اما چرا خانواده زندانیان که اغلب هیچ نقشی ندارند، قربانی اصلی این واقعیت
دردناک هستند؟ شرایط خانواده زندانیان بهدلیل گرفتاریهای روزافزون اقتصادی زمینهای هموار را برای بروز جرایم گوناگون به وجود آورده.
با توجه به این واقعیت ناخوشایند باید تلاشهای سازمانهای مرتبط با دفاع از حقوق زندانیان برای رهایی زندانیان غیرعمد مالی بیشتر شود. براساس آمار، حدود 150 هزار زندانی در کشور وجود دارد که حدود 70 درصد این افراد ازدواج کردهاند و خانوادههای این افراد با به زندان افتادن نان آور خود، نیازمند ارائه خدمات حمایتی برای جلوگیری از فروپاشی هستند.
برابر اعلام سازمان زندانها و اقدامات امنیتی و تربیتی کشور از مجموع زندانیان حدود 100هزارنفر متاهل و سرپرست خانواده هستند، به نحوی که برای تامین حداقل معیشت زندگی دچار بحران شده و تعداد قابل توجهی از فرزندان این خانوادهها بهدلیل مشکلات اقتصادی مجبور به ترک تحصیل شدهاند.
اما درشرایطی که این وضعیت، خانواده زندانی را به شدت تحت فشار قرار میدهد، چرا قوانین ما به گونهای است که در اغلب موارد افراد حتی بهدلیل ارتکاب سادهترین خطاها ممکن است سر از زندان دربیاورند و آنان را به زندان میفرستیم، بدون اینکه برنامه حمایتی ویژهای برای خانواده آنان داشته باشیم؟ از این گذشته موضوع مراقبت بعد از خروج زندانی برای بازگرداندن فرد به جامعه، از موضوعاتی است که برای آن برنامههای مناسبی وجود ندارد.
برمبنای قوانین شرع اسلام جز در برخی موارد محدود، نمیتوان افراد را زندانی کرد و در سایر موارد باید از مجازاتهای دیگر یا برخی محدودیتهای تنبیهی استفاده کرد.
آمارهای رسمی ارائهشده حکایت از این دارد که در 3 دهه گذشته بهدلایلی چون ازدیاد جمعیت و افزایش مهاجرت بیرویه به کلانشهرها، ضعف قوانین و افراط قضات در زندانی کردن افراد، تعداد زندانیان رشد فزایندهای داشته است.
آمار بالای زندانیان به گونه ای است که کمک سازمانهای مختلف جوابگوی نیازهای خانوادههای آنان نیست و اعضای این خانوادهها در معرض آسیبهای شدیدی هستند. به همین دلیل قوانین باید به گونهای اصلاح شود که افراد کمتری زندانی شوند؛ رویهای که در 3-2سال اخیر تا حدودی شاهد آن بودیم، بهعنوان نمونه زندانی نکردن برخی محکومان مالی همچون چک یا مهریه از جمله این اقدامات است.
سرانه زندان در کشور ما جزو آمارهای بالا در جهان محسوب میشود، به همین نسبت خانوادههای زندانیان نیز با توجه به مسئله کمبود منابع مالی تحت فشار هستند که باید فکری اساسی در این رابطه کرد.
آسیبشناسان و پژوهشگران مسائل اجتماعی معتقدند به زندان رفتن یک عضو، اثر سوء و تبعات روانی و اجتماعی ناخوشایندی برای خانواده به همراه دارد.
یک پژوهشگر و کارشناس مسائل اجتماعی، خانوادههای زندانیان را بیگناهان محکوم مادامالعمر میداند و میگوید: خانوادههای زندانیان در شرایط مختلف اجتماعی، دچار سرخوردگیهای متفاوتی میشوند؛ ازجمله در پیداکردن کار و حتی در روابط صمیمانهتری مانند دوستیابی.
به گفته دکتر اقلیما، بنابر آمار منتشره از سال 57 تا به حال حدود یک میلیون و 200 هزار نفر به زندان رفته و ترخیص شدهاند و اگر هر خانواده را متشکل از 4 نفر بدانیم فقط حدود 2 میلیون کودک تحتتأثیر مستقیم به زندان رفتن یکی از اعضای خانواده خود است و اگر فقط 10درصد این افراد به انحراف کشیده شوند، میتوان ادعا کرد که 200 هزار نفر در کشور تحتتأثیر به زندان رفتن یک عضو خانواده، خلافکار شده اند و جامعه نه تنها مجبور به صرف هزینه سنگینی برای نگهداری این افراد است، بلکه از آنها نیز نمیتواند بهرهای ببرد.
او به نکته جالبی درباره پیشگیری از به زندان رفتن افراد اشاره میکند و میگوید: ماهانه دستکم300هزار تومان برای هر زندانی هزینه میشود و چنانچه مکانیسمهای اجتماعی ما به حدی قوی باشد که بتواند این مبلغ را قبل از به زندان رفتن افراد به آنها برساند و در واقع برای سلامت آنها سرمایهگذاری کند، انحرافهای اجتماعی و آسیبهای خانوادگی بسیار کاهش خواهد یافت.
اقلیما میگوید: سیاستهای اجتماعی کشورمان به گونهای است که خانوادههای زندانیان با مشکل روبهرو میشوند و در بسیاری از موارد آبروی این خانوادهها نیز به خاطر اشتباه یک عضو خانواده از بین میرود.
همانگونه که قانون، شکل مجازات را تعیین کرده و تشخیص داده که افراد بهدلیل انجام خطاهای خاصی باید به زندان بروند، باید در مورد حمایت از خانوادههای آنها هم طرحی داشته باشد. این حق اعضای خانواده زندانی است که از حمایتهای اجتماعی بهرهمند شوند، در حالی که حمایتهای ما از نظر کمیو کیفی با مشکل روبهروست.
به علاوه در کشوری سنتی با فرهنگی ضعیف، اشتباهات یک عضو خانواده، زندگی دیگر اعضا را نیز مختل میکند.
در حال حاضر حدود ۱۲هزار زندانی غیرعمد مالی، در زندانهای کشور دوران محکومیت خود را سپری میکنند و برای رهایی آنان به گفته مسئولان ستاد دیه کشور به حدود 4 هزار میلیارد ریال نیاز است.
این در حالی است که سال گذشته(86) در جشنهای گلریزان رمضان، نیکوکاران 65 میلیارد ریال برای آزادی زندانیان غیرعمد مالی اهدا کردهاند. نرخ بیمه در ایران نسبت به سایر کشورها بسیار پایین است و بهدلیل بیتوجهی، هرساله صدها تن جان خود را در اثر حوادث مرتبط از دست میدهند و عده دیگری نیز بهدلیل نداشتن بیمه راهی زندانها میشوند.در همین رابطه محمدعلی ساری، معاون ستاد دیه کشور، میگوید: با تلاشهایی که انجام شده، با اختصاص مبلغ ۱۲۰۰ میلیاردریال تسهیلات بانکی برای کمک به آزادی زندانیان، میزان وام قرضالحسنه تا سقف دیه کامل ماه حرام با بازپرداخت ۱۸۰ تا ۱۹۵ قسط است. مبلغ وام پرداختی به زندانیان نیز از ٥ میلیون تومان به ١٠ میلیون تومان افزایش یافته است، ضمن اینکه ستاد دیه به اقلیتهای دینی ساکن کشور که بهدلیل جرائم غیرعمد گرفتار زندان شدهاند نیز کمک مالی میکند.
به گفته او، 8 هزار تن از زندانیان غیرعمد مالی دیهای و بقیه به دلایلی همچون چک، نفقه و مهریه زندانی شدهاند که چشم امیدشان به خیرین و نیکوکاران است و چه ماهی بهتر از ماه رمضان برای گذشت و بخشش؟تصور کنید در خانوادهای زندگی میکنید که نانآور آن به هر دلیلی در زندان است؛ در این شرایط زندگی چگونه خواهد بود؟ سعی کنید فقط برای چند لحظه خود را در این شرایط قرار دهید و لحظهای فکر کنید که چه کسی دلشکسته شما را التیام خواهد بخشید؟