در ایران این هدف عمر کمتری دارد، ولی حداقل در 2برنامه 5ساله بهطورجدی موردتاکید قرار گرفته است.با وجود این بهدلیل منعی که در اصل 44 قانون اساسی بودهاست، این سیاستهای کلان هیچیک به تحول جدی حذف توسعه دولتی در اقتصاد ایران منجر نشد.
درسالهای اخیر با ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 و چندی پیش با ابلاغ قانون اجرایی این سیاستها امید به تسریع درخصوصیسازی درکشور بیشتر شده است.
مهمترین بخش اقتصاد ایران که خصوصیسازی آن ضروری است و نیاز به تغییر جدید در رشد اقتصاد ایران خواهد داشت صنعت نفت است.
برای آگاهی از موانع خصوصیسازی در کشور بهویژه خصوصیسازی صنعت نفت با هادی نژاد حسینیان از مدیران باسابقه کشور و معاون سابق وزارت نفت گفتوگو کردهایم.
- خوشبختانه امروز در شرایطی هستیم که به ظاهر همه براین باورند که سیاست توسعه دولتی دیگر پاسخنمیدهد آیا بهنظر شما خصوصیسازی در ساختار اقتصاد دولتی براساس سیاستهای اصل 44 دنبالمیشود؟
بله، ولی من به این مسئله خوشبین نیستم. مسئولان دولتی بهطور معمول کار سیاستگذاری را که وظیفه اصلی دولت است کار نمیدانند. تصدیگری و کمک به دیگران را کار میدانند. این خاص دولت فعلی نیست در همه دولتها این تفکر حاکم بودهاست. تا وقتی که این تفکر وجود دارد نباید امیدوار بود. نکته دیگر اینکه خصوصیسازی با حرف و شعار رخ نمیدهد. خصوصیسازی به فضای امن سرمایهگذاری نیاز دارد. اگر کسی بدون فضای سرمایهگذاری امن نیز وارد خصوصیسازی شود بیشتر برای رانت است و استفاده از حاشیههای مسئله و نه سرمایهگذاری. بنابراین فضای حاضر فضای مناسبی برای سرمایهگذاری نیست.
- بله این مسئله که میفرمایید روشن است. فقدان وجود فضای لازم و برخی موانع موجب شد که یکی از مسئولان گله کند و بگوید که سرمایهگذاران نازکنارنجی هستند. بهطور معمول سرمایه نازکنارنجیاست. سرمایه جایی میرود که نگرانی نداشته باشد. حال این فضای لازم چیست که وجود ندارد؟
اشکال اصلی این است که برداشت درستی از عدالت در کشور وجود ندارد. برخی عدالت را تساوی میدانند. عقیده دارند کسی نباید از حد مشخصی بیشتر سرمایه کسب کند. به همین دلیل چند وقت به چند وقت شاهد هستیم که به جان عدهای زالوصفت میافتند. این وضع باید از بین برود. عدالت این است که امکاناتی که وجود دارد بهصورت مساوی و در شرایطی غیررانتی در اختیار همه قرار گیرد. پس از اینکه امکاناتی در اختیار فرد قرار گرفت دیگر کسی مجاز نباشد آن را مورد تعرض قراردهد. اگر کسی 10 تا کارخانهدارد و خواست این تعداد را افزایش دهد نباید جلوی او را گرفت. همه مردم در کار اقتصادی توان مساوی ندارند. کسی که بلد است کارکند باید بتواند با سرمایهخود در شرایط مساوی و رقابتی فعالیت کند و به حدی که لازم است و میتواند رشد کند.
- آیا باید کسی و یا شورایی در فضای اقتصادی کشور نظارت کند که این کار خوب است و یا این فرد مجاز است که فعالیت کند یا باید ساختاری باشد که امکان رقابت افراد را برای فعالیت و کسب سود فراهم کند؟
بله رقابت کلید کار است. باید دولت شرایطی ایجاد کند که همه در شرایطی برابر تلاشکنند و کارآفرینی کنند و سود کسب کنند. اصل موفقیت در اجرای اصلاحات اقتصادی وجود رقابت است. اگر رقابت وجود داشته باشد هر کس توان خود را نشان میدهد. دولت کارش دقت در تدوین روشهایی است که رقابت را تشدید کند و نه رانت و انحصار را در گذشته در وزارت صنایع در تدوین قانون خودرو مسئلهای اعمال شده که هنوز هم خوشبختانه اجرا میشود در مورد مسئله واردات خودرو است.
