اصول حاکم بر روابط بینالملل، اینگونه اقتضا میکند که با شناخت صحیح قواعد و اصول و با تکیه بر تجربیات و همچنین لحاظکردن حواشی و با رعایت احترام متقابل، در عرصه بینالملل ورود کنیم.
قواعد بازی
برای درک عمیق تعاملات صحنه روابط بینالملل، بایستی فضای بازی، قواعد بازی، بازی بازیگران و بازیگران تاثیرگذار در نظام بینالمللی را کاملاً شناخت و با دوریگزیدن از ارائه پیشفرضهای هنجاری، «کارکردهای پراگماتیک» متغیرهای یادشده را واکاوی کرد.
سیدحسین موسویان- معاون بینالملل مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام- با بیان این مطالب و با اشاره به ساختار نهادها و سازمانهای بینالملل افزود: سازمانهای بینالمللی، نهادهایی هستند که عمدتاً در قرن19 به وجود آمدند، در قرن20 گسترش یافتند و در قرن21 تبدیل به بازیگران مهمی شدهاند که در کلیه تعاملات و تحولات جهانی، دارای تاثیر مستقیم و غیرمستقیم میباشند.
بنا بر اعتقاد اندیشمندان مکتب رئالیسم، سازمانهای بینالمللی را نمیتوان پدیدههای گستردهای تصور کرد زیرا که این نهادها به خودی خود، تنها سازوکارهایی هستند که اعضای تشکیلدهنده آن اراده میکنند وخارج از آن در ذات خود هیچ اصالت و اعتباری ندارند.
بهواقع رئالیستها، دولتها را تنها بازیگران مستقل و حاکمی میدانند که داور نهایی اقدامات خود در تعاملات بینالمللی میباشند، ولی امروزه واقعیات موجود جامعه جهانی بیانگر این موضوع است که بنا بر دگرگونیهای پارادایمی در عرصه نظام بینالملل، سازمانهای بینالمللی جایگاه و نقش ویژهای در تحولات جهانی یافتهاند.
گستردگی سازمانهای بینالمللی و اهمیت آنها، بهویژه از این رو مشخص میشود که در جهان امروزی، هیچ دولتی نیست که به گونهای در یک یا چند سازمان بینالمللی عضویت نداشته باشد.
در واقع وابستگی دولتهای ملی به نهادها و اتحادیههای فراملی، یک ضرورت و نیاز دنیای پیچیده امروزی محسوب میشود و مصلحتاندیشیهای سیاسی در این زمینه تعیینکننده نیست.
وی اضافه کرد: پیدایش و گسترش روزافزون سازمانهای بینالمللی و توسعه دامنه اختیارات و وظایف آنها، در حقیقت زاییده نیاز بیش از پیش به همکاریهای بینالمللی است و در این راستا تبیین علل و عوامل پیدایش سازمانها، تاثیرات و کارکردهای آنها برای آشنایی با واقعیات بینالمللی، مقولهای اجتنابناپذیر است.
تفاوت اساسی سازمانها و امپریالیسم جهانی
کارشناسان در بحثهای مختلف صورتگرفته در این نشست تاکید کردند: نباید سازمانهای بینالمللی را با امپریالیسم آمریکایی اشتباه گرفت، بلکه امروز باید به سمت ائتلافسازی در سازمانهای بینالمللی برویم و در این راه نیازمند تربیت افراد نخبه در زمینه سازمانهای بینالمللی هستیم.
موسویان در این نشست عنوان کرد که افکار عمومی کشورهای مختلف نیز به این نکته بسیار مهم پی بردهاند که پیوستن دولت متبوعشان به سازوکارهای بینالمللی و مشارکت سازنده در آن، مزیتهای مهم و فرصتهای بیشتر بینالمللی را برای آنها در پی خواهند داشت.
سازمانهای بینالمللی، امروزه در انتقال پیامها و اطلاعات مطلوب نخبگان فکری و ابزاری، نقش قابلتوجهی دارند و این موضوع برای آنها، مشروعیت بخشی ایجاد میکند.
دکتر مسعود اسلامی- دیگر سخنران این نشست- ضمن تاکید بر «تعدیل خواستهها» از سازمانهای بینالمللی و لزوم نگاه واقعبینانه به این نهادها گفت: توقعات بیپشتوانه، به روند همگرایی با سازمانهای بینالمللی آسیب میرساند.
