11سال عمر کمی نبود که پشت میلههای زندان به هیچ گذشت. تاوان جرمی که یک ساعت بیشتر طول نکشید. قدم از قدم برنداشته بود که با خودش فکر کرد «حالا باید چه کار کنم.»
***
زندانی پس از آزادی دیگر مجرم نیست که در زندانی بزرگتر حبس شود. او بعد از آزادی به خانهای امن و کاری مناسب و شرافتمندانه نیاز دارد تا با احساس امنیت، خود را دوباره پیدا کند و آزادی را تجربه.
شاید روزی که سنگبنای نخستین زندان در جهان گذاشته شد، با هدف و نیت بازدارندگی تکرار جرم نبود؛ چیزی که امروز در تمام کشورهای توسعه یافته و مترقی به عنوان یک اصل مطرح است و از زندان همواره با عنوان بدترین نوع مجازات بازدارنده برای پیشگیری از تکرار جرم یاد میشود.
اما این همه ماجرا نیست و مهمترین بخش داستان، تولد دوباره یک زندانی است و از لحظهای آغاز میشود که او دیگر زندانی نیست و آزاد شده و چنانچه حامی یا آغوشی چون سنگر در انتظارش نباشد، سرگردان در جامعهای رها میشود که در آن انسانهای بدون سوءپیشینه نیز باید برای بقا به هر دری بزنند.
شاید به همین دلیل بود که مراکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج از زندان در سال1378 با هدف بازسازی دوباره، بازتوانی اجتماعی و بازگشت فعال و امیدوارانه زندانیان آزاد شده به جامعه آغاز به کار کرد.
علیرضا افسری، عضو هیأت مدیره مرکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج استان تهران و مدیر عامل صندوق حمایت از زندانیان در این مورد به ما میگوید: «پیشینه راهاندازی و گشایش چنین مرکزی در ایران به نیمه دهه50 خورشیدی باز میگردد که براساس آن قرار شد برای افرادی که بعد از گذراندن دوره اصلاح در کانون اصلاح و تربیت به جامعه بازمیگردند، مرکزی ایجاد شود که به آنان برای بازتوانی و حضور سازنده در جامعه کمک کند.
بنابراین راهاندازی چنین مرکزی در دستور کار قرار گرفت و قرار شد که آغاز به کار کند تا اینکه به انقلاب برخورد و داستان راهاندازی مرکز نیمه کاره رها شد و سرانجام در سال 1378 آییننامهای در قوه قضائیه تصویب شد که براساس آن مراکز مراقبت بعد از خروج در تمام استانهای کشور یکی پس از دیگری آغاز به کار کرد.
این در شرایطی است که براساس آمار و اطلاعات به دست آمده، کمتر از 5درصد زندانیان آزاد شدهای که زیرپوشش حمایتی مراکز مراقبت بعد از خروج قرار دارند، دوباره به زندان بازمیگردند که این رقم در بین زندانیان آزاد شدهای که زیرنظر مراکز مراقبت بعد از خروج قرار ندارند به 40درصد میرسد. این در حالیست که میانگین زندانیان کل کشور سالانه بین 500 تا600هزار نفر اعلام میشود.
مرکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج مرکزی است که مهمترین وظیفه آن حمایت از آسیبدیدگانی است که به دلیل ارتکاب جرم و زندانی شدن تحت تأثیر تبعات منفی آن قرار گرفتهاند.
به تعبیر حمیدرضا خرمگاه، رئیس مرکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج استان تهران، این مراکز پلی میان زندان و جامعه است و تلاش میکند مددجویان را در زمینههای مختلف بهداشتی، درمانی، روانشناختی، قضایی، خانوادگی، کارآفرینی، آموزش و توانمندسازی مالی، مورد حمایت قرار دهد و با کاهش فشارهای روانی و اجتماعی به حداقل ممکن، نوعی هماهنگی را میان آستانه تحمل مددجو و فشارهای روانی و اجتماعی ایجاد کند؛ چیزی که یکصد سال است در کشورهای توسعه یافته و مترقی در حال اجراست و ما تازه آن را آغاز کردهایم؟!
به گفته خرمگاه شاید بهتر باشد که وضعیت زندانی را در دو مرحله کلی خلاصه کنیم؛ یکی دوران حبس و دیگری بعد از زندان و آزادی که آنچه در حیطه وظیفه ماست به دوره بعد از زندان و بازتوانی مددجو مربوط است.
رئیس مرکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج استان تهران، محور فعالیتهای این مراکز را به دو دسته نیازسنجی فرد آزاد شده و آمادهسازی او برای ورود امیدوارانه به جامعه تقسیم میکند و میگوید: زندانی پس از آزادی، آسیبدیده، آسیبپذیر و آسیبرسان است، چون مهارتهای زندگی خلاق و با طراوت را از دست داده و دستکم 6ماه زمان نیاز دارد تا به بازپروری خود بپردازد.
خرمگاه، محدودیت منابع مالی مراکز دولتی را با توجه به حجم بالای زندانیان و امکانات محدود به عنوان مهمترین مانع برای خدماترسانی به زندانیان آزاد شده عنوان میکند و مهمترین مشکل آزادشدگان از بند را نیز، فقدان پذیرش اجتماعی و سوء پیشینه آنان میداند.
تاکنون 10هزار و 537 زندانی آزاد شده با مراجعه به مرکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج استان تهران تشکیل پرونده دادهاند و هر روزه 5 تا 6نفر به این تعداد اضافه میشود.
فقدان حمایت از مددجویان آزاد شده و خانواده آنان که به طور عمده به دلیل مشکلات و نیازهای اقتصادی و اجتماعی، مرتکب جرم میشوند، مسائل و مشکلاتی را برای جامعه به همراه دارد.
با توجه به پژوهشهای انجام شده در صورت بیتوجهی به خانواده زندانیان و زندانیان آزاد شده، آنان پتانسیل بالایی برای گرایش به جرایم داشته و همسر و فرزندان زندانیان سابق میتوانند نامزدهای بعدی ورود به زندان باشند. شاید به همین دلیل است که مهمترین تفاوت مددجویان سازمان زندانها با مددجویان سازمانهایی همچون بهزیستی و... این است که مددجویان آزاد شده از زندان آسیبدیده، آسیبپذیر و آسیبرسان هستند که این مسئله فعالیت مراکز مراقبت را مضاعف کرده است.
از دیگر مسائل و مشکلات موجود در میان مددجویان آزادشده از زندان، فقدان پذیرش اجتماعی آنان است چرا که اغلب زندانیان بعد از تحمل کیفر و اصلاح و بازتوانی اجتماعی و شخصیتی تمایل به بازگشت به خانواده و محیط اجتماعی داشتهاند ولی از سوی خانواده دست رد بر سینه آنها زده شده و این عامل موجب ارتکاب مجدد آنان به جرائم شده است.
بنابراین یکی از مهمترین اهداف مرکز مراقبت بعد از خروج، پذیرش اجتماعی مددجویان آزاد شده است. این اقدام نیازمند فرهنگسازی پذیرش اجتماعی در جامعه است. این در حالیست که مرکز مراقبت به تنهایی قادر به انجام آن نیست وبرای نیل به این اهداف ارادهای همگانی لازم است.
محسنی، رئیس کانون اصلاح و تربیت نیز با بیان اینکه ما در ایران دیر به فکر تأسیس چنین مراکزی افتادیم، میگوید: زندان به همان اندازه که محیطی برای تنبیه مجرمان و مجازات فرد خاطی است؛ محیطی پراسترس و خطرآفرین نیز هست.
او توضیح میدهد که گروههای اقتدارگرا در درون زندان با جذب زندانیان تازهوارد و در اصطلاح یارگیری از بیرون، زندانی را در معرض لغزشهای مجدد قرار میدهند.
به طوری که زندانی پس از آزادی و خروج از زندان تحت تأثیر همنشینی با دیگر مجرمان و از طرفی فقدان حمایت و پذیرش اجتماعی، زمینه تکرار عمل مجرمانه را دوباره فراهم میبیند.
به گفته محسنی، بهترین راه برای غلبه بر این مشکل، اعمال مجازات جایگزین حبس و آن چیزی که از آن با عنوان زندانهای نیمه باز یاد میشود، است.
رئیس کانوان اصلاح و تربیت تأکید میکند که جامعه باید بپذیرد کسی که آزاد است، دیگر زندانی نیست. او همچنین از لزوم ارائه برگه سوءپیشینه هنگام کاریابی به عنوان مهمترین مشکل مددجویان جویای کار یاد میکند.
دکتر علیرضا جزایری، روانشناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مهر سابقهدار بودن بر پیشانی زندانیان سابق همه درها را به روی آنان میبندد، مهمترین مشکلات آنان را مشکلات قانونی مانند منع به کارگیری افرادی که دارای سابقه محکومیت هستند و داشتن سوءسابقه کیفری آنان میداند که خود زمینه آسیبپذیری و آسیبرسانی را افزایش میدهد.
شناخت نداشتن جامعه و مردم از پیامدهای طرد اجتماعی مددجویان بیتردید به برهم خوردن نظم و امنیت اجتماعی کمک میکند.
بنابر آمار ارائه شده از سوی واحد طرح و برنامهریزی مرکز مراقبت بعد از خروج استان تهران تاکنون 27درصد از زندانیان واجد شرایط نیازمند حمایت به این مرکز مراجعه کردهاند که تنها کمتر از 5درصد آنان دوباره به چاردیواری تنگ و سخت زندان بازگشتهاند.
جزایری دوران بازپروری و بازسازی روحی یک زندانی را به زنجیری تشبیه میکند که چنانچه یکی از دانههای آن از دیگری گسسته شود، فرآیند بازسازی با شکست مواجه خواهد شد.
نیروهای مراکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج را مددکاران اجتماعی و مشاور خانوادگی و اجتماعی، پزشکان، روانپزشکان و روانشناسان بالینی و تربیتی، مشاورین کاریابی حرفهآموزی و متخصص کلینیک مشاوره بیماریهای رفتاری (کلینیک مثلثی) برای ارائه خدمات به بیماران مبتلا به ویروس HIV، بیمارانی با سابقه رفتارهای پرخطر جنسی و مقاربتی و معتادین تزریقی تشکیل میدهند.
فعالیتهای مرکز مطابق با فرآیند حمایتی متأثر از برنامهها و طرحهای حمایتی مددجویان(soual planiry) با کمک مددکار اجتماعی حرفهای اجرا میشود. این مرکز به طور کلی در پنج واحد و چهار بخش طبقهبندی شده که هر یک دارای وظایف خاصی هستند.
واحد پذیرش و تحقیقات، واحد خدمات اجتماعی که شامل چهار بخش: بخش خدمات مشاورهای(مددکاری و روانشناسی)، بخش ارائه تسهیلات، بخش اشتغال، آموزش و حرفهآموزی و بخش بهداشت و درمان است که بخش بهداشت و درمان به کلینیکهای درمانی، مثلثی و روان شناسی تفکیک میشود.
مرکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج، جایی در کنار کانون اصلاح و تربیت تهران تنها سازمان فعال در کشور است که وظیفه حمایت مادی و معنوی به زندانیان آزاد شده و خانوادههای آنان را انجام میدهد.
***
کمی از ظهر گذشته، وقت رفتن است. در محوطه بیرونی ساختمان قدیمی مرکز مشاوره و مراقبت بعد از خروج ودر غرب شهر تهران، کنار جایی که به آن کانون اصلاح و تربیت میگویند، ایستادهام و به پرچین کانون و سیمهای خارداری که روی آن کشیده شده نگاه میکنم و نیم نگاهی هم به پنجره ساختمانهای آجری رنگی دارم که پشت میلههای آن جوانان و نوجوانانی ایستادهاند و به آزادی و روزهای پس از آن فکر میکنند و شاید به...