در زمان وزارت صنایع سنگین برای آییننامه اجرایی واردات خودرو برخی دنبال این بودند که واردات در انحصار نمایندگان تولیدکنندگان باشد. ما بااین مسئله مخالفت کردیم قرار شد که شرکت خارجی در هرشرایطی متعهد به تامین خدمات پس از فروش باشد تا واردات انجام شود و هر کس بتواند خودروهایی که خدمات پس از فروش در کشور دارند وارد کند. همه تلاش دولت باید در سیاستگذاری درست و پایدار باشد. این موجب سلامت اقتصاد میشود. اگر دولت مقررات غلطی گذاشت و برخی براساس آن کار میکنند باید مورد بازخواست قرارگیرد، ولی در ایران برعکس عمل میشود. یعنی کسی که براساس مقررات کاری انجاممیدهد مورد نکوهش قرار میگیرد و هزینه زیادی باید بپردازد ولی کسی که مقررات اشتباه را وضع کرده مورد بازخواست قرار نمیگیرد.
- شرایط خصوصیسازی وجود ندارد پیش از این هم وجود نداشت و با وجود این، حجم بزرگی از شرکتهای دولتی در حال واگذاری است. این شرایط مناسب است؟
اصلاحات اقتصادی نیاز به آدمهای عاقل با تجربه و خدمتگذار واقعی مردم دارد. این افراد میتوانند این وسیله نقلیه را از راهی پرسنگلاخ عبور دهند. اینگونه نیست که بگوییم این پالایشگاه را بفروشید. این مسئله پیچیدگیهایی دارد که در آینده مشکلات مختلفی برای خریداران ایجاد میکند. اینکه چگونه و به چه قیمت نفت خام دریافت کنند فرآوردهها را به چه قیمت بفروشند وغیره. علاوه براین شاهد هستیم که دولت در همین شرایط درحال ساخت پالایشگاه است. دخالت دولت بازار را برهم میزند و شرایط خصوصیسازی را برهم میزند.
- ولی گفته میشود که پالایشگاههای جدید با سرمایهگذاری خصوصی ایجاد میشود و سهم دولت 20 درصد بیشتر نیست؟
این مسئله وعده به آینده است و سهامداران دیگر بهطور دقیق مشخص نیست و برخی با تاخیر قرار است خصوصی شود که شرایط ایجاد یک بازار کارآمد برای سرمایهگذاران را فراهم نمیکند. بهترین کار برای خصوصیسازی این است که دولت کارهایی که بخش خصوصی قرار است انجام دهد انجام ندهد. این مسئله مشخص میکند که دولت میخواهد از بازار خارج شود یا نه.
- بله مشکل این است که اگر دولت از بازار خارج شود قیمت کالا افزایش مییابد و مردم ناراضی میشوند و اگر دولت دخالت کند خصوصیسازی معنی ندارد. این معما چگونه قابل حل است؟
برای مثال در مورد بنزین و ایجاد پالایشگاه، اگر دولت سرمایهگذاری نکند عرضه بنزین کم میشود و تقاضا موجب افزایش قیمت میشود و مردم ناراضی میشوند. اما این شرایط برای سرمایهگذار انگیزه میشود که سرمایهگذاری کند و پالایشگاه احداث کند. و بازار به تعادل برسد ولی دولت بهدلیل تصمیم سیاسی در بازار دخالت میکند و قیمت را ثابت نگه میدارد، این مشکل را موقت حل میکند ولی اصل مشکل حل نمیشود و هرسال مشکلات ادامه دارد. در خیلی از بخشها این وضع ادامه دارد و هدف هم تامین نیاز مردم و خواسته آنان است ولی اقتصاد همچنان دولتی باقی میماند.
- در برنامه چهارم تاکید شده که سرمایهگذاری را کاهش دهد ولی هرسال اضافه میشود؟
بله چندی پیش آقای کرد زنگنه رئیس سازمان خصوصیسازی در مراسمی اعلام کرد در چند سال اخیر سرمایهگذاری دولت 33 برابر میزان سرمایهای است که دولت فروخته است. این یعنی خصوصیسازی معکوس.
- درخیلی از کشورها برای خصوصیسازی یک وزارت ایجاد کردهاند. مثلا درچین یک وزیر اصلاحات اقتصادی و خصوصیسازی وجود دارد. امروز ما یک چنین ساختاری داریم ولی در حد و اختیارات وزیر نیست. روشی که ما داریم اشکالی دارد باید سطح سازمانی خصوصیسازی را افزایش داد؟
این تغییرات تا زمانی که ساختار و شرایط خصوصیسازی فراهم نشود تاثیری ندارد. باید شرایط فراهم شود. در مورد بنزین سالها پالایشگاه ساخته نشد و تاکید شد بخش خصوصی وارد شود. امروز تاکید میشود که باید در مدت کوتاهی چندین پالایشگاه ساخته شود. این سیاستها هماهنگ نیست. دولت و دستگاهها باید بخواهند.
- در برنامه سوم قرار بود که بخش خصوصی وارد ساخت پالایشگاه شود. چرا این شرایط فراهم نشد؟
در ایران برخی صنایع مانند صنعت نفت بهطور کلی دولتی بوده و بههیچوجه اجازه ورود بخش خصوصی داده نمیشده است. و یک دلیل هم این بود که نمیخواستند رقیب برای خود داشته باشند. برای مثال یک مورد این است که در قرارداد مراحل 2 و 3 پارس جنوبی با توتال گاز پروم و پتروناس تاکید شده که بازپرداخت پول از طریق تحویل مایعات گازی و یا فروش آن است. درمیان شرکتها گازپروم تاکید داشت که خواهان تحویل مایعات گازی بود. در قسمت فروش شرکت نفت تاکید میکردند که باید ما بفروشیم و پولش را به این شرکت بدهیم. موضوع به اداره حقوقی شرکت نفت کشید و قرارداد برسی شد و اعلام کردند که این حق شرکت گازپروم است که مایعات گازی را تحویل بگیرند. ولی بازهم قسمت مربوطه اصرار داشت که باید مایعات گازی را ما بفروشیم و آنها نباید وارد شوند و استدلال این بود که این شرکت رقیب میشود و قیمت را در بازار میشکند.
این استدلال در واقع در پس خود این را پنهان داشت که اگر شرکت دیگری وارد شود قیمت فروش آنان مشخص میکند که دولت در بازار چگونه عمل میکند. مدتها کشتی را روی آب نگهداشته بودند و تحویل گاز پروم نمیشد. اینها مشکلاتی است که در سیستم دولتی وجود دارد. در چنین شرایطی که یک خریدار خصوصی بخواهد یک پالایشگاه را با قیمت بسیار بالا خریداری کند با هزاران مشکل و موانع روبهرو میشود. در کارهای دیگر که بخش خصوصی وجود داشته امکان برآورد مسایل و ارزیابی وجود دارد ولی درنفت که همه چیز دولتی بوده و هیچ مشابه غیردولتی ندارد این مسئله عملی نیست.
- با این توضیح اقتصاد ایران تا زمانیکه صنعت نفت خصوصی نشود متحول نمیشود. در واقع دولت در بخش نفت که سودآورترین فعالیت اقتصادی است اگر فضای خصوصی ایجاد نکند در بخشهای دیگر نیز تحولی ایجاد نمیشود؟ آیا اینطور نیست؟
بله بخش نفت چنین شرایطی دارد. یعنی باید فکر و برنامه خاصی برای آن داشت. در بخش نفت چندی پیش قیر را به بخش خصوصی واگذار کردند که برای برخی، سودهای کلان داشت. شاید برای بخش نفت برنامه خاصی لازم باشد. حضور افراد با تجربه و با سابقه در این رشته لازم است. برای واگذاری این بخش باید برنامه ریزی خاصی کرد. ولی بهصورت کلی برای هر رشته از صنعت نیازهایی دارد و بجز فضای لازم برای سرمایهگذار باید شرایط بازدهی و سودآوری نیز فراهم شود. چهل سال پیش من سال سوم رشته مهندسی بودم در یک دفتر مهندسی کار میکردم در مورد اتوبان شمال طراحی میکردند. اختلاف در مورد اجرای این طرح در مورد عوارض ماشینهای دولتی بود. در آن زمان دولت میگفت ماشینهای دولتی عوارض ندهند و آنان بر پرداخت هزینه تاکید میکردند.
این موجب اختلاف شد و کار متوقف شد. امروز دولت قطعات مختلف را واگذار کرده و با عوارض هزینه احداث جاده تامین نمیشود. و برای تامین هزینه به بنیاد زمین واگذار کرد. این پیشنهاد پیش از این از سوی فردی در بخش خصوصی بود که کارش این بود. امروز این طرح اجرا نشده و دولت به بخش خصوصی اعتماد نکرده و طرح اجرا نشده است و هزینه اجرای آن نیز بسیار افزایش یافته است. حال اگر هروقت این طرح به دست مردم واگذار شود بهطور قطع بهتر است ولی این کار انجام نمیشود و خسارت مداومی در اثر احداث نشدن این جاده و راه طولانی که مردم باید طی کنند به اقتصاد کشور وارد میشود. بنابراین شرایطی که مقام معظم رهبری تاکید میکنند و باید خصوصیسازی با سرعت ادامه یابد انجام نمیشود.
- با همه این شرایط برخی شرکتها در حال واگذاری است و باید منتظر باشیم که بسیاری واگذاریها آغاز شود؟ شرایط لازم برای واگذاری هم به میزانی که شما میفرمایید آماده نیست بنابراین کار با موانعی روبهروست با این وضع چه پیشبینی دارید؟
برخی از همین شرایط شاید استقبال کنند و برای خرید ارزان شرکتهایی که قرار است واگذار شود وارد عرصه شوند و از این وضع استفاده کنند. بهنظر من شرایط آماده نیست.
- شما که شرایط را آماده نمیبینید از نظر بخش خصوصی به هیچوجه آماده نیست چون مسئله این است که شما سالها در بخش دولتی بودید و مشکلاتی در برآوردهای شما ممکن است باشد ولی بخش خصوصی با تیزبینی بیشتری به شرایط نگاه میکند؟
بله این هست. پیچیدگیهای زیادی دارد. بهخصوص که ارزیابی دقیق و روشنی برای داراییها نداریم. برخی ارزیابیها بسیار مشکل است. برای مثال پالایشگاه بندرعباس در زمان خودش با 4/2 میلیارد دلار ارز ساخته شد امروز با چه ارزی و چه قیمتی قرار است ارزیابی شود. البته شاید کسانی در پی آن باشند که از این شرایط برای رانتخواری بهرهبرداری کنند.
- بنابراین باید با برنامهریزی بیشتری حرکت کرد. در دولت گذشته برنامه این بودکه بهره مالکانه اعمال شود شرکتها ارزیابی شود و قیمت نفت خام تحویلی به شرکتهای پالایشگاهی ارزیابی شود و شرکتها آماده شوند که شرایط واگذاری فراهم شود. ولی این اجرا نشد و ارزیابی درستی از فعالیتها و اقتصاد صنعت نفت وجود ندارد؟ در عین حال انباشت سرمایه در کشور ایجاد نشده سرمایهگذاری خارجی نیز با توجه به شرایط امروز با موانعی مواجه است بنابراین آیا خصوصیسازی با مانع جدی مواجه است؟
بله باید شرایط آماده شود و با برنامه ریزی حرکت کرد. ورود شرکتهای خارجی نیز مشکلات پیش گفته را دارد وقتی قیمت فرآورده مشخص نیست، قیمت خرید فرآورده مشخص نیست و غیره، از این اتفاقها زیاد افتاده است. امروز میبینید که مدتی قیمت بنزین را نگذاشتند افزایش یابد و حالا مشاهده میکنیم که قیمت در یک روز بیش از پیشبینی برنامه قبلی افزایش مییابد.