چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۷ - ۰۹:۵۹
۰ نفر

زهره نیلی: تمام دوستان قدیمی جمع‌اند.صمد بهرنگی، فرشید مثقالی، علی اکبر صادقی، بهمن دادخواه و خلاصه همه کسانی که با نوشته‌ها و تصاویر خود، کودکی تو را زیباتر و رنگی‌تر کرده‌اند و در این میان، چه قدر، جای سیروس طاهباز که عمری کودکانه زندگی کرد و کودک‌وار هم، رخت سفر بر‌بست، خالی است.

آقای مدیرعامل دوست دارد که خود از مهمانانش، پذیرایی کند؛ به همین خاطر در گوشه‌ای از اتاق، سماوری نقره‌ای نهاده با قوری چینی سفیدی بر آن. برایت در استکان‌های کمر باریک و بلورین، چای می‌ریزد و به تو که تازه از گرد راه رسیده‌ای و از شدت گرما، توانی برایت باقی نمانده، می‌گوید: «قول می‌دهم که طعم این چای را هیچ جای دگر نمی‌چشی» و تو چای را می‌بویی و می‌نوشی و آنچه را قرار است از او بپرسی، در خاطر دوره می‌کنی، بی‌خبر از این که، پیش از آن شنیدن پاسخ پرسش‌هایت، باید به گلایه‌های محسن چینی‌فروشان، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گوش بسپاری و به سؤالاتش پاسخ دهی.

چینی فروشان با انتقاد از سازمان‌های دولتی که وظیفه شان، ساماندهی اوقات فراغت بچه‌هاست، می‌گوید: آخرین ماه بهار که از راه می‌رسد، نهادها و سازمان‌های مرتبط با موضوع، بسیج می‌شوند و جلسه می‌گذارند و با صرف هزینه‌های بسیار، برای اوقات فراغت بچه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند، بدون آنکه تعریف درست و روشنی از اوقات فراغت داشته باشند.

  • مدیرعامل کانون پرورش فکری با توجه به ارتباط مستقیم این مرکز با بچه‌ها، اوقات فراغت را چگونه تعریف می‌کند؟

طبق تعریف کلاسیک، زمانی که کار رسمی افراد به پایان می‌رسد، اوقات فراغت آنها آغاز می‌شود و براساس این تعریف، اوقات فراغت بچه‌ها زمانی است که از قید و بند درس و مشق مدرسه و آموزش رسمی رها می‌شوند؛ اما در تعریف جدید، یادگیری را مترادف با تربیت و هدف اصلی ارتباط با کودکان می‌دانند و براین باورند که یادگیری، آموزش و انتقال اطلاعات و ارتباطاتی است که بچه‌ها را از وضع موجود به وضع مطلوب می‌رساند.

  • بر این اساس می‌توان گفت، اوقات فراغتی برای دانش‌آموزان، باقی نمی‌ماند چون آنچه در بیرون مدرسه می‌آموزند، به‌مراتب بیشتر از آن چیزی است که در مدارس به آنها آموزش داده می‌شود؟

یادگیری در سیستم آموزشی ما معنا و مفهوم چندانی ندارد چرا که در مدارس، تنها به محفوظات بچه‌ها افزوده می‌شود. و ‌ای بسا آنچه دانش‌آموزان در خارج از کلاس و مدرسه می‌آموزند، اثرگذارتر و عمیق‌تر از چیزی باشد که در قالب کتاب‌های درسی به آنان آموزش داده می‌شود و این شرایط تا زمانی که نگاه خود را تغییر ندهیم و یادگیری را نه یک حادثه و اتفاق که پروسه‌ای زمان‌بر ندانیم، ادامه می‌یابد. زیرا یادگیری به‌طور معمول به زمان، حوصله و استمرار نیاز دارد و کسانی که برای پرورش بچه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند باید برنامه‌ای واحد و همه جانبه برای تمام ساعات بچه‌ها در نظر بگیرند، نه اینکه با نزدیک شدن تابستان به یاد اوقات فراغت آنها بیفتند.

  • کانون پرورش فکری، به لحاظ اداری، جزوی از آموزش و پرورش است. آیا ارتباطی میان این مرکز و سازمان نامبرده وجود دارد؟

مدیران کانون و آموزش و پرورش در هر استان، میزان ارتباط این دو مرکز با یکدیگر را تعیین می‌کنند؛ به این معنی که هر قدر دو مدیر، یکدیگر را بیشتر بشناسند از توانایی‌ها و امکانات یکدیگر، بهتر و بیشتر استفاده می‌کنند، درغیراین صورت ارتباط کانون پرورش فکری با آموزش‌وپرورش در حدی است که تنها تعدادی کتاب در اختیارشان بگذارد و...همین.

  • پس هیچ ارتباط منظم و سازمان یافته‌ای میان این دو وجود ندارد، اجرای طرح «کانون مدرسه» هم که سال‌هاست، متوقف شده.

درصورت تامین بودجه مورد نیاز، طرح «کانون مدرسه»، از اول مهر دوباره اجرا می‌شود و 10 درصد دانش‌آموزان، زیر پوشش این طرح قرار می‌گیرند.

  • چرا تنها 10 درصد؟

چون بودجه لازم برای اجرای طرح را در اختیار نداریم و در وهله نخست باید به اجرای آزمایشی آن بپردازیم. این طرح، یک طرح سه ساله است و می‌کوشد تا میزان خلاقیت کودکان را افزایش دهد. برای مثال قصه‌گویی، یکی از روش‌های آموزش خلاق است و مربیان کانون تلاش می‌کنند و تا مطالب درسی را در این قالب به بچه‌ها منتقل کنند.

  • این 10 درصد بر چه اساسی انتخاب شده‌اند؟

کانون پرورش دارای 630 مرکز ثابت فرهنگی و هنری است و مدارس به گونه‌ای انتخاب شده‌اند که در نزدیکی این مراکز باشند تا کودکان بتوانند به راحتی رفت‌وآمد کنند.

  • راه‌اندازی باشگاه قصه گویی، ایده‌ای بود که چند سال پیش از جانب شما مطرح شد و به سرانجام نرسید، آیا کانون بر آن نیست تا مرکز و نهادی برای قصه گویان در نظر بگیرد؟

قصه نه یک سرگرمی که یک شیوه آموزشی بسیار ساده، کم هزینه و تاثیرگذار است و جز به مهارت قصه‌گو و استفاده درست او از زبان، لحن و حرکات صورت و بدن، به چیز دیگری نیاز ندارد به همین خاطر است که در سال‌های اخیر، در کشورهای اروپایی، نهضت قصه گویی شکل گرفته و باشگاه‌هایی برای قصه‌گویان راه‌اندازی شده تا در آن جمع شوند و قصه بگویند. اما بخش دولتی نمی‌تواند به ایجاد باشگاه قصه گویی در ایران بپردازد برای مثال، کانون تنها می‌تواند به حمایت معنوی از این مراکز بپردازد و قصه گویان خود را به آنها معرفی کند.

  • سنت قصه‌گویی در سال‌های اخیر مورد بی‌مهری قرار گرفته و جشنواره قصه‌گویی که سالی یک بار به همت کانون برگزار می‌شود، دردی را درمان نمی‌کند. آیا در طرح کانون مدرسه، جایی برای قصه در نظر گرفته شده است؟

کشور ما، سرزمین قصه‌ها و افسانه‌هاست و سنت قصه‌گویی در خانواده‌های ما وجود دارد، اگرچه در این سال‌ها به خاطر گسترش وسایل ارتباط جمعی این سنت دیرینه تا حدی کمرنگ شده و کانون می‌کوشد تا با برگزاری جشنواره‌های قصه گویی به احیای آن بپردازد، جشنواره‌ای که دیگر، تنها به مربیان کانون اختصاص ندارد؛ از سوی دیگر یکی از مواردی که در طرح کانون- مدرسه، به آن پرداخته می‌شود آموزش به روش قصه گویی است، به هر حال کانون، هزار قصه‌گو تربیت کرده که در گوشه گوشه ایران پراکنده‌اند تا کودکان را با قصه‌های شیرین آشنا کنند.

  • نمی‌توان انتظار داشت که قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی باقی بمانند بدون آنکه زبان و روش بیانی‌شان تازه شود. کانون برای ورود به این دنیای تازه چه کرده است؟

کانون، یک سری «کتاب سی‌دی» یا «کتاب فیلم»، تهیه کرده و برآن است تا بخش دیگری از قصه‌ها را هم به فیلم و سی دی تبدیل کند اما تولید محصولاتی این چنین، بسیار هزینه‌بر است و ما نمی‌توانیم بودجه لازم برای این کار را تامین کنیم. همچنین گزیده‌هایی را منتشر کرده‌ایم تا بچه‌ها با ادبیات کلاسیک خود آشنا شوند.

  • شما با انتشار این‌گونه کتاب‌ها، گزیده‌ای از متون کهن را در اختیار خوانندگان خود گذاشته‌اید اما هیچ کدام از این کتاب‌ها به زبان کودکان نیست و جذابیتی برای آنان ندارد.

بله این کتاب‌ها، چندان با کودکان و نوجوانان ارتباط نمی‌گیرد و هدف از انتشار آن، در دسترس قرار دادن ادبیات کهن برای مخاطبان بزرگسال بوده است. کانون، همچنین به انتشار مجموعه «مرز پر گهر» برای کودکان پرداخته؛ مجموعه‌ای که تاکنون شش جلد آن منتشر شده و به دو زبان فارسی و محلی است.

  • یکی از نیازهای جدی بچه‌ها، داشتن کتابخانه‌های تخصصی با داشتن فضای مناسب است. آیا کانون نمی‌خواهد کتابخانه‌های ثابت و سیار خود را گسترش دهد؟

توسعه مراکز فرهنگی کانون، به شرایط مختلفی بستگی دارد که تامین بودجه مورد نیاز، یکی از مهم‌ترین این شرایط است. در هر حال، کشور ما، براساس استانداردهای دنیا، به 2500 کتابخانه کودک و نوجوان احتیاج دارد، درصورتی که تعداد مراکز ثابت و سیار کانون به 750 می‌رسد و این شکاف باید به تدریج پر شود. اگرچه در این سال‌ها، توسعه خوبی در این بخش وجود داشته است.

  • آیا کانون نمی‌تواند از فضای خالی موجود در مدارس، استفاده کند؟

با اجرای طرح «کانون مدرسه»، ارتباط خوبی میان کانون پرورش و مدارس شکل می‌گیرد اما مدارس ما، فاقد ویژگی‌هایی هستند که باید در یک مرکز فرهنگی و یا یک کتابخانه ویژه کودکان، وجود داشته باشد و آیا مدارس، آن قابلیت را دارند که بچه‌ها را به مطالعه علاقه‌مند کنند یا نه؟ اگرچه، امکان توسعه فیزیکی کتابخانه‌ها برای ما وجود دارد و استانداران و مدیران هر استان با ما، در این زمینه همکاری می‌کنند اما بودجه‌های جاری ما، به گونه‌ای نیست که بتوانیم نیروی انسانی مورد نیاز برای هر مرکز را تامین کنیم. برای مثال، در حال حاضر، تنها می‌توان به راه‌اندازی 30 مرکز از 90 مرکز آماده افتتاح در کل کشور اشاره کرد.

  • اما بودجه جاری کانون به نسبت سال گذشته تغییر کرده، ضمن اینکه با سرمایه‌گذاران خصوصی در زمینه تولید اسباب بازی و لوازم‌التحریر هم، قرارداد بسته و امتیاز استفاده از نام خود را به آنان واگذار کرده...

ما به استقبال سرمایه‌گذاران خصوصی می‌رویم و بر این باوریم که با این کار هم به گردش چرخه اقتصادی کمک می‌کنیم و هم فرهنگ استفاده از عروسک‌های دارا و سارا، با لباس و چهره ایرانی را، به جای عروسک‌های باربی که هیچ سنخیتی با فرهنگ و پیشینه فرهنگی ما ندارند، گسترش می‌دهیم و اما در ارتباط با بودجه‌های جاری، تنها می‌توان گفت که بودجه جاری امسال، به نسبت سال گذشته، 15 درصد افزایش داشته و این میزان، تنها تورم را می‌پوشاند.

  • یکی از طرح‌های خوب کانون در این سال‌ها، ایجاد کتابخانه‌های فراگیر بود. برای توسعه این مراکز چه برنامه‌ای در نظر گرفته‌اید؟

هدف از ایجاد کتابخانه‌های فراگیر، نشاندن بچه‌های معلول در کنار کودکان سالم و جلوگیری از انزوای معلولان بود؛ تاکنون 4 کتابخانه فراگیر در سطح شهر تهران (پارک شفق، میدان راه آهن، پارک فدک و بلوار آیت‌الله سعیدی در غرب) ساخته شده اما گسترش این مراکز، با توجه به اینکه به امکانات ویژه احتیاج دارند، نیازمند تامین بودجه لازم است؛ هر چند پیش‌بینی می‌شود تا آخر سال، هر استان از یک کتابخانه فراگیر و یک سالن نمایش، برخوردار شود.

  • کتابخانه‌های مجازی کانون، از اول مهر، کار خود را آغاز می‌کنند. این فضاهای مجازی، چه بخش‌هایی را پوشش می‌دهند و تا چه حد کودکان را از مراجعه به کتابخانه‌های کانون، بی‌نیاز می‌کنند؟

فضاهای مجازی، شرایط خاص خود را دارند که باید به درستی شناخته شوند. امروز، کامپیوتر، وسیله‌ای است که در خانه بسیاری از کودکان، وجود دارد اما چند درصد بچه‌ها با استفاده درست از آن آشنا هستند. کتابخانه‌های مجازی کانون، ضمن اینکه تمام امکاناتی را که در یک مرکز ثابت فرهنگی وجود دارد در اختیار بچه‌ها می‌گذارد، با برگزاری مسابقات وبلاگ‌نویسی که امسال برای نخستین بار اجرا می‌شود، روش استفاده مطلوب از کامپیوتر را به کودکان آموزش می‌دهد. هر چند کتابخانه‌های مجازی، به هیچ وجه نمی‌توانند بچه‌ها را از مراجعه به مراکز فرهنگی بی‌نیاز کنند.

  • به چه دلیل رده سنی کانون از 6 سال به 4 سال، تغییر کرد؟

اعضای هیأت‌مدیره کانون، تصمیم گرفتند براساس نیاز مخاطبان به جای اینکه به انتشار کتاب و تولید اسباب بازی و وسایل کمک آموزشی برای کودکان 6 سال به بالا بپردازند، همه این محصولات فرهنگی را برای بچه‌های 4 سال و بالای آن تولید کنند.

  • چند سال پیش سعید ناجی و همکارانش در پژوهشگاه علوم انسانی، مباحثی را تحت عنوان «آموزش فلسفه به کودکان»، آغاز کردند، طرحی که امروز کانون در پی آن است. چه ارتباطی میان این دو مرکز وجود دارد و چه مواردی به کودکان آموزش داده می‌شود؟

هیچ ارتباط و همکاری بین این دو مرکز وجود ندارد، ما تنها می‌کوشیم تا درست دیدن و درست استدلال کردن را به کودکان آموزش دهیم و این امر، از راه دیدن، لمس کردن و شنیدن، محقق می‌شود؛ به عبارتی ما باید دست بچه‌ها را بگیریم و آنها را از سطح به عمق برسانیم. همچنین قرار است که در هر استان یک مرکز نجوم داشته باشیم. زیرا نجوم، علاوه بر شاد و پرهیجان بودن، نگاه نوجوانان را از زمین به آسمان می‌کشاند و به آنها درس خداشناسی می‌دهد. به جز این دو مورد، از این پس زبان اسپانیایی نیز در کانون زبان، تدریس می‌شود.

کد خبر 62392

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز