لهستان خود را آماده حمله روسیه کرده است. دستکم به طور مجازی ورشو خود را مسلح کرده است.
صفحههای رسمی اینترنتی دولت تحت حفاظت مضاعف قرار دارند، زیرا مساله روز، حمله هکرهای روسی است. در این خصوص به حملات به اهداف مشابهی که در استونی، لیتوانی و گرجستان قرار داشتند، اشاره میشود.
این سه کشور که روسیه ظاهرا همچنان آنها را تحت حوزه نفوذ خود تلقی میکند، این مساله را بررسی کرده بودند که جبههای را علیه مسکو تشکیل دهند. در گرجستان درگیری ضعیف در شبکه نهایتا به جنگی واقعی در میدان نبرد تبدیل شد.
درگیری مسلحانه در قفقاز، زنگ خطر را در کشورهای سابق بلوک شرق به صدا در آورده است. حتی در لهستان، عضو اتحادیه اروپا و ناتو، نظرسنجیهای جدید نشان میدهد نیمی از مردم معتقدند که در آینده نزدیک تهدید حمله روسیه به کشورشان وجود دارد.
این هراس ناشی از تجربههای سرکوبگری دوران شوروی است. مثال گرجستان نشان داد عقیده تقریبا فراگیر حاکمان اروپای شرقی مبنی بر اینکه کرملین از هر امکانی استفاده خواهد کرد، صحیح است، زیرا غرب در برابر مسکو ملایمت نشان میدهد.
به همین خاطر روسای جمهور لهستان، استونی، لیتوانی، لتونی و اوکراین اندکی پس از آغاز جنگ در قفقاز به تفلیس رفتند تا کنار گرجستان بایستند. آنها با این حرکت خواستند تلاشها برای ایجاد صلح در قالب اتحادیه اروپا را تقویت کنند.
لخ کاژینسکی، رییس جمهور لهستان با سخنرانی ضدروسی خود در پایتخت گرجستان بیتردید تصریح کرد که چه رویکرد دیپلماتیکی را از غرب در قبال مسکو انتظار دارد. اوکراین هم روند مقابله مستقیم با کرملین را زمانی پی گرفت که کییف تهدید کرد دیگر اجازه حضور ناوگان روسیه در بندر کریمه را نخواهد داد.
تقریبا همزمان با دیدار پنج رییس جمهور، اولین کاروان کمکرسانی از کشورهای اروپای شرقی به قفقاز اعزام شد. پیام روشن اقدام این کشورها این بود: شما را تنها نمیگذاریم.
بیش از همه آلمان و فرانسه در معرض انتقاد قرار گرفتند. برلین همچنان سیاست قدیمی خود را در قبال شرق دنبال میکند، سیاستی که بیش از همه به مسکو امید میبخشد. کشورهای اروپای شرقی با توجه به تجربههایی که با مسکو داشتهاند، نگاه تاریخی خود را حفظ کردهاند.
علاوه بر این آلمان دلال قابل احترامی نیست. از یک سو اتحادیه اروپا همواره همبستگی خود را با دیگر کشورها ابراز داشته، از سوی دیگر همواره مبانی خودخواهانهای داشته است. یکی از مثالها در این زمینه، خط لوله دریای بالتیک است. پروژهای که پیش از هر چیز هدف از آن تضمین تامین انرژی آلمان به قیمت دور زدن لهستان است.
کشورهای تازه پیوسته به اتحادیه اروپا همین اتهام خودخواهی سیاسی را به دولت فرانسه که ابتکار ایجاد اتحادیه مدیترانه را مطرح کرد، هم نسبت میدهند. برای همین است که رادوسلاو سیکورسکی، وزیر امور خارجه لهستان طرحی را برای شراکت کشورهای شرق اروپا مطرح کرده است.
لخ کاژینسکی هم در سفرش به گرجستان بحث همکاری میان کشورهای سابق عضو بلوک شرق را به میان کشید. وی اعلام کرد بدین ترتیب میتوان جلوی نفوذ روسیه را گرفت و طرحی را ایجاد کرد که بر خلاف تصمیمگیری سیاست خارجی اتحادیه اروپا باشد که « برلین و پاریس» آن را تعیین میکنند.
نشانه واضحی از بیاعتمادی کشورهای اروپای شرقی به اتحادیه اروپا و ناتو، پذیرش سپرموشکی آمریکاست. پس از «بله» چک به استقرار بخشی از این سیستم، موافقت لهستان با این پروژه در طول مناقشه قفقاز به سرعت حاصل شد.
در این بین اوکراین هم پیشنهاد داد با واشنگتن در زمینه سپرموشکی همکاری کند. در ورای این اقدامات این امید نهفته است که آمریکا در حملهای به این کشورها، با آنها همراهی کند، زیرا مجبور است از سربازان و پایگاههای خودش دفاع کند.
دونالد تاسک، نخستوزیر لهستان این فرمولبندی را مطرح کرده است که کسی نمیخواهد در صورت وقوع حمله «روزها یا هفتهها» منتظر بماند تا تجهیزات ناتو به کار گرفته شود. «این خوب نیست که با مردهها همراهی شود. لهستان میخواهد در جمع متحدانی باشد که در ساعات اولیه درگیری احتمالی کنارش باشند.»