به گزارش ایرنا، سیاست خارجی در هدف معطوف به سلسله ارزش های ملی تحت عنوان هویت و مصلحت و در روش معطوف به ارتباطات، اطلاع رسانی، روشنگری، توافق و تعهدات حقوقی است که تحت عنوان دیپلماسی شناخته می شود.
دولت نهم در تنظیم و جهت گیری مناسبات و روابط خارجی خود به چند اصل اساسی اتکار دارد. عدالت در روابط بین الملل، مهرورزی، پایداری بر اصول، توسعه متوازن و برابر روابط با دیگر کشورها، توسعه عضویت در نهادهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، منطقهای و جهانی، مقابله با تک قطبی گرایی و سیاست خارجی چند جانبه گرا از اهم آن اصول است.
این نوشتار که به مناسبت هفته دولت تهیه شده با هدف تبیین مولفههای کارآمدی سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران به مرور اجمالی دستاوردها و رویکردهای دولت نهم در بخش های ذیل می پردازد:
الف) تداوم گفتمان مقاومت در برابر هژمونی غرب:
دیدگاه اصلی غرب و آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران، عدم پذیرش آن به عنوان کشوری مستقل، مسوول و بازیگری مهم در عرصه تعاملات منطقهای و جهانی بوده و تمام سیاستهای خرد و کلان آنها در قبال کشورمان ناشی از این دیدگاه غیراصولی و غیرواقعی بوده است به گونهای که آمریکا با شعار حمایت از دمکراسی، با صراحت از تغییر رژیم در یکی از مردمی ترین و دمکراتیک ترین حکومت های منطقه و جهان سخن میگوید.
گفتمان مقاومت در برابر هژمونی غرب، پایداری برای احقاق حقوق اولیه کشور، حفظ اصول و ارزشهای اسلامی و امنیت ملی و نهایتا دفاع از حق برخورداری عادلانه از دانش و امکانات اتمی در عرصه خارجی حاصل نگرش و گفتمان اسلامی در داخل است که بر عدالت، صلح، امنیت، اصولگرایی و واقع بینی تکیه دارد و سعی بر استفاده هر چه بیشتر از ابزارهای علمی در سیاست سازی و تمدن سازی داشته است.
ب) اتخاذ دیپلماسی فعال:
منطقه حساس خاورمیانه متاثر از فضای تحمیلی و رویکرد یک جانبه قدرتهای فرامنطقهای و نیز به علت به هم پیوستگی عمیقی که از لحاظ ساختار و موضوعی با نظام جهانی دارد، دچار یک نوع سردرگمی گفتمانی و مهمتر از آن فقدان یک نظریه کلی غالب (پارادایم) است.
جمهوری اسلامی ایران نیز با در پیش گرفتن سیاستی فعال و غیر انفعالی در ارتباط با مسایل منطقهای، پاسخهای متناسبی را در نظر و عمل ارایه کرده است.
این پاسخها که به علت جلوگیری از اطاله کلام از ذکر جزییات آنها خودداری میشود، در دو محور اصلی عبارتند از:
1) راهبرد تغییر وضعیت از متهم به مدعی،
2)راهبرد مقاومت و پایداری به جای عقب نشینی،
پ) مهندسی دیپلماسی هسته ای و گفتمان تهدید:
برای اینکه سیاست خارجی همواره به نتایج مطلوب خود رهنمون باشد، باید اصول و مبانی آن روشن و به صورت عملی تبیین گردد.
رهبر معظم انقلاب این اصول را در سه اصل عزت، حکمت و مصلحت ترسیم کرده اند. سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر این مفاهیم و در دولت نهم با تعیین خط مشیهای جدید مناسب شرایط زمانی شکل گرفته است.
سیاست خارجی دولت نهم با فضای پیچیدهای روبرو بود زیرا از یک سو، مساله پرونده هسته ای و مناقشات جهانی بر سر آن قرار داشت و از سوی دیگر، خود را با الزامی در تغییر خط مشی اجرایی در مذاکرات هستهای و تغییر در نحوه پیگیری حقوق ایران در این پرونده مواجه میدید.
سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران که در سال 2018 جمعیت آن از مرز یکصد میلیون نفر خواهد گذشت، به رابطه ضروری میان عدالت و امنیت سیاسی و اقتصادی و از جمله امنیت انرژی توجه دارد.
در دو سال و نیم گذشته، دولت سعی خود را مبذول داشت تا با همه عناصر نظام بین المللی در مسیر اعتماد سازی حرکت و به تمام پرسشها و ابهامات به صورت شفاف پاسخ دهد.
جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد که روابط بین کشورها باید بر اساس حق و تکلیف باشد و از این رو ضمن پذیرش تکالیف معاهدات بین المللی، از حقوق تعریف شده خود چشم پوشی نخواهد کرد.
ایران همچنین هنجار همکاری را به جای گفتمان یا رابطه قدرت که عامل بی عدالتی در سیاست بین الملل است، پیشه راه خود ساخته است.
ت) دیگر دستاوردهای مهم سیاست خارجی دولت:
توسعه روابط با همسایگان، گشایش عرصههای جدید از مناسبات دیپلماتیک، توسعه حوزه جغرافیایی فعالیت سیاست خارجی در آمریکای لاتین و آفریقا، توسعه همکاری ها با کشورهای منطقه در چارچوب پیمانها و سازمانها از دیگر دستاوردهای مهم سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران بودهاند.
برخی از این دستاوردها را میتوان فهرست وار چنین معرفی کرد:
- هماهنگی در روابط اقتصادی خارجی از طریق تشکیل ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی با حضور معاونان 17 وزارتخانه و پنج سازمان و نهاد دولتی و خصوصی،
- تدوین دیپلماسی انرژی به عنوان کشور دارای بزرگترین منابع شناخته شده گاز در خاورمیانه و دومین کشور در جهان پس از روسیه و همچنین دومین صادر کننده عمده نفت در اوپک،
- ترانزیت و حمل و نقل و پیگیری پروژههایی توسط دستگاه سیاست خارجی که مهمترین آنها عبارتند از کریدور شمال - جنوب، احداث بزرگراه آسیایی، توسعه شبکه ریلی، کمیسیون های مشترک، همکاریهای بانکی با کشورهای دوست، یافتن بازارهای جدید برای صادرات غیر نفتی، تشکیل جامعه ایرانیان در خارج از کشور، خنثی کردن تحریمهای ناشی از قطعنامههای ضدایرانی و متنوع کردن مبادلات بازرگانی، که آنها را میتوان در دیپلماسی اقتصادی تعریف کرد.
این یادداشت با نقل فرازهایی از اظهارات محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران در جمع سفیران که طی آن اصول سیاست خارجی دولت نهم تبیین شد، به پایان می رسد.
رئیس جمهوری «عدالت، مهرورزی، حفظ کرامت انسانی و توجه به اخلاق و معنویت» را از اصول سیاست خارجی دولت نهم برشمرد و گفت: این اصول برآمده از آرمانها و ارزشهای اسلامی است و در حقیقت همان قالب و جهت گیریها و محتوای سه اصل اصیل و اساسی سیاست خارجی (عزت، حکمت و مصلحت) است که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید دارند.
وی در افتتاحیه گردهمایی روسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور اظهار داشت: سیاست خارجی قدرتهای زورگو ارایه تصویری غیر واقعی و ضدیت با ایران است؛ بنابراین اگر این تصویر شکسته شود، روند اضمحلال این قدرتها تسریع خواهد شد.
احمدی نژاد «مهرورزی، دوستی و برادری» را اصل دیگر سیاست خارجی دولت دانست و گفت: این اصل نیز منعبث از عدالت است؛ چرا که بدون عشق انسانها به یکدیگر محال است که جامعه بشری روی آرامش ببیند و دستگاه سیاست خارجی باید حرکت خود را بر مبنای عشق و دوستی با انسانها تنظیم کند.
وی با تاکید بر اینکه اتخاذ موضع مهرورزی در سیاست خارجی دارای عمق نفوذ است، تصریح کرد: عشق به انسانها می تواند حتی نزدیک ترین افراد به قدرتمندان عالم را تحت تاثیر قرار دهد.
اگر قلوب ما مالامال از عشق به بشریت باشد، بدانید که کلام و برنامههای کشورمان حتی تا دورترین نقطه جبهه زشتیها هم نفوذ پیدا خواهد کرد.
رئیسجمهوری «اخلاق و معنویت» را اصل دیگر اصول سیاست خارجی دولت دانست و اظهار داشت: اگر در قلوب ما جوشش معنوی نباشد، محال است بتوانیم در جبهه دیپلماسی کشور، دستاوردی اخذ کنیم. جان و روحی که به فن دیپلماسی کشور حیات می بخشد، جز معنویت و کار برای خدا نیست.
احمدی نژاد خاطر نشان کرد: جمهوری اسلامی ایران با اعتقاد به این اصول مهم و اساسی در سیاست خارجی خود اولین مخالف جنگ، اشغالگری و ناامنی و پرچمدار مخالفت با تروریسم، تبعیض و تخریب فرهنگها است.
بر پایه این اصول ما اولین مدافع آزادی و آزادی اندیشه هستیم و اعتقاد به این مولفهها یک اقدام سیاسی نیست بلکه موضع اعتقادی ماست.