در این مقاله تلاش شده است گلچینی از شاعران خوب ایرانی را با ویژگیهای جالبی که هر کدام در ساختار شعری خود پدید آوردهاند، گردآوری کنیم.
شاعران سده پنجم هجری
· عمر خیام
عمر خیام که با عنوان حجهالحق شناخته میشده است، دانشمند و شاعر رباعیسرای ایرانی است که بیشتر شهرتش را مدیون رباعیاتی است که به زبانهای زنده مختلف دنیا ترجمه کردهاند. اشعار او تنها پس از مرگش انتشار یافته و در درستی برخی از اشعار و انتصاب آنها به خیام بحثهای زیادی وجود دارد، اما آخرین تحقیقات و بررسیهای انجام شده، 57 رباعی از خیام را نشان میدهد که به زبانی ساده، طبیعی و بیآلایش نوشته شده و نگاه فلسفی شاعر را نشان میدهد.
· بابا طاهر عریان
این شاعر بزرگ را اهل همدان میدانند، اما او در یکی از شعرهایش خودش را لک معرفی کرده است. بابا طاهر عریان، عارف، شاعر و دوبیتی سرای ایرانی است و مجموعه شعرهای او، 354 دوبیتی، چند قطعه و غزل است و به دو بخش عقاید عرفی و صوفی تقسیم میشود. یکی از دو بیتیهایش را با هم میخوانیم:
مکن کاری که بر پا سنگت آیو / جهان با این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند/ تو را از نامه خواندن ننگت آیو
شاعران سده هفتم هجری
· سعدی
سعدی شیرازی را به استاد سخن یا شیخ اجل میشناسیم، هماو که تاثیر بسیار زیادی بر زبان فارسی گذاشته است و برای مدتهای طولانی، آثار او (گلستان و بوستان سعدی) در مدارس و مکتبخانهها به عنوان ادبیات فارسی آموزش داده میشده است. کتاب گلستان او به نثر نوشته شده و بوستان سعدی در قالب مثنوی و غزلیات سروده شده است. سه بیت از یکی از شعرهای او را با هم میخوانیم:
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی
· شمس تبریزی
شمس تبریزی را بیشتر در کنار یار جانش، مولانا میشناسیم که در ادامه معرفی کوتاهی از او نیز خواهیم داشت. اما شمس تبریزی، صوفی ایرانی بود که سخنانش را مریدانش در مجموعه مقالات شمس تبریزی گردآوری کردهاند. او طبق گفته مریدانش عاشق سفر بود و همچون پرندهای بود که در هیچ دیاری آشیان نداشت تا زمانی که به مولانا در قونیه رسید و برای 16 ماه، در کنار او ماند و موجب تغییرات زیادی در شیخ رومی شد. یکی از شعرهای او در هنگام ترک مولانا را با هم میخوانیم:
خواهم این بار آنچنان رفتن که نداند کسی کجایم من
همه گردند در طلب عاجز ندهد کس نشان زمن هرگز
سالها بگذرد چنین سیار کس نیابد ز گرد من آثار
· مولوی
مولانا شاعر و عارف ایرانی است که سرودههایش، تاثیرات بسیار زیادی بر عاشقانش در تمام دنیا گذاشته است و مثنوی معنویاش به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. مثنوی معنوی به اشعاری مزین شده که همگی پیامآور رهایی و وارستگی است و هر فردی که بتواند این اشعار را به گوش جان بخواند و در زندگی به کار بندد، تغییرات زیادی در او رخ خواهد داد. سه بیت از یکی از غزل های او را با هم میخوانیم:
ای گرد عاشقانت از رشک تخته بسته وی جمله عاشقانت از تخت و تخته رسته
صد مطرقه کشیده در یک قدح بکرده صد زین قدح کشیده چون عاقلان نشسته
یک ریسمان فکندی بردیم بر بلندی من در هوا معلق و آن ریسمان گسسته
شاعران سده هشتم هجری
· حافظ شیرازی
حافظ شیرازی را با دیوان غزلیاتش میشناسیم که زینت بخش سفره تحویل سال و شب یلدای ماست و بسیاری برای تفال، از این دیوان استفاده میکنند. بیشتر اشعار سروده شده او به سبک غزل است و از همینرو، او را غزلسرا میدانند. تعداد اشعار او کمتر از 500 غزل است که در نسخههای معروفی که وجود دارد، گردآوری شدهاند. یکی از شعرهای معروف او را در ادامه میخوانیم:
ای بیخبر بکوش تا صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی، کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
شاعران معاصر ایران
· احمد شاملو
احمد شاملو یکی از شاعران توانمند و محبوب ایران زمین است که در دوره معاصر میزیسته است. او فقط یک شاعر توانمند نبود، بلکه علاوه بر کتاب های شعر "هوای تازه"، "باغ آینه"، "مدایح بیصله" و ...، آثار ترجمه فراوانی از نویسندگان و شاعران مختلف جهان را نیز در کارنامه خود دارد. شاملو عاشق بود و این عشق به خوبی در مجموعه شعرهای "آیدا در آینه"، "آیدا، درخت و خنجر و خاطره" هویداست. همچنین از او دکلمههایی از اشعار وجود دارد که برای آشنایی با این شاعر بسیار توصیه میشود. در ادامه چند مصرعی از اشعارش را با هم میخوانیم:
برای زیستن دو قلب لازم است، قلبی که دوست بدارد
قلبی که دوستش بدارند
***
ایستادگی کن تا روشن بمانی،
شمعهای افتاده، خاموش میشوند.
· هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج یکی دیگر از شاعران معروف معاصر ایران است که او را با تخلص شعریاش، ه. ا. سایه نیز میشناسند. او در دو سبک شعری کلاسیک (غزل) و شعر نو، شعر سروده است و اشعار وی در کتاب های مختلفی از ابتهاج به چاپ رسانده شده که معروفترین آنها سیاه مشق است. او هماکنون در شهر کلن آلمان زندگی میکند. یکی از شعرهای ابتهاج را در ادامه میخوانیم:
گذرگهی است پرستم که اندر او به غیر غم یکی صلای آشنا به رهگذر نمیزند
دل خراب من دگر خرابتر نمیشود که خنجر غمت از این خرابتر نمیزند.
لیستی که تا به اینجا تهیه شد، میتواند بسیار بلندبالاتر از این نوشتار باشد و شاید بتوان مادامی که شاعری توانسته با اشعارش روح و احساسات شما را تلطیف کند، نامش را به این لیست اضافه کرد.
نظر شما