به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، مردان روستای زنگآباد در منطقه پنجوی هر سال در سالگرد ۱۱ سپتامبر، یاد قربانیان بیگناه این روستا را گرامی میدارند که در دو دهه گذشته، بدون دلیل توسط خارجیها کشته شدند.
خانههای گلی و درختهای انار این روستا، احتمالا شاهد خونبارترین کشتار جنگ افغانستان بودهاند، یعنی زمانی که سرجوخه رابرت بیلز کاملا خونسرد از کمپ خود خارج شد و به این روستا آمد تا قتلعام راه بیندازد. او ۱۶ نفر را کشت، که ۹ نفر آنها کودک بودند. تراژدی آمریکا در ۱۱سپتامبر، روزی که هزاران خانواده داغدار شدند، بعدا در آنسوی دنیا، به تراژدی هزاران خانواده دیگر تبدیل شد، آن هم طی دو دهه.
افغانهایی که چیزی از اصابت هواپیما به برجهای دوقلو در نیویورک نمیدانستند، و قطعا هیچ ارتباطی با القاعده نداشتند، در گرداب جنگی که بعدا کشورشان را فراگرفت و عزیزانشان را سال به سال غرق میکرد گرفتار شدند. حاجی محمد وزیر تقریبا تمامی نزدیکان درجه یک خانوادهاش را در نخستین ساعتهای ۱۱ مارس ۲۰۱۲ از دست داد. آن روز تقریبا یک دهه از حملات ۱۱ سپتامبر گذشته بود اما آمریکا میگفت همچنان بهخاطر آن حمله در افغانستان حاضر است.
بیلز همسر، ۴ پسر، ۴ دختر و ۲ خویشاوند حاجی وزیر را کشت. او به سر کودکان شلیک کرد و بعد تلاش کرد جسد آنها را بسوزاند. وزیر به گاردین گفته است: «واقعا سخت است، هنوز احساس میکنم که همه آن اتفاقها همین حالا پیش روی چشم من است. خیلی خوشحالم که سربازان آمریکایی بالاخره خاک افغانستان را ترک کردهاند، و خدا را شاکرم که این اتفاق افتاده است. بالاخره احساس امنیت میکنم.»
این قتلعام احتمالا معروفترین مورد کشتار غیرنظامیان در افغانستان باشد. اما تنها موردی نبود که نیروهای خارجی تعداد زیادی زن و بچه و مردان غیرنظامی را کشتند. کشتار بیمورد غیرنظامیان در افغانستان، حتی تا آخرین ساعات حضور نیروهای آمریکایی در این کشور ادامه داشت و ارتش آمریکا، ۲ روز قبل از ترک کامل خاک افغانستان، ۱۰ غیرنظامی را که همگی عضو یک خانواده بودهاند عملا برای هیچ کشته است. ۷ نفر از این قربانیان کودک بودند.
نیویورک تایمز و واشنگتنپست گزارش دادهاند که حمله پهپادی آمریکا به یک خودرو در کابل در ۲۹ آگوست، نه یک عضو مظنون به انجام عملیات تروریستی که یک شهروند عادی را هدف قرار داده است. ارتش آمریکا گفته بود این خودرو مظنون به انجام حمله تروریستی در فرودگاه کابل بوده است. ۲ روز قبل، داعش خراسان با حمله تروریستی در فرودگاه، باعث کشته شدن نزدیک به ۲۰۰نفر ازجمله تعدادی نظامی آمریکایی شده بود. کشتار وحشتناک غیرنظامیان، در ۲ دهه گذشته بارها و بارها روی داده و هر بار، تعداد زیادی از بازماندگان قربانیان را مصمم کرد که علیه آمریکا سلاح دست بگیرند.