وی با تاکید بر این نکته که ایده گفتوگوی تمدنها نوعی «مثبتاندیشی» بود که روی تعامل ایران با سازمانهای بینالمللی اثر مثبت گذاشت و فضای جدیدی را برای دیپلماتهای ایرانی در سازمانهای بینالمللی فراهم کرد، تصریح کرد: نگاه ما به نهادهای بینالمللی نباید صرفاً «دولتی» باشد؛ نباید خود را صرفاً به دولتها محدود کنیم.
این کارشناس امور سیاست خارجی گفت: نباید سازمانهای بینالمللی را با امپریالیسم آمریکایی اشتباه بگیریم، بلکه باید به سمت ائتلافسازی در سازمانهای بینالمللی برویم و امروز نیازمند تربیت افراد نخبه در رشته سازمانهای بینالمللی هستیم.
دکتر هرمیداس باوند- استاد حقوق بینالملل- نیز در سخنانی اظهار داشت: امروزه در پرتو جهانیشدن، تحولاتی ماورای کنترل دولتها انجام میشود که در قالب سازمانهای بینالمللی، بیشترین نمود را دارد.
تامین منافع کشور از طریق سازمانها
دکتر زمانینیا- کارشناس امور سیاسی و دیگر سخنران این نشست- در مورد موقعیت ایران در سازمانهای بینالمللی گفت که به خاطر مسأله هستهای، زمینههای واگرایی ایران از سازمانهای بینالمللی افزایش یافته است، ولی ما باید بتوانیم منافع ملی کشورمان را با استفاده از حضور در سازمانهای بینالمللی تامین کنیم.
وی افزود: فقدان روحیه کار تیمی در حوزه مسائل بینالملل، از مشکلات امروز دیپلماسی کشور ماست.
زمانینیا ادامه داد: دیپلماسی ایران در سالهای بعد از انقلاب به «سندروم محبوبیت» دچار شده است. دیپلماتهای کشورهای مختلف، در مجامع عمومی یک طور با دیپلماتهای ایرانی حرف میزنند و رفتار میکنند و در محافل خصوصی، نوعی دیگر؛ در محافل خصوصی جداً ابراز صمیمیت میکنند و آرزو میکنند که مثل ما شجاعانه اظهارنظر کنند و عدالتطلب باشند، ولی در مجامع عمومی، علیه ما حرف میزنند و حتی بعضاً حاضر نیستند سلام و علیک کنند.
این کارشناس امور سیاسی ضمن پرهزینهخواندن برخی مواضع و اظهارنظرها در سیاست خارجی گفت: مثلاً در دوره جنگ، دیپلماتهای ما مرتب علیه صدام و حزب بعث بد و بیراه میگفتند و به همین خاطر، نمایندههای کشورهای دیگر، نزدیک ما هم نمیشدند. فقط گاهی نماینده روسیه یا یک خبرنگار لبنانی بود که با دیپلماتهای ما در جمع حرف میزد.
زمانینیا اظهار داشت که ما باید بین محبوبیت بین مردم و بهکارگیری حکمت و عقلانیت سیاسی، تعادل ایجاد کنیم. میتوانیم با استفاده از ابزار سازمانهای بینالمللی در مقابل سیاست یکجانبهگرایی آمریکا مقاومت کنیم و موقعیت ایران را ارتقا بدهیم.
خرم- دیگر سخنران این نشست- نیز با تایید سخنان زمانینیا گفت: قطعاً هیچ کدام از سازمانهای بینالمللی بر مبنای عدالت بنا نشدهاند و ما اصلاً نباید اصل را بر این بگذاریم.
دکتر مجتهد شبستری نیز در تایید سخنان خرم گفت: ما در موقع شروع جنگ یعنی در سپتامبر1980 حتی درخواست تشکیل یک جلسه شورای امنیت را نکردیم، چون با نظام بینالملل قهر بودیم.
دکتر باقر اسدی- دیپلمات سابق ایرانی در سازمان ملل- ضمن اشاره به حضور ایران در سازمانهای بینالمللی گفت: بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا، تعامل ما با سازمانهای بینالمللی را دچار چالش کرد.
