «فالت بگیرم، خانم؟ نمی‌خوای بدونی کی، بختت، بسته!؟ ‌»، «دارو... دوا...» و «بیا این بازار، همه‌چی ۵ هزار تومان». اینها را می‌توان صدای آسیب‌های اجتماعی و بزه‌های کوچک و بزرگ پایانه مسافربری آزادی و معابر حاشیه آن دانست که روزانه بسیاری از افراد مسافر و ساده را گرفتار می‌کند. فراوانی و کثرت این مجموعه آسیب‌ها، ما را به پایانه مسافربری آزادی یا غرب تهران کشاند تا ضمن گفت‌وگو با مسافران، عابران، مسئولان شهری و انتظامی، ابعاد مختلف آسیب‌های اجتماعی آن را بررسی کنیم.

«آزادی» در حصار زخم ها

  • پرده اول، فالگیرها با درآمد میلیونی

جایی حوالی در ورودی پایانه مسافربری آزادی، از سمت مترو زیرگذر شهید لشکری، کنار سبزه‌های آفتاب سوخته نشسته‌اند. به گفته کاسبان قدیمی پایانه، اوایل تعدادشان بیشتر بود اما اکنون تعدادشان از ۲ نفر تا ۵ نفر متغیر است؛ کولی‌های فالگیر پایانه را می‌گویند. کولی‌هایی با لهجه غلیظ که سخت می‌توان به یکی از استان‌ها، ربطش داد. یکی‌شان به زور، سن و سالش به عدد ۲۰ می‌رسد. آن یکی اما ۳۰ سال را دارد. خالکوبی‌های روی دست و صورتشان به شکل خورشید و ماه می‌ماند. پوستی سبزه دارند و چادر کودری نیم‌بندی به سر انداخته‌اند. بسیار ماهرانه از میان رهگذران، مشتری‌های خود را شکار می‌کنند. گاهی هم البته مشتری‌ها خودشان می‌روند تا از زبان کولی‌های فالگیر، تقدیرشان را بشنوند. حین فالگیری، برای اینکه کسی مزاحم یا نزدیکشان نشود، می‌گویند: «برو کنار، سنگینی فالِ این (آقا یا خانم) میوفته به روت‌ها! ‌» بعد شروع می‌کند به باز کردن بساطی مختصر از تسبیح، مهره‌های مختلف و تکه‌های فلزی کنده‌کاری شده برای فالگیری. نخی را به دست می‌گیرد و ضمن گره انداختن به آن، می‌گوید: «یه مادر و دختری هست که برات دعا کردن، قفل به کارت بیوفته و توی قبرستونی چال کردن. قلبت پاکه. خدا دوستت داره.

برای همین جادوی اونا روت اثر نمی‌کنه. اگه به حرفای من گوش بگیری.» بعد، نخ را می‌دهد به دست صاحب فال و می‌گوید: «دستت را مشت کن. نیت کن و هرچی پول توی جیبت‌داری بذار روی مشتت.» صاحب فال هم که هنوز در ذهن خود به دنبال آن مادر و دختر بد ذات می‌گردد، یک تراول ۵۰ هزار تومانی تانخورده را از جیبش بیرون می‌کشد. کولی فالگیر، چشمش برقی می‌زند و می‌گوید: «اگه مشتت رو باز کردی و دیدی که گره‌های نخت باز شده، بدون که گره از کار تو هم باز می‌شه. اون وقت چقدر به‌هم میدی!؟ خیلی‌ها پول یه دونه گوسفند یا حلقه ازدواجشون رو می‌دن به من، توچی میدی؟» صاحب فال کمی خود را جمع می‌کند و می‌گوید: «آخه پول زیادی همراهم نیست الان! ‌» کولی فالگیر می‌گوید: «عیب نداره. ببین اونجا، توی ایستگاه مترو از پله‌ها که پایین بری، ۵ تا دستگاه عابر بانک هست.

برو یه ۲۰۰ هزار تومن بگیر و بیا تا من طلسم این مادر و دختر رو برات باطل کنم. اما قبلش برای اینکه مطمئن بشی، مشتت رو باز کن ببینم گره‌های نخت باز شدن یا نه! ‌» صاحب فال دستش را باز می‌کند و با ناباوری به گره‌های باز شده، نگاه می‌کند. کولی فالگیر صلواتی می‌فرستد و می‌گوید: «دخترم، چه قلب پاکی داری. خوش به حالت.» این اما آخرین مشتری آنها نیست. روزانه بیش از ۱۰ نفر به آنها مراجعه می‌کنند که تعداد آقایان در بین مشتری‌هایشان در حال افزایش است. با یک حساب سر انگشتی می‌توان گفت که روزانه بیش از ۲ میلیون تومان کاسب هستند که به عبارتی در ماه می‌شود ۶۰ میلیون تومان!

