همشهری آنلاین - مرتضی کاردر: همه کوشش رضا بانگیز در طول سالها حضور در هنر امروز ایران برای رسیدن به سبک شخصی بوده است، سبکی که مختص خود اوست و در میان معاصران نظیری برایش نمیتوان یافت. سبک شخصی او در تضادهای سیاه و سفید بومها تجلی یافته است و شخصیتهایی که در دل تضاد سیاه و سفید خلق میشوند. او خیلی وقتها به سراغ قصهها و افسانههایی رفته است که در فرهنگ کهن ایران ریشه دارند، از دیوها و جنها و پریها تا آدمهایی که زندگی و فرهنگ گذشته را تداعی میکنند و انگار تصویرهاییاند که او برای قصهها و حکایتهای قدیمی کشیده است.
در نگاهی کلی میتوان گفت که جهان افسانه و اسطوره در خلق شخصیتهای او تأثیر بسیار گذاشته است و شخصیتهایی که تحت تأثیر این جهان شکل گرفتهاند جزئی از ویژگیهای شخصیتهای نقاشیهای بانگیز شدهاند، بهگونهای که وقتی نقاش به سراغ شخصیتهای امروزی آمده است نیز نشانههای شخصیتهای افسانههای در آنها به چشم میخورد. به جز این، او اغلب در مرز میان کاریکاتور و نقاشی قدم زده است و کم نیستند نقاشیهایی که حسی کاریکاتوری و گاه طنزآمیز را به تماشاگر القا میکنند.
رضا بانگیز بیشتر نقاش شخصیتهای انسانی بوده است. در عین حال، در خلق شخصیتهای غیرانسانی اعم از حیوانات و شخصیتهای اسطورهای و اشیا نیز همانقدر ماهرانه عمل کرده و همه شخصیتها و اشیا در جهان نقاشیهای او شکلی منسجم یافتهاند. حتی زمانی که گاه، بهویژه در سالهای اخیر، به سمت نقاشیهای انتزاعی رفته، باز هم انسجام نقاشی مثل زمانی است که آکنده از شخصیتهای گوناگون بوده است.
رضا بانگیز در کارنامهاش آثار شلوغ کم ندارد، به ویژه آثار آشنایی مثل عروسی صمدآقا یا شادی در کنار جاجرود یا آثاری که عزاداریهای عاشورا را تصویر کردهاند و پر از شخصیتها و نشانههای گوناگوناند، اما هر چه به سالهای اخیر نزدیکتر میشویم نقاشیها خلوتتر میشوند و با حداقل شخصیتها شکل میگیرند. حداقلگرایی او تنها محدود به تعداد شخصیتها یا نشانهها نیست، بلکه میبینیم خطها نیز سادهتر میشوند و به تبع آن شخصیتها هم به سادگی میگرایند و نقاشیهایی که زمانی با مجموعهای از شخصیتها خلق میشدند حالا با چند خط ساده شکل میگیرند.
مجموعه این نقاشیها، از نقاشیهای فیگوراتیو تا نقاشیهای انتزاعی، از نقاشیهای پر از شخصیت تا نقاشیهای کمینهگرایی که یکی دو شخصیت بیشتر ندارند، جهان شخصی رضا بانگیز را شکل دادهاند.
***
رضا بانگیز، به رغم بیشتر از نیمقرن حضور طولانی در هنر امروز ایران، کمتر به جایگاهی که در حد و اندازه او و سبک شخصی و جهانبینی یگانهاش باشد، دست یافته، چرا که کمتر نمایشگاه برگزار کرده و کمتر اهل مصاحبه و گفتوگو با رسانهها بوده است. در سالهای اخیر قدری بیشتر آثار او به نمایش درآمدهاند و نسل تازه دوستداران هنرهای تجسمی او را بیشتر شناختهاند. با این همه، میزان تحلیلها و نوشتهها در نقاشیهای او بسیار اندک است.
نمایشگاه «بانگیز به روایتی نو» که از پنجم آذر در گالری جاوید آغاز شده فرصتی است برای تماشای آثار رضا بانگیز و افقهای تازهای که او در خلوت خود به آنها رسیده است.
نظر شما