وقتی هم که کسی در افغانستان علیه آمریکا سلاح بهدست میگرفت، در نهایت راهش به گروه طالبان ختم میشد. قتلعام زنگآباد، و موارد مشابه حمله کابل، برای غیرنظامیان درد و فقدان و البته برای طالبان، نیروهای جدید در پی داشته است. فیضانی مولوی صاحب، فرمانده طالبان در پنجوی گفته است که هر قتلعام غیرنظامیان در افغانستان، افراد بیشتری را جذب طالبان کرده و کشتار سال ۲۰۱۲ مشخصا نقطه عطف جذب نیرو به شمار میرود؛ «هرچند از قبل هم افراد از ما حمایت میکردند اما بعد از این واقعه همه به ما ملحق میشدند و یا به نوعی به ما کمک میکردند.»
شهر قندهار که در نزدیک منطقه پنجوی قرار دارد در نخستین مراحل شکلگیری طالبان، پایتخت این گروه بود و ملامحمد عمر، رهبر این گروه و برای مدتی اسامه بن لادن، در آن زندگی میکردند. اعضای بنیانگذار طالبان اهل قندهار و اطراف آن هستند و وقتی که آنها برای مقابله با نیروهای تحت هدایت آمریکا خود را سازماندهی میکردند، مزارع و باغات اطراف آن پایگاه اولیهشان بود. این گروه در سال ۲۰۱۱ آماده تسلیم بود و حامد کرزی، رئیسجمهور وقت هم تمایل داشت درخواست طالبان را قبول کند. اما آمریکا بیشتر از آینده افغانستان، به فکر انتقام از اسامه بن لادن بود. دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا در آن زمان گفته بود: «ایالات متحده آمریکا تمایلی به مذاکرات برای تسلیم ندارد.»
اما هم ملامحمد عمر و هم اسامه بن لادن بیشتر از دولت وقت آمریکا عمر کردند. مقامات آمریکایی نمیتوانستند قبول کنند که طالبان از حمایت مردمی در افغانستان بهره میبرد. اما بخشی از این حمایت، مدیون کشتار غیرنظامیان توسط ارتش آمریکا بوده است.
لالمحمد کمی بیش از یک سال بعد از قتلعام غیرنظامیان توسط سرجوخه بیلز، ۵ فرزند خود را در انفجار در جلوی خانهشان از دست داد. او معتقد است که این انفجار، در اثر حمله هوایی آمریکا روی داده است. او بلافاصله بعد از کشته شدن فرزندانش، دستگیر و به زندانی در پایگاه بگرام در خارج از کابل منتقل شد. او ۶ سال آنجا بود تا این که ماه پیش طالبان کابل را فتح کرد و زندانیان را آزاد کرد.
او در گفتوگو با گاردین گفته است که قبل از مرگ فرزندانش، هیچکدام از اعضای خانوادهاش با طالبان نبودهاند؛ «من با طالبان نبودم، اعضای خانوادهام هم با طالبان نبودند. اما وقتی این چیزها اتفاق افتاد بیشترمان به طالبان ملحق شدیم. ما گزینه دیگری نداشتیم. آمریکاییها آنها را کشته بودند، بنابراین تنها راهی که باقی مانده بود این بود که به طالبان ملحق شویم.» البته درد و رنج ۲ سو دارد و طی سالها، غیرنظامیان زیادی در بمبگذاریها و حملات طالبان اعضای خانوادهشان را از دست دادهاند. با این حال طالبان گفته است که از گذشته درس گرفته و به تمامی مخالفان سابق خود مصونیت اعطا کرده و وعده تحصیلات برای دختران و تشکیل دولت فراگیر داده است. اما تمام اعضای کابینه جدید این گروه از مردان عضو طالبان هستند و امیدها به دولت فراگیر عملا از بین رفته است. علاوه بر آن، انتشار گزارشهای متعددی از قصاص و انتقام و سرکوب شدید معترضان به نگرانیها درباره شروع چرخه خشونت در افغانستان دامن زدهاند. بسیاری نگران هستند که طالبان، سرمست از فتح و قدرت، چرخه انتقام را از سر بگیرد و دشمنان قدیمی خود را سرکوب و شکنجه کند و احتمالا، به قتل برساند.
نظر شما