به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، آمارهای سال ۲۰۲۰ نشان داده که ایران از نظر شادکامی در بین ۱۵۳ کشور در جایگاه ۱۱۸ و از لحاظ شاخص نابرابری جنسیتی در بین ۱۸۹ کشور در رتبه ۱۱۳ قرار دارد و این نشاندهنده جایگاه نگرانکننده کشور در این شاخصها است.
سازمان جهانی بهداشت، شادکامی را به عنوان عامل مهمی در مفهوم سلامت و برخی کشورها آن را به عنوان شاخصی برای سنجش کیفیت زندگی عنوان میکنند. بر اساس گزارش جهانی شادی در سال ۲۰۲۰ ایران از نظر شاخص شادکامی اندکی بالاتر از چارک ناشادترین کشورهاست.
مفهوم نابرابری جنسیتی به معنای توزیع نابرابر ثروت، قدرت و مزایای جامعه میان زنان و مردان است. نابرابری جنسیتی یک ویژگی غالب در کشورهای در حال توسعه است و به اشکال مختلف به صورت نابرابری در درآمد، دستیابی به فرصتها، آموزش، دسترسی به اشتغال رسمی، موقعیتهای مدیریتی و سیاسی و بالاخره نابرابری در قدرت چانهزنی در درون خانواده ظاهر میشود.
بر اساس گزارش مدیرکل بینالملل معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، در آخرین گزارش سال ٢٠١٧ مجمع جهانی اقتصاد در خصوص شکاف جنسیتی به عنوان شاخصی از نابرابری؛ رتبه ایران در میان ١٤٤ کشور در شاخص اقتصاد برابر با ١٤٠، در زمینه آموزش ١٠٠، در سلامت و بقا ١٣٥ و در مشارکت سیاسی زنان ١٣٦ بوده است که همگی نشانگر نامناسب بودن وضعیت ایران در این زمینه است.
با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشگران با انجام مطالعهای شادکامی و نابرابری جنسیتی را در سطح استانهای کشور بررسی کردند و ارتباط این دو شاخص را با یکدیگر مورد ارزیابی قرار دادند.
این مطالعه به صورت کمی و از نوع مطالعات اکولوژیک است. دادههای مورد نیاز در خصوص نابرابری جنسیتی و شادکامی از مطالعات دیگری که در گذشته انجام شده (در بازه زمانی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱)، استخراج شده است. همچنین دادههای سایر متغیرهای زمینهای مستخرج از مطالعات ملی و سالنامه آماری کشور بود.
بررسیهای این مطالعه نشان داد که میانگین نمره شادکامی کل کشور ۳.۴۳ بوده و استانهای زنجان و یزد به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین شادکامی را در بین استانهای کشور داشتند. همچنین استانهای گلستان، بوشهر، هرمزگان و کردستان از میزان شادکامی بالاتر از میانگین برخوردار هستند.
در این بررسی مشخص شد که در خصوص شاخص نابرابری جنسیتی، بالاترین میزان نابرابری در استان سیستان و بلوچستان و کمترین میزان نابرابری در استانهای گیلان و زنجان است. استانهای کهگیلویه و بویر احمد و هرمزگان نیز از میزان نابرابری بیشتری نسبت به سایر استانها برخوردار بودند. اما این شاخص در استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، اردبیل و خراسان رضوی به یک میزان و در حد مطلوبتری نسبت به سایر استانها قرار داشت.
طبق این نتایج نرخ مشارکت اقتصادی کشور ۳۸.۲ درصد بود و بالاترین نرخ مربوط به استان اردبیل ۴۳.۷ و پایینترین میزان مربوط به استان سیستان و بلوچستان است. مشارکت اقتصادی کشور برای زنان استان اردبیل با میزان ۱۹.۶ درصد بیشترین و در استان مرکزی با میزان ۸.۱ درصد کمترین است.
نرخ باسوادی کل کشور ۸۴ درصد است. بالاترین نرخ با سوادی زنان و مردان مربوط به استان تهران و کمترین مقدار در استان سیستان و بلوچستان است.
طبق بررسیها میانگین نرخ بیکاری کل کشور ۱۱ درصد بود. بالاترین نرخ بیکاری به تفکیک جنسیت، در زنان استان کهگیلویه و بویر احمد و مردان استان کرمانشاه و کمترین نرخ بیکاری مربوط به زنان استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی و مردان استان کرمان است.
میزان رضایت از زندگی کلی در زنان کشور ۱.۲۴ و در مردان ۱.۴۷ است. بیشترین میزان رضایت از زندگی در مردان استان کهگیلویه و بویر احمد و استان قم و کمترین میزان رضایت از زندگی مربوط به زنان استان ایلام و استان کرمان است.
بررسیها نشان میدهد که امید به زندگی در استانهای تهران و البرز بیشتر از سایر استانها است (بالاتر از ۷۶ سال) و در استانهای هرمزگان و خراسان شمالی کمتر از سایر استانها (۷۱ سال) است. تنها استان با امید به زندگی کمتر از ۷۰ سال، استان سیستان و بلوچستان (۶۷.۴۵ سال) است.
بیشترین میزان GDP یا تولید ناخالص داخلی اختصاص یافته، برای استان تهران و کمترین مقدار مربوط به خراسان جنوبی است. طبق بررسیها استان کهگیلویه و بویر احمد، توسعهیافتهترین استان ایران و استان کردستان پایینترین میزان توسعهیافتگی را دارد.
بر اساس بررسیهای این مطالعه؛ بین نابرابری جنسیتی و شادکامی در استانهای بررسیشده، ارتباط معنیداری مشاهده نشد. همچنین بین متغیرهای زمینهای مورد بررسی، مثل نرخ مشارکت اقتصادی در زنان و مردان، میانگین سنی جمعیت، سطح سواد زنان و مردان، امید به زندگی، تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری، رضایت از زندی و توسعهیافتگی استان، با شاخص شادکامی ارتباط معناداری یافت نشد.
با این وجود، بین میانگین سنی کل استانها، میانگین سنی زنان، میانگین سنی مردان و نابرابری جنسیتی رابطه معنادار و معکوس مشاهده شد. به این معنا که هرچه میانگین سنی در یک استان بالاتر باشد، میزان نابرابری جنسیتی کمتر است و بالعکس.
پژوهشگران این تحقیق میگویند: بهنظر می رسد چنانچه این مطالعه با حجم نمونه بیشتر تکرار شود (مانند سطح شهرستان) احتمالا میتواند نتایج متفاوتی یافت شود. همچنین تعمیم یافتههای این مطالعه که حاصل یک بررسی اکولوژیکی است، به سطح فردی، مردود است. لذا پیشنهاد میشود که فرضیه رابطه بین نابرابری جنسیتی و شادکامی یکبار دیگر، اینبار در سطح فردی، مجددا توسط محققان بعدی بررسی شود.
این محققان معتقدند: از آنجا که مطابق با گزارشات بینالمللی، ایران وضعیت نامناسبی در هر دو شاخص شادکامی و نابرابری جنسیتی دارد؛ لازم است اقدامات مؤثر، هدفمند و نظاممندی برای ارتقای وضعیت آنها انجام گیرد. با توجه به چند بعدی بودن مقوله شادکامی و همچنین نابرابریهای جنسیتی، لازم است که در همه مراحل اعم از تحقیقات، سیاستگذاری و برنامهریزی، رویکرد بین بخشی و با مشارکت کلیه ساختارها و نهادهای دخیل از جمله واحدهای آموزشی، بهداشتی، اقتصادی، فرهنگی مدنظر قرار گرفته و در زمینههای مختلف از جمله تدوین برنامههای آموزش و مهارتافزایی به ویژه در نقاط محروم، توانمندسازی زنان به ویژه در عرصههای سیاسی و مدیریتی و افزایش توانمندی آنها در انتخابهای استراتژیک، ایجاد فرصتهای اشتغال جهت کاهش نرخ بیکاری و توجه به مقوله تبعیض مثبت، تدوین برنامههای فرهنگی طولانی مدت برای کمرنگ کردن باورهای کلیشهای، ایدئولوژیها و نگرشهای جنسیتی درباره نقش و جایگاه زن تلاش شود تا به صورت مستقیم و غیرمستقیم زمینهساز ارتقاء عدالت، سلامت روان، بهرهوری و بهبود تولید ناخالص داخلی و توسعه پایدار شود.
در انجام این تحقیق سارا شهبازی، مریم تاجور، زینب خالدیان و حسین درگاهی از پژوهشگران گروه علوم مدیریت و اقتصاد سلامت و میرسعید یکانینژاد، استاد گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی دانشگاه علوم پزشکی تهران مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه زمستان سال ۱۳۹۹ به صورت مقاله علمی پژوهشی با عنوان «ارتباط بین نابرابری جنسیتی و شادکامی در استانهای ایران: یک مطالعه اکولوژیکی» در مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی منتشر شده است.
نظر شما