«آزادی» در حصار زخم ها

  • پرده دوم؛ از بساطی‌های پوششی تا شگردهای نوین سرقت

با اینکه سال‌های زیادی از راه‌اندازی بازارچه شبانه پایانه مسافربری آزادی در ضلع غربی آن می‌گذرد، اما هنوز بساط «کهنه‌فروشان» در آن گسترده است. بساطی که در آنها از جان مرغ تا شیر آدمیزاد یافت می‌شود. جالب اینکه به‌رغم همه هشدار انتظامی، تعداد مشتری‌هایشان قابل توجه است. برای مثال، خیلی‌ها که توان خرید کفش نو را ندارند می‌توانند با کمتر از نصف قیمت، یک جفت کفش از بساط آنها بخرند. «کریم مرادی» یکی از رانندگان تاکسی خطوط درون‌شهری پایانه است که در این‌باره می‌گوید: «کهنه‌فروشی از هر سو یک آسیب به شمار می‌آید. هم از نظر بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی (شغل کاذب) است و هم نمای بصری و شهری، را زشت می‌کند. شغلی که این روزها گاهی در این محدوده می‌بینیم که به‌عنوان یک پوشش استفاده می‌شود، فروش موادمخدر یا اموال سرقتی است.

حتی اموالی که در همین پایانه از مسافران دزدیده می‌شود. چند وقت پیش، کیف یکی از مسافران را زده بودند. پس از کلی شکایت و تشکیل پرونده، به او گفتند تا نگاهی به بساط این کهنه‌فروشان بیندازد، شاید وسایلش را پیدا کند. همین اتفاق هم افتاد و مسافر بخت برگشته کیفش را در بساط یکی از آنها شناسایی کرد و دعوایی به راه انداخته شد.» «فرزانه مقدم» از مسافران همیشگی مترو است که اغلب روزها از این محدوده گذر می‌کند. او می‌گوید: «همه جور آدم را می‌توانید اینجا پیدا کنید. کمی هوا که خنک‌تر شود، حاشیه پیاده‌روها از متکدی و کارتن‌خواب پر می‌شود. آدم، هم دلش می‌سوزد و هم می‌ترسد که از کنارشان عبور کند. البته ناگفته نماند که نسبت به چند ماه پیش، اوضاع بهتر شده است. برای مثال، بعضی جاها که دید مناسبی نداشت، تعدادی معتاد دور هم جمع می‌شدند و مواد مصرف می‌کردند. اما اکنون کمتر شده است.» «محمد کاشفی» هم از مسافران همیشگی مترو است. کاشفی می‌گوید: «بسیاری از دستفروشان دوره‌گرد در اینجا هستند که با دستگاه کارت خوانشان، رمز کارت مشتری‌ها را کپی می‌کنند تا پس از چند روز بتوانند حساب آنها را خالی کنند. چون اغلب مسافر هستند تا متوجه ماجرا شوند، زمان می‌گذرد و آن بساطی‌های دوره‌گرد هم به جای دیگری می‌روند.»

«آزادی» در حصار زخم ها
شیرین توانا/ جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی و شهری

  • با شیوه‌های نوین، آسیب‌ها را کاهش دهیم

همجواری با پایانه‌های مسافربری، بیشترین پیامد را متوجه محله‌های اطراف پایانه می‌کند. «شیرین توانا»، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی و شهری، در این‌باره می‌گوید: «اغلب، پایانه‌های مسافربری با توجه به ویژگی دربرگیری تراکم و تنوع بالایی از فرهنگ‌ها، مستعد به وجود آمدن محیط‌های پر از آسیب هستند. از سویی، وسعت این محدوده‌ها و بین سازمانی بودن مدیریت در آنها سبب شده است تا نظارت درگونه‌های رفتاری و عملکردی عناصر پایانه‌ها به حداقل برسد و این حداقل شاید نظارت همه جانبه را کاهش دهد. در چنین شرایطی طبیعی است که احتمال وقوع آسیب و تنوع در آنها، رشد صعودی پیدا می‌کند.» توانا می‌افزاید: «زمانی که بر مسئولان شهری و انتظامی روشن می‌شود، محیطی با توجه به ویژگی‌های منحصربه‌فرد، آسیب‌خیز نام می‌گیرد، بنابراین باید با شیوه‌های نوین و استاندارد مدیریتی مانند مدیریت واحد و یکپارچه در آن عمل شود تا ضمن کاهش جرائم، آسیب‌های آن به محله‌ها و محدوده‌های اطراف سرریز نشود. پایانه‌ها می‌توانند به‌عنوان «ویترین» هر شهر و منطقه معرفی شوند که به‌گونه‌ایی از این منظر، بر صنعت گردشگری داخلی و خارجی نیز تأثیر می‌گذارد.»

«آزادی» در حصار زخم ها

  • هرپایانه یک کلانتری مستقل دارد

محدوده‌هایی از شهر که جمعیت شناور نامشخصی دارند، از جمله پایانه‌های مسافربری، با تراکم و تنوع جرائم در آنها مواجه هستیم. «علیرضا ناصری‌نژاد»، جانشین پلیس «پیشگیری» پایتخت، با بیان این مطلب می‌گوید: «تقابل و برخورد افراد از فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف در بافت‌های جمعیتی مانند پایانه‌های مسافربری، متفاوت از سایر محدوده‌های شهری و روابط اجتماعی است که در کنار هم می‌توانند زمینه‌های اختلاف و آسیب را پدید آورند. بنابراین، در محیط‌هایی با چنین مشخصاتی می‌توان شاهد بروز ضریب بالایی از اعتیاد، فروش موادمخدر، بدل‌اندازی و سرقت بود. به همین دلیل است که در همه پایانه‌های مسافربری پایتخت از جمله پایانه آزادی (۲۰۹ ترمینال آزادی)، یک کلانتری مستقل با همه ظرفیت‌های لازم فعال است. کلانتری ۲۴ ساعته با برنامه‌های گشتزنی آشکار و پنهان، طرح‌های متعددی نیز برای پیشگیری از جرائم و آسیب‌ها اجرا می‌کند.

معاونت قضایی و دایره اطفال نیز در این کلانتری‌ها وظایفی دارند تا در صورت لزوم، اقدامات مناسب و مرتبط به کودکان و بانوان انجام شود.» ناصری‌نژاد با تأکید بر تعامل همه جانبه شهروندان و سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با حوزه پیشگری از آسیب‌ها ادامه می‌دهد: «در مرحله نخست باید شهروندان نسبت به شرایط احتمال وقوع جرم و آسیب که اغلب در پایانه‌ها با محوریت سرقت است، آگاهی داشته باشند. در مرحله دوم، نیروی انتظامی با توجه به حوزه وظایف و اختیارات خود بر اعتیاد، کارتن‌خوابی، تکدی‌گری، اقدامات افراد سو جو و فال‌گیر نظارت دارد، اما مشخص است که بخشی از طرح‌های ضربتی و حتی پیشگیرانه، متوجه سایر نهادها مانند بهزیستی و شهرداری است.»

«آزادی» در حصار زخم ها
مهدی نوروزی/ معاون حمل‌ونقل و ترافیک شهردار منطقه ۵

  • برای کاهش آسیب‌ها همه نهادها همکاری کنند

 ۲۸‌درصد از ورودی‌ها به شهر تهران از طریق پایانه مسافربری آزادی صورت می‌گیرد. «مهدی نوروزی»، معاون حمل‌ونقل و ترافیک شهردار منطقه ۵ و رئیس محدوده غرب و شمال غرب تهران، با بیان این مطلب ادامه می‌دهد: «این میزان از تنوع جمعیتی با سبک‌های رفتاری متفاوت، نیازمند توجه و پایش است. چراکه یک دست نبودن محیط می‌تواند منجر به بروز انواع آسیب‌ها شود. برای محیط‌هایی این چنینی که به نوعی آسیب‌خیز محسوب می‌شوند، باید در بخش‌های مختلف تسهیلاتی در نظر گرفته شود تا سطح ناهنجاری و وقوع اتفاقات منفی را به حداقل برساند. همچنان که معاونت‌های گوناگون شهرداری منطقه در کنار دیگر سازمان‌ها این تسهیلات را ارائه می‌دهند. برای مثال، معاونت حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران با مسیرسازی و معبرگشایی‌های کارشناسی شده، ‌ درصدد جلوگیری از وقوع درگیری، نزاع و تصادفات بوده است؛ مجموع عواملی که می‌توانند زمینه‌ساز ایجاد سایر آسیب‌ها و جرائم باشند.»

«آزادی» در حصار زخم ها

  • رصد روزانه آسیب ها

«پایگاه خدمات اجتماعی» پایانه مسافربری «آزادی» یکی از بخش‌های اصلی و مرتبط با آسیب‌های اجتماعی موجود در پایانه است. کارشناسان این پایگاه ضمن بررسی و رصد روزانه حوادث و اتفاقات پایانه مسافربری با محوریت آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی، فرایند شناسایی و رفع آسیب‌ها را در دستور کار قرار می‌دهند. تشکیل پرونده با توجه به گروه‌بندی آسیب‌ها از جمله اقدامات مهم پایگاه به شمار می‌آید. در مراحل پیشتر این پرونده‌ها به نهادها و سازمان‌های ذیصلاح ارجاع داده می‌شوند تا پیگیری‌های لازم، دقیق‌تر انجام شوند.

کد خبر 612062

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha