از گفتههای عبدالجلیل رضوی که از پست نایب رئیسی در فدراسیون جودو چند ماهی است به ریاست آن رسیده میتوان دریافت که جودوی ایران بهزودی شاهد تغییر و تحولات وسیعی خواهد شد. پیش از بازیهای المپیک پکن با توجه به درگیریهایی که در اردوی تیمملی بهوجود آمد محمدرضا حاجیوسفزاده مربی باسابقه تیمملی با اعتراض خود را کنار کشید، اما فدراسیون در آن زمان مصلحت دید که تیمملی با هدایت حاجیوسفزاده در المپیک حاضر شود و در صورت کسب نتایج ضعیف بهانهای برای توجیه باقی نماند.
این درحالی بود که رضوی در مصاحبهای تلویزیونی قبل از المپیک اصلاح ساختاری و فنی را در جودوی ایران کاملاً ضروری دانسته بود: «سالهای سال است که دنیا با سبکها و شیوههای تازهای جودو را به نمایش میگذارد و ما هنوز در بند روشهای کهنه تاکتیکی خود هستیم.»حالا المپیک تمام شده و از این مهمتر 6 نماینده جودوی ما هم در این میدان هیچ دستاوردی نداشتهاند و طبیعتاً باید اصلاحات را آغاز کرد.
نشست کارشناسی بررسی علل ناکامی جودو در المپیک تشکیل شده و شواهد و گفتهها هم نشان میدهد که تغییرات جودو در راه است. رضوی در این مورد میگوید: «باید دست به یک بازسازی در کادر فنی و تیمملی بزنیم.» در همان نگاه اول میتوان فهمید که معنی اصلی این سخن رضوی این است که محمدرضا حاجیوسفزاده با سابقهای بیش از 12 سال در تیمملی دیگر در این تیم جایگاهی ندارد.
رئیس جوان فدراسیون جودو که چند سالی است در بخش صنعت نفت هم تجربیات مدیریتی دارد به نظر میرسد دست به ریسک بزرگی زده است.رضوی در کنار اشاره به این مسئله که به زودی از میران و میراسماعیلی در کادر فنی تیمملی جودو استفاده خواهد شد به این نکته هم میپردازد که بهزودی یک مربی کرهای در کنار تیمملی قرار خواهد گرفت: «این مربی کرهای از مربیان المپیکی و دارای رزومه خوبی است.» ارزیابیهای فنیتر و دقیقتر نشان میدهد که با توجه به وضعیت موجود تنها جذب یک مربی کرهای نمیتواند تضمین کننده بازسازی اساسی در جودی ایران باشد.
به نظر میرسد از آن جایی که رئیس فدراسیون جودو خود اشاره روشنی به این مسئله دارد که یکی از مهمترین دلایل اصلی ضعف جودو در ایران عدم استقبال جوانان از این رشته است، بهتر است برای رهایی از وضعیت موجود در کنار جذب یک مربی خارجی امر استعدادیابی در اولویت بالاتری قرار گیرد.اتفاقاً این جمله معروف خود رضوی است که گفته تیمملی صاحب منابع نیست. پس باید نگاه به این مقوله مهم جدیتر باشد. بهخوبی پیداست که در طول 10 سال گذشته کارهای پایهای و زیربنایی در جودوی ایران به درستی صورت نگرفته و امروز رفع اساسی مشکلات نیازمند برنامهریزیهای دقیقتری است. در این مسیر رئیس کنونی فدراسیون باید از مشاوران و نیروهایی استفاده کند که دارای قابلیتهایی بالا و تجربه عملی باشند.
طرح توسعه ملی جودو طرحی بسیار مفید است، البته به شرط آنکه با نیروهایی متخصص و آگاه همراه شود. تبدیل تیمهای استانی به تیمهای باشگاهی که به این طریق جودوکاران سراسر کشور از ساماندهی قویتری برای حضور در مسابقات برخوردار شوند و صدور مجوز برای مربیان طراز اول جودو در کشور که در کنار هدایت تیمهای خود میتوانند در امر استعدادیابی هم مشارکتهای مستقیم داشته باشند از جمله راهکارهای مناسب دیگری است که اگر با دقت نظر بیشتری همراه شود میتواند شتاب بیشتری به توسعه جودو بدهد.