اسدی گفت: نگاه عموماً منفی به سازمانهای بینالمللی در مدیریت کلان کشور موجب شده است دغدغهای جدی برای ارتقای ایران در سازمانهای بینالمللی وجود نداشته باشد.
وی با اشاره به تجربه سازمان «اوپک» گفت: با اینکه ایران از جمله بنیانگذاران اوپک است و در اوایل تاسیس اوپک، دبیرکل اوپک از ایران بود، ولی حدود 40 سال است که از ایران کسی به عنوان دبیرکل اوپک انتخاب نشده است. بسیاری از رهبران کشورهای عضو اوپک صریحاً گفتهاند که نمیگذاریم کسی از ایران رئیس اوپک شود، چون نمیخواهیم سرنوشت ما به دست شما ایرانیها بیفتد. همه این مسائل، به خاطر عدم تعامل درست با سازمانهای بینالمللی است.
اسدی ابراز عقیده کرد: نباید انتظار داشت که برخی مسئولان کشور به نهادهای بینالمللی بد و بیراه بگویند و بعد انتظار احترام نسبت به حقوقمان را هم در این سازمانها داشته باشیم.
تقویت نقش ایران
دکتر سیدعلی طباطبایی- کارشناس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و مدیر این همایش- نیز اظهار داشت: مهمترین مانع حضور ایران در سازمانهای بینالمللی، تصویری است که از ایران بعد از انقلاب ساختهاند.
امیرحسین زمانینیا- کارشناس ارشد وزارت امورخارجه- نیز بر تقویت نقش ایران در سازمانهای بینالمللی تاکید کرد و گفت: امکان تامین منافع ملی ایران از طریق سازمانهای بینالمللی منتفی نیست؛ هر چند رفتار تبعیضآمیز با ایران در مسائل مهم بینالمللی همچون مسأله هستهای و حقوق بشر، زمینههای بیاعتمادی جمهوی اسلامی ایران به سازمانهای بینالمللی را در شرایط کنونی تقویت کرده است.
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای با طرح این سؤال که در مقطعی که زمینههای واگرایی ایران از سازمانهای بینالمللی بیشتر شده است، چگونه میتوانیم جایگاه خود را در این سازمانها ارتقا بخشیم، گفت: برای پاسخ به این سؤال، سه پیشفرض وجود دارد؛
پیشفرض اول این است که ایران از جایگاه مناسبی در سازمانهای بینالمللی برخوردار نیست.
پیشفرض دوم آن است که ارتقاء جایگاه ایران در سازمانهای بینالمللی، مطلوب تلقی میشود و پیشفرض سوم این است که سازمانهای بینالمللی از نظر ایران مهم هستند، اما هنوز امکان تحقق منافع ایران و حداقل، کاهش ضرر به منافع ملی ایران از طریق این سازمانها وجود دارد.
مشارکت بیشتر در سازمانهای بینالملل
مشارکت در تامین بودجه سازمان ملل، حفظ صلح و میزان عمل هر کشور به موازین شناختهشده سازمانهای بینالمللی نیز از دیگر معیارهای اندازهگیری جایگاه کشورها در سازمانهای بینالمللی است.
کارشناسان در این نشست تاکید کردند که باید نمایندگانی کاردان، دانا، مسلط و دارای روحیه کار بینالمللی برای عضویت در مجامع بینالمللی انتخاب کرد تا بتوانند اصول و منافع موردنظر نظام را پیش ببرند.
زمانینیا در این خصوص گفت که باید در مورد طرفداری و محبوبیت بین کشورها در جلسات خصوصی و در عین حال، همراهی همان کشورها در مجامع بینالمللی با تصمیمات بینالمللی، تعادل ایجاد کرد. وی اضافه کرد: اگر این پیشفرض را که ارتقاء جایگاه ایران در سازمانهای بینالمللی مطلوب است، بپذیریم و این حرف نیز درست باشد، هدف این پیشفرض آن است که تغییراتی در ساختار سازمانهای بینالمللی به وجود آوریم تا نقش بیشتری برای عدالت ایجاد شود و یکجانبهگرایی آمریکایی کنترل شود اما متاسفانه برای رسیدن به چنین هدفی، نهتنها نیروهای متخصص و لازم را تربیت نکردهایم، بلکه حتی نیروهای کارآمد را نیز شناسایی نکردهایم.
طباطبایی نیز ارتقای سطح مهارت، دانش و آگاهی، افزایش سطح آگاهی در خصوص سازمانهای بینالمللی و حضور در تصمیمسازیهای موثر را از دیگر مزیتهای حضور اتباع کشورها در سازمانهای بینالمللی دانست.
نقش فعال در مقابل انزوا
ایران از بازیگران کلیدی خاورمیانه است و لذا میتواند نقشی اساسی در روابط بینالمللی و سازمان ملل داشته باشد.
نقش مثبت ایران در افغانستان و عراق و حمایتهای انساندوستانه ایران و میزبانی دهها و صدهاهزار آواره افغانی و عراقی در مقاطع مختلف، نشان از توان تاثیرگذاری فعال ایران در مسائل بینالمللی دارد و لذا ایران باید نقشی فعال در سازمانهای بینالمللی در جهت اتیان خواستهها و اهدافش پیش بگیرد و از انزوا و گوشهگیری یا تقابل مستقیم اجتناب کند.
کنوت اوستبی- هماهنگکننده مقیم سازمان ملل در ایران- نیز در این نشست با اشاره به نقش ایران گفت که ایران باید نقش فعال در سازمان ملل داشته باشد و حتی اگر با بعضی از روندها و تصمیمات موافق نیست، باید نقش و تلاش خود را بیشتر کند تا در نظرات دیگران تاثیرگذار باشد.
وی با اشاره به اینکه ایران برای حل مسأله هستهای و ایجاد اعتماد، بهتر است حداکثر همکاری را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب معاهده ان.پی.تی. داشته باشد، تاکید کرد: ایران میتواند برای برنامههای توسعهای خود از کمک و حمایت نهادهای سازمان ملل برخوردار باشد و از کمکهای فنی و تکنیکی سازمان ملل برای توسعه و پیشرفت خود، بهرهبرداری مناسبتری داشته باشد.
اوستبی با بیان اینکه ایران میتواند ابتکارات مهمی برای بهبود اقتصاد منطقه در آسیا داشته باشد، اظهار داشت: مناسب است ایران در روند جهانیشدن، حضور و مشارکت داشته و تاثیرگذار و فعال باشد. در زمینه حقوق بشر نیز ایران میتواند الگویی برای مدل اسلامی باشد که در این زمینه، حمایت ایران از کار شورای حقوق بشر و کنوانسیونهای مربوط، مهم است.
وی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران، همچنین میتواند نقش برجستهای در مبارزه جهانی علیه تروریسم داشته باشد زیرا خود برای سالهای متمادی، قربانی تروریسم بوده است.
همکاری دستهجمعی
وجود سازمانهای بینالمللی، تبلور آرمان جوامع انسانی در راه رسیدن به همزیستی مسالمتآمیز، کمرنگشدن مرزهای سیاسی و مناقشات فرهنگی و ایدئولوژیک است که میتواند به مثابه گامی موثر در راستای ارتقاء ثبات و امنیت بینالمللی قلمداد شود.
موسویان گفت: در واقع تاسیس یک سازمان بینالمللی اعم از اینکه گستره محلی، منطقهای، فرامنطقهای، قارهای و جهانی داشته باشد، میتوانند مرحله پیشرفتهتر و توسعهیافتهتری از تلاش جامعه جهانی برای هنجاربخشی و نظمآفرینی تعاملات دولتها در روابط بینالملل باشند.
داوود هرمیداس باوند- استاد روابط بینالملل دانشگاههای تهران- نیز گفت: امروز، چالشهای جامعه بشری، آنچنان پیچیده است که کشورها بهتنهایی از عهده آن برنمیآیند.
وی تصریح کرد: حل چالشهای جامعه بشری نیازمند استراتژیها و مسئولیتهای دستهجمعی و همکاری از طریق سازمانهای بینالمللی موجود یا ایجاد سازمانهای بینالمللی جدید است. مسأله صلح، توسعه و حقوق بشر در مورد امنیت بشر، با یکدیگر مرتبط است و سازمانهای بینالمللی در این پدیده نقش مهمی ایفا میکنند.
این استاد روابط بینالملل بر تقویت و همکاری سازمانهای بینالمللی تاکید کرد و گفت: سازمانهای بینالمللی باید خارج از اراده دولتها پاسخگوی مشکلات باشند.