این زن درباره تصمیم خود برای جدایی از همسرش به قاضی عموزادی- رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده- چنین گفت: 2 سال قبل هنگام چت کردن از طریق اینترنت با مردی که خود را امید معرفی میکرد، آشنا شدم.
ما هر شب با هم چت میکردیم و در این مدت امید با حرفهایی که میزد مرا بهخودش علاقهمند کرد.
مدتی بعد در حالی که هر روزعلاقه ما به همدیگربیشتر و بیشتر میشد، تصمیم گرفتیم همدیگر را از نزدیک ببینیم و به این ترتیب امید برای دیدن من از شهرستان به تهران آمد.
بعد از این ملاقات بود که ما تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم و در حالی که 2 سال از دوستی اینترنتی ما میگذشت به عقد هم درآمدیم.
با شروع زندگی مشترک من و امید، تازه متوجه شدم همسرم با مرد رویاهایم تفاوت زیادی دارد و همه علاقهای که به او داشتم یکباره از بین رفت.
این در حالی بود که خانواده او از همان روزهای اول در زندگی ما دخالت میکردند و همین دخالتها باعث شده بود من و امید همیشه با هم درگیری داشته باشیم.
زن جوان در ادامه گفت: پس از گذشت 4 ماه از زندگی مشترک من و امید، متوجه شدم ادامه این زندگی برایم امکانپذیر نیست و به همین خاطر از همسرم خواستم بهصورت توافقی از هم جدا شویم.
در ادامه جلسه دادگاه امید نیز با تایید حرفهای همسرش مدعی شد: این ازدواج کورکورانه بود و ما درباره همدیگر تحقیق نکرده بودیم.
به همین خاطر پس از گذشت 4 ماه زندگی مشترک تازه فهمیدیم که نه تنها خودمان بلکه خانوادههای ما نیز تفاوت زیادی با هم دارند و تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم.
قاضی عموزادی پس از شنیدن اظهارات این زن و شوهر حکم طلاق را صادر کرد و این پرونده خاتمه یافت.