شهید رجایی و باهنر تقریبا هر دو همسن بودند و در زمان شهادتشان نیز با هم از دنیا رفتند و در موارد بسیاری هم روی یکدیگر تاثیر و تاثر داشتند.
البته شهید رجایی بهدلیل اینکه قبل از انقلاب مدتی را در زندان سپری کرد، بهدنبال تحصیلات عالیه نرفت اما شهید باهنر هم حوزه و هم دانشگاه را ادامه داد و به علوم روز مجهز شد و در کارهای تحقیقاتی و پژوهشی و آموزشی بعد از انقلاب اسلامی هم نقش مهمی داشت.
شهید رجایی و باهنر در حرکتهای جمعی انقلابی در کنار یکدیگر بودند و اساس رابطه آن از ابتدا تا انتها در فعالیتها و در بخشهای مختلف آموزش و پرورش بود.
اما مولفه اصلی اندیشه این دو شهید خدمتگزاری به ملت بود. شهیدان باهنر و رجایی به معنای واقعی کلمه خود را خدمتگزار و منتخب مردم میدانستند و تصورشان از حاکمیت این بود که آنها را به خدمت گرفته است و بدین ترتیب مکلفند تا تمام وقت، انرژی، زندگی و برنامه خود را برای خدمترسانی به مردم اختصاص دهند.
از سوی دیگر، مهمترین مسئله در زمان این دو شهید شکلگیری جمهوری اسلامی بود. کلیت نظام اسلامی قبل از انقلاب شکل روشنی را نداشت و تعریف دقیقی از حکومت اسلامی نشده بود و در دولت شهید باهنر و شهید رجایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت، مشخص شد که جمهوری اسلامی چه تعریفی دارد.
از نظر اجرایی دولت شهید رجایی و باهنر جزء اولین دولتهایی بود که باید بنای جمهوری اسلامی را شکل بدهند و وزارتخانهها، سازمانها و برنامهها را اجرا کنند. از سوی دیگر، تفکری در مقابل خط امامره وجود داشت که تلاش میکرد نهضت را از اسلام ناب محمدی منحرف کند.
همین گروههای مخالف نظام دست به دست هم دادند و حرکت مسلحانه علیه انقلاب را آغاز کردند و همزمان با این مسائل، جنگ نیز در سال 59 آغاز شد. این دوران بسیار سخت و تنشزایی بود که بحمدالله اگر چه مشکلات وجود داشت اما مشی و خط آنها حفظ و حاکم شد که همان خط حضرت امامره بود.
* نایب رئیس مجلس