مردم با این آهنگ و آواز خاطره دارند؛ همراه استاد آن را زیرلب یا در ذهن زمزمه میکنند و اینگونه تازه میتوانند سالن را با رضایت ترک کنند. همین میشود که حتی بعد از آنکه شجریان مدتی از خواندن این تصنیف سر باز میزند، دوباره به جانب خواست مردم باز میگردد و آن را میخواند. نه به این قدرت ماندگاری، اما هر خوانندهای تصنیفها و گاه قطعات آوازیای دارد که مخاطبانش آن را بارها گوش کردهاند و به حافظه سپردهاند و چه بسا با آن خاطره دارند. اما با این احوال در کنسرتها، خصوصا این اواخر، هیچ تصنیف آشنایی از آوازخوان روی صحنه نمیشنویم.
همه اصرار دارند تنها به خواندن قطعات جدید اکتفا کنند. همین میشود که در کنسرت اخیر علیرضا قربانی نیز با وجود میل شدید مردم به اینکه او یکی از تصنیفهای آشنا و محبوب «سازخاموش» خود را بخواند، او بدون توجه به این خواسته مخاطب، صحنه را ترک میکند؛ همان که در کنسرت اخیر همایون شجریان هم اتفاق افتاد.
هرچند علیرضا قربانی در برخی قطعات این کنسرت به تمامی رضایت مخاطب را از آن خود کرد مانند تصنیف «غلام قمر» و «در عاشقی» (مولانا) که آهنگسازی این تصنیفها نیز از آن او بود و یا در برخی قطعات آوازی، اما میل مخاطب به شنیدن اجرای زنده از اثری که در ذهن او رنگی آشنا دارد ربطی به قدرت یا ضعف قطعات جدیدی که میشنود ندارد.
علیرضا قربانی که برای مخاطبعام به واسطه خواندن تیتراژ سریالهایی چون« شب دهم»، «کیف انگلیسی» و «مدار صفر درجه» شناخته شده و محبوب است در کنسرت اخیر خود توانست باز هم بر تواناییهای آوازی خود صحه بگذارد. او که دامنه صدای وسیعی دارد و در اوجها موفق ظاهر میشود در کنسرت اخیر خود نشان داد که تلاشی جدی برای تسلط بیشتر بر بمخوانی داشته و دارد. او در عین حال به عرصه آهنگسازی هم ورودی جدی داشت چرا که سه تصنیف با آهنگسازی وی در این کنسرت اجرا شد.
کنسرت گروه «اشتیاق» به خوانندگی علیرضا قربانی اما حکایت متفاوتی از برگزاری یک کنسرت گروهی سنتی داشت. این کنسرت در دو بخش تدارک دیده شده بود تا در بخش نخست نوعی کوارتت زهی ایرانی را معرفی کند. علی قمصری، آهنگساز بسیار جوان ایرانی که نخستین اثرش را با همایون شجریان با نام «نقش خیال»، سه سال پیش ارائه کرد و همان زمان نوید ورود یک امید را به عرصه آهنگسازی داد، خیلی زود به فکر خلاقیتی در سازبندی موسیقی ایرانی افتاد؛ خلاقیتی که به کوارتت زهی ایرانی (کمانچه ) رسید.
قمصری در بروشور کنسرت با نگاهی ویژه به دو بال موسیقی، یعنی آهنگسازی و اجرا و با انتقاد از دوگانگی در پیکره بندی موسیقی ایران (ساختار بندی آهنگسازی و مراتب تحصیل آنکه براساس متدولوژی غربی است و کیفیت نوازندگی و آواز که بر مبانی ردیف دستگاهی ایرانی است)، تجربه اخیر گروه اشتیاق را تلاشی برای پر کردن این شکاف دانسته است.
کوارتت زهی به گروهی از نوازندگان میگویند که توسط چهار ساز به اجرا میپردازند و این سازها معمولا دو ویولن، یک ویولا و یک ویلنسل است. شاید هایدن که او را پدر کوارتت زهی مینامند هم تعجب کند که در یک کوارتت، کمانچه ایرانی جای ویولن را گرفته است؛ کاری که گروه اشتیاق کرد ه است. در این کنسرت دو کمانچه و یک کمانچه آلتو و یک کمانچه باس در کنار تار و نی و عود و کوزه و دمام و تنبک مینواختند.
این کنسرت در مجموع توانست هم نظر مخاطبان حرفهای را جلب کند و هم مخاطبین عام را.