یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۷ - ۱۰:۱۰
۰ نفر

همشهری آنلاین: این افراد را می شناسید: برنارد تاپی، لوچانو موجی، پی‌یرلوئیجی پایرتو، روبرت هویتسر و ویلیام بی واه لیم.

دکلین هیل را چطور؟ از شرط بندی ورزشی چه می دانید؟ از تبانی در ورزش؟ در فوتبال، آن هم در جام جهانی.

حتما از مافیا و دار و دسته‌های مافیایی چیزی به گوشتان خورده است. اما از مافیای شرط بندی و تبانی در فوتبال چطور؟

پرسشی دیگر: اگر بدانید که نتیجه یک رقابت ورزشی در بیرون میدان مسابقه و نه در درون آن رقم می‌خورد، چه می‌کنید؟ آیا بازهم حاضر هستید به تماشای آن مسابقه بنشینید؟ حتی اگر فینال جام جهانی فوتبال باشد ...

همه‌ آنهایی که در بالا نام برده شدند، یک ویژگی مشترک دارند. آن هم این است که میان بر را از مسیر عادی بهتر می‌شناسند. میان بر رسیدن به پیروزی، به قهرمانی و به پول!
هنوز فوتبال فرانسه کابوس برنارد تاپی را به یاد دارد. سری A هم هنوز در شوک کالچو پولی به سر می‌برد. هویتسر هم برای آلمانی‌ها وضعیت مشابهی دارد، داوری که در آستانه‌ جام جهانی ‌٢٠٠٦ فوتبال، میزبان جام جهانی را به هم ریخت.

گرفتن رشوه وتبانی از سوی او باعث شد تا تردیدهای زیادی در مورد اعطای میزبانی جام جهانی هجدهم به آلمان به وجود آید. اکنون پس از گذشت ‌٣ سال از آن رخداد کتابی در آلمان چاپ شده که توفانی به پاکرده است. کتابی درباره‌ مافیای شرط بندی در فوتبال که دکلین هیل، یک روزنامه‌نگار کانادایی پس از ‌٣ سال تحقیق آن را نوشته است. یک آسیایی که شرط بند قهاری است، بخشی از کتاب این جرم شناس را تشکیل می‌دهد. ویلیام بی واه لیم که دو سال پیش به همراه همدستانش دستگیر شد.

چاپ کتاب هیل، که هم‌زمان به ‌٧ زبان نیز ترجمه شده، موجب شد تا هفته نامه آلمانی "اشپیگل" در گزارشی ویژه به بررسی تبانی در فوتبال بپردازد.[گزارش اشپیگل، بوندسلیگا را شوکه کرد]

در این گزارش که با عنوان "بازی به هم زن‌ها" به قلم "کریستوف بیرمان"،‌ "لوتار گوریس" و "میشاییل ولتسینگر" به چاپ رسیده، آمده است:

شرط بندها در آسیا بازار جهانی شرط بندی را قبضه کرده‌اند. درآمد آنها به میلیاردها می‌رسد و ساخت و پاخت و تقلب در دنیای زیر سیطره‌ آنها فراگیر شده است، به ویژه فوتبال. حتی بازی‌های جام جهانی و بوندسلیگا می‌توانند درگیر این ساخت و پاخت‌ها شده باشند.

کایزرسلاترن - هانوفر

‌٢٦ نوامبر ‌٢٠٠٥ پنجمین روزی است که ولفگانگ ولف مربی‌گری کایزرسلاترن را به عهده گرفته است. این تیم در قعر جدول وضعیت وخیمی دارد و سیزده هفته است که بردی نداشته است. بنابراین طبیعی است که "لاترن" باید پیروز شود. شنبه این هفته ولف برای نخستین بار در بازی با هانوفر روی نیمکت لاترن می‌نشیند.

ولف که یک روستایی از منطقه فالتس است و خودش ‌١٢ سال برای این باشگاه که هورست اکل و فریتس والتر در دهه‌ ‌٥٠ قهرمانان ملی آن بوده‌اند، توپ زده است. ولف با محیط پر از هیجان این باشگاه و انتظارهایی که از آن می‌رود، آشناست. او همچنین به این امر واقف است که به عهده گرفتن مربی‌گری تیمی در معرض سقوط چه معنایی دارد. در روزهای سخت همه چشم امید به او دارند، از بازیکنان، مدیران، هواداران تیم گرفته تا خبرنگاران و تمامی مردم منطقه فالتس.

اما ولف از این مساله چیزی نمی‌داند که در این شنبه‌ به خصوص در بازی خارج از خانه‌ کایزرسلاترن دو نفرهستند که با نگاهی بی‌تفاوت به فریتس والتر و منطقه‌ فالتس این بازی را تماشا می‌کنند. یکی از این دو نفر ویلیام بی ‌واه لیم نام دارد و یک شرط بند حرفه‌ای است. او در آپارتمان خود در بادن بادن در مقابل کامپیوتر می‌نشیند و از راه اینترنت با آدریان سیم رابط خود در "میری"، شهری از مالزی در کناره‌ دریای جنوبی چین چت می‌کند. آدریان سیم کارگزار لیم در بازار شرط بندی آسیاست.

ولف ترکیب تیم را در اتاق کنفرانس هتل کوئین در شهر هانوفر اعلام می‌کند. حدود ساعت یک و نیم، صحبت با تیم تمام می‌شود. حالا بازیکنان می‌دانند که چه کسی از ابتدا در ترکیب اصلی جای دارد و سپس هر یک برای مدت کوتاهی راهی اتاق‌های خود می‌شوند. به این ترتیب آنها برای چند مکالمه‌ تلفنی فرصت دارند. پس از نوشیدن قهوه، اتوبوسی تیم را به ورزشگاه آ. و .د ‌آره‌نای هانوفر می‌برد. جایی که قرار است سرفصل جدیدی در روند ورزشی کایزرسلاترن اتفاق بیفتد.

اندکی پس از ساعت دو بعدازظهر، یعنی یک ساعت و نیم پیش از سوت آغاز بازی، ویلیام بی‌ واه لیم روی پیروزی هانوفر شرط بندی می‌کند. او در ابتدا ‌٢٥٠ هزار یورو و سپس یک میلیون یورو از طریق کارگزارش آدریان سیم در بازار شرط بندی آسیا ثبت می‌کند. ساعت ‌٢ و ‌٤٥ دقیقه بعدازظهر سیم شرط یک میلیون یورویی را تایید می‌کند.

هانوفر ‌٩٦ – ‌٥٠/٠ – ‌٨٥٠/٠ – ‌٧٨٠٠٠
هانوفر ‌٩٦ – ‌٧٥/٠ – ‌٨٧٠/٠ – ‌٣٠٠٠٠
هانوفر ‌٩٦ – ‌٧٥/٠ – ‌٩٠٠/٠ – ‌٥٠٠٠٠٠
هانوفر ‌٩٦ - ‌٥٠/٠ - ‌٧١٠/٠ – ‌٣٩٢٠٠٠

جمع: یک میلیون یورو

لیم جواب می‌دهد: "پنج هزار یورو برای تو. خوبه؟"

آدریان سیم پاسخ می‌دهد: "مطمئنا. متشکرم"

ادبیات شرط بندها پیچیده نیست. خیلی راحت می‌گویند کدام بازی، کدام شرط، کدام ضریب برد و کدام مبلغ. بسیار مختصر و مفید. اسم این شرط بندی "هندی کپ" آسیایی است.

‌٥٠/٠ علامت پیروزی هانوفر در خانه است، فرقی نمی‌کند با چه اختلافی. ‌٨٥٠/٠ ضریب برد است که بر طبق آن به ازای هر یوروی سرمایه‌گذاری شده، ‌٨٥ سنت برنده می‌شوید و ‌٧٨٠٠٠ مبلغ شرط بندی به یورو است.

روی همین فرمول ها لیم ‌٣٩٢٠٠٠ یوروی دیگر شرط می‌بندد. شرط ‌٧٥/٠ بدان معناست که هانوفر با تفاوت دست کم دو گل پیروز می‌شود که لیم در مجموع ‌٥٣٠٠٠٠ یورو روی این فرمول شرط می‌بندد و آدریان سیم ‌٥٠٠٠ یورو به عنوان پاداش ویژه دریافت خواهد کرد.

این شنبه لیم مجددا روی باخت کایزرسلاترن در نخستین بازی خود با مربی‌گری ولفگانگ ولف مبلغ ‌٢.8میلیون یورو شرط‌ بندی کرد. درست پس از گذشت نیم ساعت از شروع بازی، هانوفر با نتیجه دو بر صفر جلو افتاد. "غیر قابل تصور. آنچه که کایزرسلاترن این جا نشان می‌دهد، واقعا تاسف‌برانگیز است." این جمله‌های میشاییل بورن مفسر کانال پرمیره پس از گل دوم هانوفر است. پس از نتیجه‌ چهار بر یک به نفع هانوفر، آدریان می‌نویسد:" تبریک! ها ها ها!"

در پایان، کایزرسلاترن بازی را با نتیجه‌ پنج بر یک واگذار کرد. چهار گل از روی ضربه‌های کرنر و یک گل از ضربه‌ آزاد برای هانوفر بدست آمد. لیم با این بازی دقیقا ‌٢/٢ میلیون یورو می‌برد.

سه و ماه و نیم بعد، یعنی در مارس ‌٢٠٠٦ پس از شنود مکالمه‌های تلفنی به وسیله پلیس جنایی استان، ویلیام بی واه لیم دستگیر می‌شود. آنها متوجه شدند که در مدارک بدست آمده نشانه‌هایی از دستکاری مسابقه‌های فوتبال به چشم می‌خورد و روی هارد دیسک کامپیوترش چت‌های اینترنتی با آدریان سیم رویت می‌شود. اول ژوئن ‌٢٠٠٧ او در دادگاه استانی فرانکفورت مجرم شناخته شد. این پرسش که آیا احتمالا بازی کایزرسلاترن - هانوفر را خریده است، در دادگاه مطرح نمی‌شود.

پیدایش اینترنت دردنیای پسامدرن موجب انقلابی بزرگ در بازار شرط بندی شده است. در گذشته بخت آزمایی‌های دولتی و توتوها وسیله شرط بندی بودند و چند نفری هم میرزا بنویس مجوزدار و دیگر هیچ.

امروزه همه می توانند از راه اینترنت در تمام طول ‌٢٤ ساعت شرط بندی کنند. اسب دوانی، کریکت، راگبی، تنیس و البته فوتبال که هنوز هم ورزش شماره یک دنیا شمرده می‌شود. برای شرط بندی می توان نتایج فوتبال را مورد نظر قرار داد. روی پنالتی‌هایی که به خارج از دروازه زده می شوند و یا روی گل‌هایی که در ‌٣٠ دقیقه پایانی یک بازی به ثمر می‌رسند شرط بست. حتی زمانی که بازی‌ها در حال انجام هستند نیز شرط‌ بندی صورت می‌گیرد.

در سال جاری میرزا بنویس‌های قانونی در سرتاسر دنیا درآمدی ‌١٣ میلیارد یورویی را برآورد می کنند که این مبلغ در مقایسه با شرط‌بندی‌های غیر قانونی در بازار آسیا رقم کوچکی خواهد بود. محققان دانشگاه پکن تخمین می‌زنند که تنها خود چینی‌ها در سال جاری مبلغی در حدود ‌٥٠ میلیارد یورو روی نتایج بازی‌های فوتبال شرط بندی خواهند کرد.

در بازار شرط بندی های غیر قانونی آسیایی حقه بازی گسترش زیادی پیدا کرده و اعمال جنایتکارانه برای رسیدن به پول زیاد، شکل بسیار عادی به خود گرفته است.

شرط بند‌ها همواره با پول‌های زیاد سر و کار دارند. بدیهی است که دستکاری در کریکت، بسکتبال یا تنیس با رسوایی‌های بزرگی روبرو شده‌اند ولی در هیچ ورزشی به اندازه فوتبال رسوایی ها این اندازه متعدد نیستند.

فهرست این رسوایی‌ها درست همانند مسیر انتقال ویروس‌های آسیایی به دیگر نقاط جهان پر می‌شوند. از مالزی و سنگاپور، چین و ویتنام به برزیل، لهستان، چک، پرتغال، بلژیک، فنلاند و یا به ترکیه و از آنجا به غنا و آفریقای جنوبی.

اتحادیه فوتبال اروپا (یوفا) در سال گذشته ‌٢٦ بازی مشکوک از جام‌های اروپایی را مورد بررسی و کاوش قرار داد. در این فصل یوفا باز هم شش بازی را دستکاری شده خواند که شامل چهار بازی در جام اینترتوتو، یک بازی در مرحله انتخابی لیگ قهرمانان اروپا و یکی هم در مرحله مقدماتی جام یوفا بودند.

تیم‌های مشکوک از آلبانی، استونی و لیتوانی هستند. باشگاه بی اسم و رسم ترانس ناروا از استونی با بازیکنانی بی نام و نشان و غیرمطرح در سطح اروپا در سال گذشته در زمینه دستکاری بازی‌ها توجه همگان را به خود جلب کرده بود. این بار هم در هر دو بازی رفت و برگشت جام اینترتوتو برابر باشگاه اکراناس از لیتوانی احتمال می‌رود که نتایج آن را آگاهانه واگذار کرده باشد. این پدیده برای فوتبال حرفه‌ای آلمان به واقع تهدیدآمیز به نظر نمی‌رسد. با این همه، فوتبال ورزشی جهانی شده است که فوتبالیست‌ها همانند کالا در کشتی‌های بزرگ باربری جابه‌جا می‌شوند و ویروس ساخت و پاخت هم با آنها مهاجرت می‌کند.

این ویروس خطرناک است چرا که قلب ورزش را نشانه می‌رود. سپ هربرگر جایی گفته است: "مردم به تماشای فوتبال می‌روند چرا که خبر ندارند، چگونه و با چه نتیجه‌ای تمام می‌شود. اگر مردم خبردار شوند که دیگرانی پیشاپیش نتیجه بازی را تعیین کرده اند، از آن روی گردان خواهند شد. اما این ویروس آن چنان خطرناک است که فرد ترجیح می‌دهد، خیلی زود آن را از یاد ببرد، همان طور که در آلمان پرونده روبرت هویتسر فراموش شد. او همان داوری است که از شرط بند کروات پول گرفت تا در ازایش بازی‌های جام حذفی و رقابت‌هایی از بوندسلیگای دو و لیگ‌های منطقه‌ای را بد سوت بزند. "

ویروس دستکاری بازی‌ها تردید به پا می‌کند و به همین دلیل هم باید گفت که شدیداً موذی است. در همین رابطه حتی بازیکنان درون میدان هم از خود می‌پرسند آیا این اشتباه به راستی بدون عمد رخ داد؟ سخت می توان باور کرد آن هم وقتی که بازی‌های بوندسلیگا را با فینال دوی ‌١٠٠ متر مردان در بازی‌های المپیک مورد توجه قرار می‌دهند. آیا شدنی است که اوساین بولت بدون آنکه دوپینگ کند، تا این اندازه سریع بدود؟ آیا شدنی است که بازیکنی از کایزرسلاترن روی گل هایی که هانوفر زده است چشمانش سیاهی رفته باشد؟ آیا آنچه شنبه ‌٢٦ نوامبر ‌٢٠٠٥ در هانوفر رخ داد، تعمدی بود؟

در شنبه یاد شده همکاری به جیم تاورز در لندن اعلام خطر می‌کند. تاورز یک شرط بند حرفه‌ای است که به وسیله برنامه‌ کامپیوتری ویژه‌ای همه حرکت های شرط بندی در بازار آسیا را ثبت می‌کند. او شرط بندی‌هایش را در بنگاه‌های قانونی آسیا که در هنگ کنگ، ماکائو و فیلیپین جای دارند، به ثبت می رساند. بنابراین می‌توان به جرات گفت که اطلاعات جیم تورز در این زمینه از نظام‌های کنترل بنگاه‌های اروپا که از مرزهای قاره‌ فراتر نمی‌روند، بیشتر است.

تاورز ‌٤٠ ساله که نمی خواهد نام واقعی‌اش در روزنامه‌ها درج شود، می‌گوید: «لازمه کار ما این است که مشکوک باشیم، به این دلیل که همواره شایعه‌هایی پیرامون بازی‌های دستکاری شده وجود دارد.» با این حال او در ارتباط با بازی ‌٢٦ نوامبر ‌٢٠٠٥ در هانوفر نشانه‌های محکمی در دست دارد. در بازار شرط بندی آسیا ضریب برد برای بازی یاد شده سقوط می‌کند آن هم بدون آنکه دلیل یا مناسبتی در کار باشد.

محاسبه های برد و باخت شرط بندی اکثراً بدون اشتباه هستند و دیگر اینکه هیچ بازیکن کلیدی کایزرسلاترن هم به طور ناگهانی آسیب ندیده بود. شخص نامعلومی روی شکست سنگین کایزرسلاترن مبلغ زیادی شرط بسته بود. آن هم در شرایطی که هانوفر تنها چهار امتیاز بیشتر از تیم مهمان داشت و در همان فصل تنها در یک بازی خانگی به پیروزی رسیده بود. یک میرزا بنویس آسیایی در گفت و گوی تلفنی به تاورز می گوید: "شرط بندی های مشکوکی برد هانوفر را به ثبت رسانده اند."

تاورز هر فصل روی صدها بازی شرط بندی می‌کند، گاهی ‌١٥ هزار پوند در بوندسلیگا. در لیگ برتر گاهی این رقم به ‌٢٠٠ هزار پوند هم می‌رسد. او در سال‌های پرمحصول تا ‌٣٠ میلیون پوند هم درآمد دارد. تاورز می‌گوید که در بازار بین المللی تنها یک شرط بند دیگر را می شناسد که از راه قانونی بیش از او درآمد دارد.

لیم، زیر و رو بکش بادن بادنی پول هنگفتی روی بازی کایزرسلاترن و هانوفر شرط بسته است: ‌٢.8 میلیون یورو. تاورز با بهت و حیرت می‌گوید: "باور کردنی نیست. بدیهی است که این اقدام ضریب برد را پایین می آورد". 

ویلیام بی واه لیم

متاسفانه نمی‌توان از خود ویلیام بی ‌واه لیم پرسید، چرا روز ‌٢٦ نوامبر ‌٢٠٠٥ روی شکست کایزرسلاترن این همه پول گذاشته ای؟ او اندکی پس از آزادی‌اش از زندان آلمان را ترک کرد. آنهایی که او را دستگیر و محاکمه کرده‌اند، نمی‌دانند ویلیام بی واه لیم امروز در کجا زندگی می‌کند.

او همراه با سه همکار شرط بندش در ابتدای مارس ‌٢٠٠٦ دستگیر شد. بازیکنی از تیم لیگ منطقه‌ای اشبورن که اهل سنگال است، به رییس باشگاهش خبر داد که به او در ازای بازی بد رقم نامعلومی پیشنهاد شده است که او باید باخت تیمش را رقم بزند. این باشگاه هم فدراسیون فوتبال آلمان (DFB) را از این موضوع آگاه می‌کند،. DFB هم این موضوع را به دادستانی شهر فرانکفورت گزارش می‌دهد. به این ترتیب بود که در دسامبر ‌٢٠٠٥ تحقیق‌هایی در زمینه دستکاری در مسابقه های فوتبال به جریان می افتد.

اداره آگاهی ایالت هسن دو هفته تمام همه‌یتلفن‌های لیم را شنود می کند و نشانه‌های بسیار زیادی درباره‌ بازیکنان رشوه‌گیر، بازی‌های مشکوک و البته شرط بندی‌های مشکوک‌تر را جمع‌آوری می کند. ماموران در جستجوهای خانگی در دفترچه یادداشت لیم شماره‌های تلفن بازیکنان بسیاری را پیدا کردند که همگی در آلمان توپ می‌زدند. در تلفن‌های همراه همدستان او صدها تلفن مربوط به بازیکنان فوتبال در سرتاسر اروپا ذخیره شده بودند.

در کامپیوترهای لیم ماموران Skype – Chats  را کشف کردند که به واسطه آنها معلوم شد، لیم چه زمانی، چه درصدی و یا در کدام بازی و در کدام آژانس در آسیا شرط بندی کرده است.

در روز محاکمه مردی با کت و شلوار راه راه و موهای جوگندمی در دادگاه حاضر شد که همان ویلیام بی واه لیم بود. در عکس‌های گرفته شده لیم شباهت زیادی به مدیر فروش یک کارخانه‌ پیچ و مهره‌سازی در بازار چین دارد. او یک سال تمام را به سکوت گذراند و حرفی نزد. دادستان موفق نشد که هویت واقعی او را روشن کند.

در دادگاه متهم خودش را ویلیام بی ‌واه لیم معرفی کرد، مردی که همسرش را از دست داده و در بادن بادن ساکن است. در باد دورکهایم او خود را گان سون هونگ و یا تئوسنگ موآ معرفی می‌کند، گاهی هم لیمین ژو. ماموران تحقیق، گذرنامه‌ای چینی و رونوشت‌هایی از دو گذرنامه با عکس لیم که از جمله یکی از آنها گذرنامه‌ای انگلیسی بود و در هر سه، تاریخ تولدهای متفاوتی از ‌١٩٥٧ تا ‌١٩٦١ درج شده بود، پیدا کردند.

لیم مدعی است که در سال ‌١٩٩٨ به آلمان آمده و حرفه اش نجاری است ولی به عنوان آشپز هم در آلمان کار کرده و البته بعدها در شهر ماینتس رستورانی چینی را باز کرده است. او در سال ‌١٩٩٢ در کازینوی بادن بادن حساب سپرده ‌١.2 میلیون مارکی (واحد پول سابق آلمان) را باز کرد. از ماه مه ‌٢٠٠٠ با دست و دلبازی آشکاری در کازینوی باد دورکهایم مشغول بازی رولت (نوعی بازی قمار) می شود. با سخاوت زیاد انعام می‌دهد و مبالغ بسیار زیادی را هم می‌بازد.

 پرسش این است که او این همه پول را از کجا آورده است؟ این هم برای خود معمایی است. بساز و بفروش، دلال بازیکن، تاجر ساعت‌های لوکس و قیمتی. لیم زندگی‌نامه‌های فراوانی دارد، درست همانند گذرنامه‌هایش.

لیم پس از یک سال حضور در بازداشتگاه موقت بیمار می شود و البته آمادگی‌اش را برای اعتراف کردن اعلام می‌کند. طرح شکایت و دفاع، به دلایل مسایل مالی دادرسی همزمان صورت می گیرد، در حقیقت یک معامله!

در دادگاه از بازی‌هایی در دسته سوم آن زمان همانند بایروت ، روت – وایس ارفورت ، پادربورن ، اینتراخت تریر و دو بازی از لیگ یک اتریش صحبت به میان آمد. رقابت‌هایی که در زمان شنود تلفنی، لیم راجع به آنها صحبت کرده و روی آنها شرط بسته است. مدارک به وضوح روشن و گویا بودند. به همین دلیل رای دادگاه دو سال و پنج ماه زندان بود. جرم ها عبارت بودند از همکاری و اقدام برای دستکاری در امور تجارتی. از آنجا که لیم خودش اعتراف کرده بود، براساس قانون تنها باید نیمی از زمان محکومیت خود را در زندان بگذراند. روز دفاع او روز آزادی‌اش نیز بود که با سپردن وثیقه‌‌ای معادل ‌٤٠ هزار یورو صورت پذیرفت. ‌١٥٠ هزار یورو چیپس کازینو را هم که در زمان دستگیری از او گرفته بودند دوباره به او بازگرداندند که لیم توانست آن را در کازینوی باد دورکهایم به پول نقد تبدیل کند.

در افکار عمومی و در فوتبال آلمان این پرونده بیشتر همچون یک موضوع "پیش پا افتاده" و عادی مطرح شد. سرجمع مبالغ شرط بندی شده بسیار ناچیز بود و بازی‌هایی که از آنها یاد شد، چندان مهم نبودند. یک مالزیایی در آلمان و اتریش خلافکاری‌های کوچکی داشته است. شاید بتوان گفت یک متقلب تازه کار برای عملیات بزرگتر تمرین کرده است.

اما، در واقع در پرونده‌ به شماره‌ ‌٦٣٥٠ج.اس ‌٠٥/٢٤٦٥١٣ انبوهی از علامت‌ها و نشانه‌ها وجود داشت که مشخص کننده فعالیت شرط بندان در لیگ های حرفه‌ای آلمان بودند. مواردی هم بودند که در دادگاه مطرح نشدند، چرا که به اندازه کافی مدارک برای اثبات آنها جمع آوری نشده بود. یکی از آنها ‌٢.8 میلیون یورویی که لیم ‌٢٦ نوامبر ‌٢٠٠٥ در بازی با هانوفر برابر کایزرسلاترین شرط بندی کرد.

از پرونده‌های اداره آگاهی ایالتی در هسن بر می آید که دستکاری شرط بندی ها از طریق آسیایی ها به چه شکل صورت می گیرد.

آنها با چه نقشه هایی به بازیکنان نزدیک می شوند که حتی بازیکنان حرفه‌ای با درآمدهای کلان را هم وسوسه می کنند. در این پرونده همچنین مدارکی درباره‌ یک بازی دیگر از رقابت‌های بوندسلیگا و لیگ دو وجود دارد که لیم می‌توانسته آن را خریده باشد. همچنین روشن می‌شود که ویلیام بی ‌واه لیم تا زمان دستگیری‌اش در مارس ‌٢٠٠٦ چگونه این فکر را در سر داشت که با دستکاری مسابقه های فوتبال در آلمان به ثروت هنگفتی دست پیدا کند.

لیم خانه‌هایی در مایتس، بادن بادن و باد دورکهایم داشت که آنها را با کامپیوترها و LCDها به صورت بنگاه های شرط بندی درآورده بود. او شرط بندی هایش را از راه تلفن به اطلاع واسطه هایش در مالزی، چین، ویتنام، تایوان و یا هنگ‌کنگ می‌رساند که آنها را هوات ‌٩٩٨، هوی یا حتی آدریان سیم نام گذاشته بود. او در این کشورها حساب های بانکی داشت که برد و باخت‌ها از راه آنها به جریان می افتادند. به عنوان نمونه ‌٩ نوامبر ‌٢٠٠٥ یعنی هفده روز پیش از بازی کایزرسلاترن در یکی از حساب هایش ‌٥٣٧٩٤٨٩ یورو سپرده قرار داشت.

برای انتقال وجوه برنده شده پیک‌هایی فرستاده شدند. در پایان فوریه ‌٢٠٠٦ بازرسان متوجه یک زن آسیایی شدند که با هواپیمایی لوفت هانزا از شانگهای به فرانکفورت آمد. کیف دستی او حاوی چند صد هزار یورو پول نقد بود که برای آقای لیم برده می شد.

این مساله نشان می دهد که لیم در آلمان از امنیت زیادی برخوردار بوده است. او در شب سال نو ‌٢٠٠٥ به همکاران آسیایی‌اش پیام تبریک سال نو را این گونه فرستاد: "سال نو مبارک، پول نقد، پول نقد، پول نقد."

یکی از وکلای او می‌گوید: «لیم از خود فوتبال چیز زیادی سردرنمی‌آورد. با این حال می‌دانست که چگونه با فوتبالیست‌های حرفه‌ای کنار بیاید و به آنها نزدیک شود. او در پی بازیکنانی بود که از خارج آمده بودند، تا جایی که امکان داشت، آفریقایی بدون خانواده‌ که تعهد چندانی به باشگاه‌هایی که در آنها بازی می‌کردند، نداشتند. لیم طبیعتا بر اساس شم حرفه‌ای اش استعداد بالایی در یافتن افراد ضعیف، طماع و یا ساده لوح داشت. در حقیقت برای یافتن آنهایی که آمادگی فریب خوردن را دارند. مزدورانی که بازار جهانی فوتبال آنها را آفریده است."

عملکرد لیم در حرفه‌ شرط بندی بر پایه و اساس اتفاق بنا گذاشته می شد. او در برخوردهای اتفاقی با بازیکنان حرفه‌ای آنها را به کازینوها دعوت می کرد و برای ارتباط با تیم ها، واسطه ها و دلال ها مسئول بودند.

یکی از آنها دراگان آنتیچ بود. یک صربستانی که به عنوان بازیکن حرفه ای در پایان دهه‌ هشتاد برای مدتی با تیم کلن قرارداد داشت، در یونان بازی می‌کرد و مدتی را هم در والدهوف مانهایم به عنوان کمک مربی مشغول به کار بود. در تلفن‌های همراه او صدها شماره تلفن از بازیکنان، واسطه‌های بازیکنان و کارکنان باشگاه ها در صربستان، اتریش، کرواسی، قبرس، یونان، بلغارستان و یا فنلاند ضبط شده بود. همچنین ارتباط هایی هم با چند باشگاه بوندسلیگایی وجود داشت. آنتیچ در ژانویه سال جاری در فرانکفورت به دو سال حبس تعلیقی (مشروط) محکوم شد.

آنتیچ اکنون در شهر ورانیه در صربستان به سر می‌برد. او که تا چندی پیش در مقدونیه هدایت تیمی را برعهده داشت، در نظر دارد در ماه دسامبر راهی ژاپن شده تا در آنجا به عنوان کمک مربی مشغول به کار شود. همسر و فرزندانش هنوز هم در اشپایر (آلمان) زندگی می‌کنند.

آنتیچ می‌گوید: «چه کسی پس از آن رسوایی دیگر درآلمان به من کار می‌دهد؟» او ادامه می دهد که با لیم در سال ‌٢٠٠٥ در کازینو باد دورکهایم آشنا شد. لیم توجه آنتیچ را به خود جلب کرد چرا که با رقم‌های زیاد بازی می‌کرد و سپس آنها با هم به طور مشترک شرط بستند. در صورت باخت آنتیچ نباید چیزی می‌پرداخت اما می‌توانست پول‌های برده را نگه دارد.

او می‌گوید: "انگلیسی لیم فاجعه بود و به سختی آلمانی را صحبت می‌کرد. ما با زبان اشاره با هم حرف می‌زدیم. هنگام گفتن ارقام کار بسیار دشوار بود."

زاید غملوش، متولد لبنان، دومین دلال لیم بود. او هم به دو سال و نیم حبس محکوم شد. روش او در ایجاد ارتباط با بازیکنان به گونه‌ای باور نکردنی بسیار مستقیم بود. ا ین موضوع مورد تایید شون داندی بازیکن حرفه‌ای فوتبال هم قرار داشت. بازیکنی متولد آفریقای جنوبی که برای مدتی کوتاه هم، برای حضور در تیم ملی فوتبال آلمان مطرح و مورد گفت‌وگو بود.
او می‌گفت نامش علی و یک هوادار و تماشاگر فوتبال است.

غملوش در گفت‌وگو با او در تمرین کارلسروهه این طور به او گفته بود و از داندی پرسیده بود آیا برای او وقت دارد؟ اگرچه داندی وقت نداشت، اما شماره تلفنش را به او داد. این دو بار دیگر در ماه اوت همدیگر را دیدند. غملوش در یک پاکت به این بازیکن سه هزار یورو داد، آن هم بدون آنکه دلیلش را بگوید. داندی که در دوران حرفه‌ای‌اش چندین میلیون یورو پول در آورده بود، آن را پذیرفت. او گفت این پول را به مادرش داده است.

غملوش چند هفته بعد دوباره به کارلسروهه آمد، این بار البته همراه با رییس خود، لیم. این لبنانی یادداشتی را روی میز گذاشت. در سمت چپ آن بازی‌ها بودند و در سمت راست آن رقم‌هایی میان ‌٢٠ تا ‌٢٥ هزار یورو. غملوش شرط بندی را توضیح داد: او و رئیسش شرط‌ بندی می‌کنند. داندی هم از این راه می‌تواند پول هنگفتی را (در کنار درآمد فوتبالش) به جیب بزند.

داندی به بازرسان گفت که این پیشنهاد را نپذیرفته است. در سومین دیدار اندکی پیش از شب کریسمس ‌٢٠٠٥ شرط بند متقلب یکراست از او پرسید، آیا حاضر است در ازای ‌٢٠ هزار یورو یک پنالتی را خراب ‌کند. داندی هم ادعا دارد به او پاسخ منفی داده است.

شرط بند مادر زاد

لیم شرط بندی مادر زاد بود. در همان روز شنبه‌ای که کایزرسلاترن در هانوفر شکست خورد، لیم روی بازی‌های ردبول سالزبورگ، بایرلورکوزن، آستون ویلا، بلکبرن راورز، ویگان اتلتیک و نیتزا شرط بندی کرده بود. رقم‌های شرط بندی بین ‌٢٠ و ‌١٥٠ هزاریورو بودند. در ‌٢٠٨ صفحه از گفت‌وگوهای ثبت شده او، رقم‌ها اندکی بالای یک میلیون یورو شدند.

بازی کایزرسلاترن در هانوفر هم یکی از این بازی‌هاست.

بازی اشتورم گراتس برابر ردبول سالزبورگ که چهارم مارس ‌٢٠٠٦ انجام شد و لیم اعتراف کرد، در تغییر نتیجه‌ این بازی دست داشته است، یک بازی دیگر از این بازی‌هاست.

یا یک مسابقه دیگر، دیدار خارج از خانه کایزرسلاترن در یازده دسامبر ‌٢٠٠٥ در مونیخ است که لیم در آن ‌١.9 میلیون یورو روی پیروزی بایرن با اختلاف سه گل شرط بندی کرده بود و در آن با وجود ترمیم شرط بندی‌ در جریان بازی، دست کم یک میلیون یورو باخت، چرا که بایرن مونیخی‌ها این بازی را به زحمت دو بر یک به سود خود به پایان بردند.

در کنار بازی‌هایی که با سرمایه گذاری‌های غیر معمول همراه بود، بازی تیم‌های دسته دومی کارلسروهه برابر اشپورت فرویده زیگن در هفتم اوت ‌٢٠٠٥ بود. روی هم رفته نزدیک به چهار میلیون یورو که بیشترین بخش آن روی پیروزی کارلسروهه آن هم با اختلاف دو گل بسته شده بود. تنها یک بازی تا زمان دستگیری‌اش در ماه مارس وجود داشت که در آن رقم بیشتری را شرط بندی کرده بود و آن هم یک بازی در فنلاند بود. لیگی که در آن زمان با معضل فساد و رشوه‌خواری روبه‌رو بود. شرط بندی در آلمان موفق بود. کالسروهه دو بر صفر به پیروزی رسید.

لیم باید بسیار مطمئن بوده باشد. شاید هم از آن رو که او چهار بازیکن حاضر در میدان آن روز را از نزدیک می‌شناخت: شون داندی مهاجم را که از غملوش، نماینده‌ لیم سه هزار یورو گرفته بود. ادموند کاپلانی، بازیکن تیم ملی آلبانی که او هم اذعان کرد ‌از غملوش پول گرفته است، آن هم دو هزار یورو که ادعا می‌کند بخشی از آن را برگردانده است.

یوآنیس ماسمانیدیس، بازیکن خط حمله که همانند کاپلانی با لیم در کازینو باد دورکهایم دیده شد و سرانجام عدنان ماسیچ که تنها فرد حاضر در تیم "زیگن" بود، البته دروازه‌بان تیم یاد شده!

رابطه‌ میان لیم و واسطه هایش با ماسیچ در پرونده‌ها بسیار خوب و مستند ثبت شده است. شرط بندها او را "مرد بزرگ" می‌نامیدند. این سنگربان ‌١.92 سانتی‌متر قد داشت. لیم و مایسچ در کازینو با هم دیده شدند. بازرسان حتی شام مشترک لیم و آنتیچ با ماسیچ را در یک پیتزافروشی در مانهایم مخفیانه زیرنظر داشتند. آنها همچنین پیامک‌های زیادی را از ماسیچ به آنتیچ پیدا کردند. در یک SMS که دو ساعت پیش از بازی "زیگن" برابر آخن فرستاده شده، نوشته شده بود: «برادر،‌ امروز ما کاملا دفاعی بازی می‌کنیم. روی این موضوع حسابی فکر کن!» و پس از باخت یک بر صفر در کوتبوس او این پیامک را فرستاد: "به تو که گفتم کمتر از سه گل."

ماسیچ و داندی می‌گویند که هرگز رشوه‌ نگرفته‌اند. کاپلانی و ماسمانیدیس هم در این باره سکوت اختیار کردند.

ردپای لیم

ردپای لیم در فوتبال آلمان تردید را درمورد هر بازیکنی که با او مراوده داشته است، به جا می‌گذارد.

سلیم تبر این روزها کاپیتان هوفنهایم است که در این فصل به بوندسلیگای یک راه یافته. در سیم کارت یکی از موبایل‌های لیم شماره تلفن او با شماره اختصاری "1." ذخیره شده بود. این شماره در دفترچه یادداشتی از لیم هم پیدا می‌شود. "تبر" تا آوریل ‌٢٠٠٥ برای کایزرسلاترن بازی می‌کرد و این باشگاه را هفت ماه پیش از بازی در هانوفر ترک کرد. او سپس برای مدتی کوتاه راهی ترکیه شد، پیش ازآن که در نهایت به هوفنهایم بپیوندد. تبر علاوه بر این با لیم در کازینوی باد دورکهایم دیده شد. یکی از کارکنان کازینو او را شناسایی کرد.

لیم در شرط بندی‌هایش در آسیا تنها پول خود را شرط بندی نمی‌کرد. در فوریه ‌٢٠٠٦ ماموران تحقیق گفت‌وگویی تلفنی را شنود کردند، در آن ماتیاس اروم، هم بازی وقت تبر از لیم از ضریب‌های شرط بندی برای بازی خانگی هوفنهایم برابر وهن، پرس و جو می‌کرد. این گفت‌وگو درست یک ساعت پیش از به صدا درآمدن سوت شروع بازی انجام گرفت. لیم شرط بندی را با گفتن "بالا / پایین" توصیه کرد و آن هم زیر ‌٢.5 و این یعنی آنکه در بازی نباید بیش از دو گل به ثمر برسد، فرقی نمی‌کند که چه تیمی گلزنی کند. اروم به این توصیه عمل می‌کند و پیش لیم پانزده هزار یورو ثبت می کند. از این گذشته به گفته‌ اروم سلیم هم "5" یعنی ‌٥٠٠٠ یورو شرط بندی کرد.

بازیکنی که چنین شرط بندی‌هایی را درمورد تیم خودش انجام می‌دهد، با خطر بالایی بازی می‌کند. حریف باید تنها یک گل بزند و تیم خودی هم دیگر نباید برنده بشود. از این گذشته DFB شرط بندی را برای بازیکنان ممنوع کرده است؛ به ویژه درمورد بازی‌های تیم خودی. از آنجا که در این کشور [آلمان] شرط بندی نزد بنگاه های قانونی آن هم با ارقام بالا و به شکل ناشناس تقریبا نشدنی است، یک بازیکن حرفه ای که به واسطه لیم در آسیا شرط بندی می‌کند، می‌تواند درگیر وابستگی های یک سویه شود. در دنیای مافیایی به ندرت لطف و خدمت بدون کار مقابل آن وجود دارد.

سلیم تبر می‌گوید که او هرگز روی یک مسابقه شرط بندی نکرده است. او همچنین دست داشتن در تقلب شرط بندی را هم رد می‌کند. او می‌گوید تنها چند بار لیم را دیده است و هرگز هم بحث شرط بندی پیش نیامده است. او می‌گوید هرگز پولی دریافت نکرده و یا با دیگر بازیکنان تماس نگرفته است. لیم خود را هوادار کایزرسلاترن معرفی کرد و تبر هم برای او به عنوان یک هوادار پیراهن این تیم را در ازای ‌١٠٠ یورو تهیه کرد.

لیم می‌کوشید با بازیکنان کایزرسلاترن ارتباط داشته باشد. این موضوع روشن است و البته برای او چیزی بیش از رسیدن به یک پیراهن هواداران مطرح بوده است. او می‌خواست به رختکن برود.

یکی از آنهایی که او آنها را فریب داد، ژوزه کوئیلو داویگا سباستیائوی پرتغالی بود که در تیم سابق آماتورهای کایزرسلاترن بازی می‌کرد. البته دومینیک کومبلا اهل کشور کنگو. این دو در میانه‌ نوامبر ‌٢٠٠٥، اندکی پیش از بازی کایزرسلاترن در هانوفر اخراج شدند. در خانه‌های آنها "حشیش" کشف شد. آنها هم بخشی از دادگاه ایالتی فرانکفورت را تشکیل می‌دادند و به پرداخت جریمه نقدی محکوم شدند. چرا که در آغاز ماه مارس ‌٢٠٠٦ در پی قول و قرار با لیم و غلموش قصد داشتند در بازی‌ها تبانی کنند.

سباستیائو در تیم جدیدش بایروت، و کومبلا هم در باشگاه جدیدش روت – وایس ارفورت. کومبلا نمی‌خواهد حرفی بزند. او علیه رای صادر شده فرجام خواهی کرده است. سباستیائو هم نمی‌تواند هیچ چیزی بگوید. او هم اکنون به دلیل چند فقره سرقت و دستبرد در زندان به سر می‌برد.

در پرونده‌ بازرسی‌های اداره آگاهی نام لوسین متومو هم دیده می‌شود. بازیکنی از تیم ملی کامرون. او از ژوئیه ‌٢٠٠٣ تا ژانویه ‌٢٠٠٦ در کایزرسلاترن بازی می‌کرد و بازیکن خط دفاعی بود. او در بازی با هانوفر روی نیمکت نشست. او در آن زمان در آپارتمان خود با آشنایی از کامرون که با لیم در تماس بود، هم خانه بود. اسم رمز هم خانه‌ای او "مافیا" بود.

متومو این روزها در فرانسه زندگی می‌کند و در پی باشگاهی جدید است. مدیر برنامه‌های او آنتونیو کارناواله از سوئیس است. «برای چه با من تماس می‌گیرید؟ برای داستان اجاره خانه؟» نه. «برای موضوع مالیاتی؟» نه، "برای اتهام شرط بندی و تبانی. وای خدای من."
دو روز بعد در یک ایمیل از سوئیس نوشته شده بود ": موکل من از این پرونده به طور کلی دوری می‌کند. آشنای اهل کامرون تنها برای مدتی کوتاه پیش متومو اقامت داشت."

و باز هم کایزرسلاترن ...

آیا بازی کایزرسلاترن در هانوفر دستکاری شد؟ آیا براستی چنین چیزی شدنی است؟ افرادی که می‌توانستند از این موضوع آگاه باشند، ساعت ‌١٥ و ‌٣٠ دقیقه روز ‌٢٦ نوامبر ‌٢٠٠٥ در چمن ورزشگاه AWD آره‌نا حاضر بودند.

چیزی که این بازیکنان در آن میدان بازی کردند، به ندرت دیده می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان از گل نخست هانوفر در سیزدهمین دقیقه بازی یاد کرد. یورگن ماچو سنگربان کایزرسلاترن یک ضربه‌ کرنر فرستاده شده را چنان بد مشت کرد که توپ در محوطه شش قدم جلو پای بازیکنی از هانوفر افتاد. لمبی بازیکن خط دفاعی کایزرسلاترن هم در حالی که خشکش زده بود، تنها تماشاگر صحنه بود.

ماچو که در این میان بازیکن AEK آتن است و در جریان جام ملت‌های اروپا برای تیم ملی اتریش بازی کرد، می‌گوید:" فوتبال برای من ورزشی پاک و بی‌آلایش است و من هم ورزشکاری پاک و معصوم هستم. او می‌گوید، در عمر فوتبالش گل‌های بدتری را هم دریافت کرده است".

آیا او پیش خودش می‌تواند تصور کند که به هنگام مسابقه یک جای کار ایراد داشت؟

"نه. با این حال نمی‌توانم ضمانت هیچ کس را بکنم."

لمبی، بازیکن خط دفاعی تیم ملی کنگو از سوی ولف پس از ‌٣٠ دقیقه از زمین بیرون کشیده شد. بازیکنی که کیکر به او نمره ‌٦ داد. او می‌گوید:"هرگز به تیمم خیانت نکردم. هیچ‌گاه پولی بابت رشوه نگرفتم. خدا گواه است."

هیچ بازیکنی که آن زمان برای کایزرسلاترن بازی می‌کرد، نمی‌خواهد حتی اندکی جلب نظر کند. برخی از آنها نام لیم را می‌دانند، چرا که دادگاه او را پیگیری کرده‌اند، با این حال هیچ کس نمی‌گوید که او را از نزدیک می‌شناسد یا از او پول گرفته است. ولی تقریبا همه بازیکنان زمانی که ارقامی را که لیم روی بازی آنها شرط بست و به واسطه باخت آنها بدست آورد، را می‌شنوند، جا می‌خورند. سود ‌٢/٢ میلیون یورویی که از مالیات هم در امان است. آن هم تنها در ازای ‌٩٠ دقیقه. این رقم بیش از دو برابر رقمی است که پردرآمدترین بازیکنان تیم به طور خالص در سال درمی‌آوردند. اروین اسکالا بازیکن تیم ملی آلبانی و رهبر خط دفاع هانوفر می‌گوید: "او باید البته هزار درصد مطمئن بوده باشد".

کایزرسلاترن در سال ‌٢٠٠٥ تیمی جهانی بود. در کنار ماچوی اتریشی، لمبی کنگویی و اسکلای آلبانیایی در آن روز مارچلو پلچ برزیلی، هلیل آلتین توپ ترک، بوبکر سانوگو از ساحل عاج، میهائل میکیچ کروات، فریدون زندی ایرانی – آلمانی و اینگو هرچ ، تورستن رویتر و مارکو انگلهارت آلمانی در آن تیم بازی کردند. تنها یکی از آن بازیکنان امروز هم در کایزرسلاترن توپ می‌زند. بازیکنان دیگر راهی باشگاه‌های دیگر شده‌اند. به شالکه، برمن، کوتبوس، آگسبورگ، یونان، قبرس، بلژیک و کرواسی. اگر یکی از آنها حامل ویروس بود، پس این ویروس هم با او مهاجرت کرده و به جایی دیگر رفته است.

مارکو انگلهارت، کاپیتان تیم بود و اکنون در نورنبرگ بازی می‌کند. او می‌گوید: «ما لشگری شکست خورده داشتیم. خب علت‌هایی داشت که سقوط کردیم. هیچ کس برای دیگران نمی‌دوید. هیچ کس اشتباه فرد دیگر را جبران نمی‌کرد.» او در حرکت به سوی خودرویش بار دیگر برمی‌گردد و می‌گوید: "یک مسابقه که در آن حاضر بودم، دستکاری شده باشد؟ فکر وحشتناکی است."

لیم و دار و دسته اش

لیم و دارودسته اش محکوم شدند. ولی امروز دیگر کسی از آنها در زندان به سر نمی‌برد. زاید غملوش دلال، از ‌٤ اوت دوباره آزاد شده است. دراگان آنتیچ میان صربستان و آلمان در رفت و آمد است. او براین باور است که تنها شرط بندی می‌کرده و هرگز بازی‌های فوتبال را دست کاری نکرده است و قضات پرونده همه چیز را اساسا اشتباه فهمیده‌اند. ویلیام بی‌ واه لیم، غیبش زده است. وکیل او در فرانکفورت می‌گوید، "به خارج از کشور سفر کرده" و در این باره حرف دیگری نمی‌زند.

آنتیچ معتقد است که لیم در مالزی به سر می‌برد و روزگار خوبی ندارد. او می‌گوید: «او به عنوان یک انسان رو به راه است. اما ورشکسته شده و دچار خونریزی معده شده است.» از ‌١٥ ژانویه سال جاری در آلمان حکم زندان جدیدی برعلیه لیم صادر شده است. او باید دو بار در هفته خود را به اداره پلیس معرفی می‌کرد، که نکرد.

بازرسان در سال ‌٢٠٠٦ دو هفته تمام تلفن‌های او را شنود کردند. همین کار کافی بود تا تلاش او برای دستکاری در هشت بازی فوتبال به اثبات برسد.
هشت بازی تنها در دو هفته.

آیا لیم تنها یک مسیر خوب داشت؟ یا آنکه او در هفته‌ها، ماه‌ها و شاید هم سال‌ها قبل از آن فعالیت مشابهی داشت؟ آیا باید این موضوع را تخمین زد؟ ده بازی در ماه، یعنی ‌٩٠ بازی در سال؟ هیچ کس حتی دادستانی نمی‌تواند به این پرسش که لیم به راستی چند بازی را دستکاری کرد، پاسخ دهد. همچنین نمی‌توان ثابت کرد که او به راستی بازی‌های بوندسلیگا را خریداری کرده، اگرچه دلایل خوبی در کار هستند که این احتمال را می‌دهند.

ویروس دستکاری بازی‌ها تردید به پا می‌کند و به همین دلیل هم باید گفت به شدت موذی است و اگر شبکه لیم تنها شبکه از نوع خودش در آلمان نباشد، چه می‌شود؟

آخرین نشانه درباره بازی یاد شده در هانوفر در کتابی یافت می‌شود که هفته پیش در آلمان به چاپ رسید. این کتاب "پیروزی‌های مطمئن " نام دارد و به توصیف دنیای بازی‌های دستکاری شده فوتبال می‌پردازد. (به صفحه‌ ‌١٢٣ کتاب مراجعه شود.) دکلین هیل ، نویسنده کتاب، خبرنگاری کانادایی است که حوزه تخصصی او جرائم سازمان یافته است. او در ‌٢٦ نوامبر ‌٢٠٠٥ در بانکوک بود.

 هیل می‌نویسد که شب‌ها در یک باشگاه گلف در حاشیه شهر با یک شرط بند قرار ملاقات داشته است. یک شب اندکی پیش از ساعت ‌٣ و ‌٣٠ دقیقه به وقت آلمان به او تلفن می‌شود و در تلفن به او گفته می‌شود: "در آلمان یک بازی برگزار می‌شود. هانوفر با اختلاف دست کم دو گل پیروز خواهد شد. خواهید دید."
پس از هر گل تلفن زنگ می‌زند، روی هم رفته شش بار. هیل می‌گوید، آن زمان نمی‌توانست آنچه را که دیده بود، باور کند.

ولفگانگ ولف سرمربی وقت کایزرسلاترن باز هم صحنه‌های مهم این بازی را تماشا کرد و سرسختانه با این اتهام مخالفت کرد. او برای بازیکنان یک به یک کارنامه خوب را در نظرمی‌گیرد و آنها را کاملا ورزشکارانی می‌داند که از نظر شخصیتی فوق‌العاده و فرمانبردار هستند. ولف روزی در جریان گفت‌وگو ابراز کرد: "با این حال اگر این بازی به راستی دستکاری شده است، دیگر اشتیاق و علاقه‌ای هم نداشتم."

او پس از باخت پنج بر یک در هانوفر تیم را احیا کرد. در دور برگشت، کایزرسلاترن ‌٢١ امتیاز جمع‌آوری کرد. تنها ‌٩ باشگاه بهتر از این تیم بودند. با این حال کایزرسلاترن ‌١٣ مه ‌٢٠٠٦ به دسته پایین‌تر سقوط کرد. این تیم تنها یک امتیاز برای بقا کم داشت.

منبع: ایسنا

کد خبر 63311

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز