به گزارش همشهری آنلاین این روزنامه نوشت: ۱- سال ۱۳۸۲ (۱۸ سال پیش) در پی برخورد غیر قانونی آژانس بینالمللی انرژی اتمی -IAEA- با برنامه هستهای ایران و مقایسه آن با برخوردی که آژانس در مقابل نقض فاحش معاهده «منع گسترش سلاحهای هستهای- NPT» از سوی سایر کشورهای عضو داشته است، طی یادداشتی با عنوان «برای ما چه خوابی دیدهاند؟!» هشدار داده و نوشته بودیم: «شواهد و قرائن موجود از توطئه جدید و خطرناکی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم مظلوم این مرز و بوم حکایت میکند که آمریکا و متحدانش با همکاری نزدیک سازمان ملل و بهرهگیری از یک جریان مرعوب و یا آلوده داخلی در پی اجرای آن هستند. ابراز نگرانی از دستیابی ایران به سلاح هستهای، فقط پوشش ظاهری این توطئه است و نه موضوع اصلی آن». در آن هنگام اگرچه برخی از مسئولان محترم باور کرده بودند که آژانس نسبت به فعالیت هستهای کشورمان و احتمال انحراف آن به سوی تولید سلاح هستهای با تردید روبهرو شده و این تردید از طریق تعامل با آژانس و اجازه بازرسی از تاسیسات هستهای برطرف خواهد شد، ولی شواهد فراوانی حکایت از آن داشت که فعالیت هستهای کشورمان و ابراز نگرانی درباره تولید
سلاح اتمی فقط یک بهانه است و حریف برای این عرصه خواب دیگری دیده است!
۲- در آن هنگام با استناد به نمونههای رسماً اعلام شدهای از نقض پیمان
«منع گسترش سلاحهای هستهای-NPT» توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه و چند کشور دیگر پرسیده بودیم چرا آژانس در مقابل این نمونههای بارز از نقض NPT که در گزارشهای رسمی آژانس آمده است، سکوت اختیار کرده و دست به اقدامی نمیزند؟! پاسخ آقای محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس، سکوت بود! و متاسفانه این پرسش از سوی مسئولان محترم نیز دنبال نمیشد! و یا دستکم اینکه جدی گرفته نشده بود!
۳- نمونههای نقض معاهده NPT از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و… فهرست بلند بالایی است و مخصوصاً طی دو دهه اخیر موارد فراوان دیگری هم به آن افزوده شده است. در این مختصر اما، فقط به دو نمونه اشاره میکنیم و برای پیگیری بیشتر میتوانید به یادداشت یاد شده مراجعه فرمائید؛ بخوانید!
الف: براساس ماده ۹ پیمان NPT، کشورهای جهان به دو دسته «کشورهای دارنده سلاح هستهای» و «کشورهای فاقد سلاح هستهای» تقسیم شدهاند. ماده مزبور
در این باره تصریح میکند؛ «کشورهای دارنده سلاح هستهای به دولتهایی اطلاق میشود که تا قبل از ژانویه ۱۹۶۷، یک سلاح هستهای یا وسیله انفجاری هستهای را ساخته و منفجر کرده باشند.».
ب: ماده اول معاهده یاد شده تصریح دارد که «هیچیک از کشورهای دارای سلاح هستهای حق واگذاری مستقیم یا غیرمستقیم سلاحهای هستهای یا سایر ادوات انفجاری اتمی را به کشورهای فاقد سلاح هستهای ندارند و نباید به هیچ طریقی در ساخت سلاح اتمی به کشورهای دیگر کمک کنند».
۴- آمریکا، انگلیس و فرانسه به اعتراف خود، رژیم اشغالگر قدس را به سلاح اتمی مجهز کردهاند. ژنرال دوگل در بخشی از خاطرات خود مینویسد؛ امشب با آرامش میخوابم چرا که بالاخره اسرائیل به سلاح اتمی مجهز شد! کشورهای یاد شده در تولید تسلیحات هستهای پاکستان و هندوستان نیز نقش برجستهای داشتهاند.
جرج بوش (بوش پسر) در سفر سال ۲۰۰۷ خود به هندوستان (و در اوج چالش هستهای با جمهوری اسلامی ایران) در یک کنفرانس خبری اعلام کرد یکی از اهداف سفرش به هند، انعقاد قراردادهای هستهای برای ارتقاء توان هستهای این کشور بوده است.
او به سؤال خبرنگار درباره مغایرت این قرارداد با مفاد NPT پاسخی نداد!
گفتنی است آژانس در گزارش جداگانهای به دهها نمونه از نقض مفاد NPT و بیتوجهی کشورهای یاد شده نسبت به توصیههای این نهاد - به اصطلاح بینالمللی! - اشاره کرده است که شرح آن به درازا میکشد و بیرون از محدوده این وجیزه است.
۵- اکنون جای این سؤال است که اگر رژیم اشغالگر قدس - مطابق بهانه آمریکا و متحدانش- به دلیل آنکه عضو پیمان NPT نیست، مورد سؤال قرار نمیگیرد، چرا کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه که عضو این پیمان هستند برخلاف نص صریح ماده یک این پیمان، سلاح هستهای در اختیار رژیم وحشی اسرائیل قرار دادهاند؟!
بنابراین مطابق مواد صریح پیمان NPT، مادام که آمریکا، انگلیس و فرانسه، سلاحهای هستهای رژیم اشغالگر قدس را پس نگرفته و یا نابود نکردهاند، نباید خواستار اجرای - البته تبعیضآمیز و کینهتوزانه- مفاد این پیمان درباره سایر کشورها از جمله ایران اسلامی باشند.
۶- اینگونه بود که در کیهان آورده بودیم: «از آنجا که بستر این توطئه، حضور جمهوری اسلامی ایران در پیمان NPT است، تنها راهچاره و عاقلانهترین اقدام، خروج جمهوری اسلامی ایران از پیمان NPT است. بدیهی است که کمترین تردید در ضرورت خروج از این پیمان، تن دادن به فتنهانگیزی آمریکا و اروپا و فراهم آوردن زمینه آسیبهای بزرگ و غیرقابل جبران در آیندهای نه چندان دور خواهد بود». و گذر زمان نشان داده است که پیشبینی آن روز کیهان بیکم و کاست صحت داشته است.
پیشنهاد کیهان با ماده ۱۰ معاهده NPT نیز همخوانی و انطباق کامل داشت. در ماده ۱۰ NPT آمده است «چنانچه هر یک از اعضای پیمان تشخیص بدهد که حوادث فوقالعاده مربوط به این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است، این حق را خواهد داشت که در اِعمال حاکمیت ملی خود از پیمان خارج شود». و ما خارج نشدیم!
۷- یادداشت کیهان بازتاب گستردهای در خبرگزاریها و رسانههای خارجی داشت. خبرگزاریهای فرانسه، آسوشیتدپرس، رویترز، یونایتدپرس، کیودو (ژاپن)، شبکههای تلویزیونی مسکو، بیبیسی، الجزیره، سیبیاس و بسیاری از مطبوعات آمریکایی و اروپایی ضمن انعکاس بخشهایی از یادداشت کیهان، خروج ایران از معاهده NPT را درصورت وقوع «بسیار نگرانکننده»! توصیف کرده بودند. ابراز نگرانی شدید دشمنان تابلودار ایران از احتمال خروج جمهوری اسلامی ایران از معاهده NPT به وضوح نشان میداد که پیشنهاد خروج از NPT شلیک به پاشنه آشیل دشمن و خنثیکننده توطئهای است که تدارک دیده و کلید زده بودند!
گفتنی است برخی از خبرگزاریها نیز با اشاره به استفاده آمریکا از اهرم آژانس برای فشار بر ایران، پیشنهاد کیهان را طبیعی دانسته بودند، مخصوصاً آنکه خروج از NPT در ماده دهم معاهده نیز پیشبینی شده و مجاز تلقی شده بود. یونایتدپرس در این باره نوشت «شریعتمداری در یادداشت خود با اشاره به ماجرای حمله آمریکا به عراق تاکید کرده است، آمریکاییها در سال ۱۹۹۱ میلادی پشت دروازههای بغداد بودند ولی با توجه به اطلاعات ناتمامی که از توان نظامی عراق داشتند برای جلوگیری از تلفات سنگین نیروی انسانی خود، ادامه تهاجم را به تاخیر انداختند. راهکار آمریکا در آن زمان این بود که از مراکز نظامی عراق بازرسیهای مکرر انجام گیرد و این مراکز را به دست خود عراقیها و به بهانه بازرسی تسلیحات کشتار جمعی نابود کند».
و در ادامه آورده بود «کیهان مدعی است پروتکل الحاقی برای اطلاع دقیق آمریکا از توان نظامی ایران است».
پروفسور ساژینا، مشاور انرژی اتمی روسیه با اعلام اینکه یادداشت کیهان به عنوان یک «سند» در نشست اتحادیه اروپا ثبت شده است، پیشنهاد کیهان درباره خروج ایران از معاهده NPT را نتیجه فشار آمریکا برای وادار کردن ایران به پذیرش پروتکل الحاقی و کسب اطلاعات از توان نظامی ایران ارزیابی کرد.
۸- به این اعتراف هم که فقط یکی از بسیارهاست توجه کنید؛ «جورج فریدمن» مدیرکل «آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا» است او مشاور ارتش و دولت آمریکا در حوزه دفاع و امنیت ملی بود و مدت بیست سال نیز در کالج «دیکینسون» آمریکا علوم سیاسی تدریس میکرد. فریدمن در پاسخ خبرنگار روزنامه آمریکایی «یو. اس. ای. تودی» که از وی درباره تنش هستهای میان ایران و آمریکا سؤال کرده بود، میگوید؛ مشکل آمریکا با ایران مسئله هستهای این کشور نیست، مسئله آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا، بلکه در حال تخاصم و دشمنی با آمریکا میتوان بزرگترین قدرت نظامی و تکنولوژیک منطقه بود. این برای آمریکا الگوی قابل قبولی نیست!
۹- اکنون جای این سؤال است که دستاورد ایران اسلامی از دو دهه چالش هستهای (ابتدا با تروئیکای اروپا و سپس با۱+۵) چه بوده است؟! بعد از تصویب برجام و مطالعه متن آن نوشتیم «اسب زین کرده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم»! و در گزارشی آوردیم «بُرد - بُرد نتیجه داد، هستهای رفت و تحریمها ماند»! همان هنگام موج گستردهای از هجوم به کیهان را شاهد بودیم و…
امروزه اما، با ابتکار مجلس شورای اسلامی و تصویب «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» چالش هستهای تغییر مسیر داده و از انفعال بیرون آمده است. حریف بر ادامه مذاکرات وین تاکید دارد ولی کماکان بر خواسته زورگویانه و غیرقانونی خود اصرار میورزد و در این سوی ماجرا، لغو همه تحریمها و راستیآزمایی آن از جانب ایران، شرط ادامه مذاکرات است. آنچه در این میان نباید نادیده گرفته شود، اینکه آمریکا از تحریمها به عنوان یک اهرم برای مقابله با ایران اسلامی بهره میگیرد و بدیهی است که حاضر به از دست دادن این اهرم فشار نیست. از این روی ادامه چالش هستهای فقط اتلاف وقت و تحمیل هزینه گزاف به ملت و نظام است. فراز و نشیبهای چالش بلندمدت هستهای به وضوح نشان میدهد که آژانس- به قول ملای رومی- شتر مجنون است که هرگز به کوی لیلی نمیرود…
ماده ۱۰ معاهده NPT راه را نشان داده است. بخوانید؛
«چنانچه هر یک از اعضای پیمان تشخیص بدهد که حوادث فوقالعاده مربوط به این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است، این حق را خواهد داشت که در اِعمال حاکمیت ملی خود از پیمان خارج شود».
نظر شما