همشهری- مرتضی کاردر: نقطه آغاز حمیدرضا صدر برای نسل امروز، یعنی نسلی که نگاه تازهای را به فوتبال جستوجو میکرد، هفتهنامه تماشاگران بود و ویژهنامه فراموشنشدنی لیگ برتر انگلستان و سرمقاله او که در حقیقت، ترجمه فصلی بود از کتاب نیک هورنبی بهنام زمین پرتبوتاب. کتابی که چراغ راه حمیدرضا صدر در فوتبال بود و از طریق او نقطه آغازی شد که نگاه نسلی از تماشاگران ایرانی را به فوتبال تغییر داد.
نیک هورنبی در کتابی که صدر ترجمه «زمین پرتبوتاب» را برای آن انتخاب کرده بود، فوتبال را با زندگی پیوند میداد و رد پای همه پیروزیها و شکستها را در اتفاقهای تأثیرگذار زندگی جستوجو و سعی میکرد به نوعی زندگی را با فوتبال نقطهگذاری کند.
در نگاه هورنبی فوتبال بخشی از زندگی یا شاید مهمترین بخش زندگی و گاهی وقتها همه زندگی بود. ارزش حمیدرضا صدر آنجا بود که میتوانست نگاه نیک هورنبی را تکثیر و روزآمد کند و از یکسو آن را با سر الکس فرگوسن و خوزه مورینیو و آرسن ونگر و گواردیولا تطبیق دهد و از سوی دیگر شکل بومی شدهاش را خلق کند و آنچه را هورنبی درباره آرسنال و هایبری و هواداری و... نوشت با امجدیه و حشمت مهاجرانی و... تطبیق کند و البته گاه از هنرهای دیگر ازجمله سینما و حتی گاه از فلسفه وام بگیرد و جذابیتی دراماتیک و تاملبرانگیز به اتفاقات فوتبالی بدهد و چیزهایی بهدست دهد که برای مخاطبان ایرانی بسیار دلپذیر است.
او کمکم به تلویزیون آمد و نگاه هورنبی را به تلویزیون آورد. حمیدرضا صدر تکهای از پازلی بود که در روزهای ارتقای نگاه نسل امروز به فوتبال در کنار عادل فردوسیپور، امیر حاجرضایی، مرتضی محصص و مجید جلالی جای خالی بزرگی را پر میکرد.
او در پازل بزرگ ستارههای تحلیل فوتبال تلویزیون بیشتر از همه میدرخشید؛ چرا که چیزهایی میگفت که تحلیلگران فوتبال کمتر به سراغشان میرفتند و شکل بیان و حرکت دستها و صدای همواره ملتهب او جذابیت بسیاری داشت.
حمیدرضا صدر، در سالهای بعد نوشتههای مطبوعاتی و گفتههای گاه فیالبداهه تلویزیونیاش را بسط داد و آنها را تبدیل به کتاب کرد تا مجموعهای از بهترین جستارهای ایرانی را درباره فوتبال خلق کند. «پسر روی سکوها»، «نیمکت داغ»، «پیراهنهای همیشه» و «روزی روزگاری فوتبال» مجموعههایی هستند که به مرور زمان ارزش تاریخی بسیاری در ثبت و خلق و بازآفرینی وقایع فوتبال ایران پیدا خواهند کرد.
اما ارزش و اهمیت حمیدرضا صدر به تاریخ ورزشینویسی ایران محدود نمیشود. نوشتههای او الگوی بسیاری از جستارنویسان جوانی است که در سالهای اخیر کوشیدهاند تا در نوع نوشتهای که تازه دارد رونق میگیرد نمونههای ایرانی خلق کنند.
حمیدرضا صدر سالهای زیادی نوشت و سالهایی را خوش درخشید و برای بسیاری تبدیل به ستارهای فرهیخته و دوستداشتنی شد که نگاهشان را به فوتبال و عشقشان به این ورزش جذاب را به او مدیونند. اما بیتردید در جستارنویسی ایرانی شخصیتی فراموشناشدنی خواهد بود.
نظر شما