در واقع دنیا به مثابه شبی است که نیازمند نفس فجر برای رسیدن به صولت صبح و ملاقات با خورشید است. معرفت و ولایت حجت حق و وفاداری به حضرتش در زمان غیبت، راه میانبر همواری است که میتواند جایگزین راه طولانی عقلانیت فردی و خردورزی جمعی باشد.
بهرهمندی از نور و جوهر عقلانیت حجت بالغه و کامله الهی حضرت امام عصر(عج) جز با معرفت و ولایتی که منجر به جانسپاری در راه عشق حضرتش گردد میسر نیست و معرفت و ولایت ایشان نیز بر پایه باور و ایمان به تحقق عهد الهی با آن حضرت استوار است. شیعه عاشق که عشقش از یقین ناشی و بر باور استوار است، در زمان غیبت مقدمات و زمینه ظهور و بروز امر حق تعالی بر پایه عدل و آسایش را جستوجو و در حد امکان آن را فراهم میکند. آیا مقدمه عدالت مطلق چیزی جز عدالت ورزی است؟ آیا مقدمه آسایش مطلق جهانی و عمومی چیزی جز رفاه و آسایش محلی و منطقهای است؟ آیا ثبات ملی و امنیت اجتماعی در حد اعلا غیر از گذر از مرحله احساس امنیت روانی و فردی، به دست میآید؟ بیایید در یک کنکاش ذهنی، الگوی جامعهای که به یاوری حضرت حجت حق برخواهدخاست و او را تا اتمام ماموریت الهیاش همراهی خواهد کرد، برای خود ترسیم کنیم.
پیش از هرچیز باید برای چنین جامعهای نامی گذاشت. من نام آن را «شهر شیعیان شایسته» میگذارم. شما هر نامی که دوست دارید بر آن بگذارید. در شهر شیعیان شایسته صداقت، صمیمت و صفا بر روابط اجتماعی سیطره دارد. امنیت و عدالت دو رکن اساسی زندگی ساکنان آن است و شاخصهای زندگی جمعی در آن مافوق استانداردهای سازمان ملل در زمینههای بهداشتی و فرهنگی است. مردم این شهر همگی ارزشمند، ارزش دوست و ارزشمدار هستند و اراده جمعی، منافع عمومی، مصالح ملی و بهرهوری اجتماعی، همه مبتنی بر حفظ و ارتقاء ارزشها و عملی کردن مفاهیم نظری ارزشی است.
در این شهر، قدرت درک، تصمیمسازی و تصمیمگیری برای جایگزین کردن خوبها و خوبیها به جای بدها و بدیها در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهبود زندگی روزمره مردم عنصر مشترک مردم و دولت است.
در این شهر هم اندیشی و هم انگیزی متقابل میان مردم و دولت، برای خوب زندگی کردن منجر به آرمانی ملی و شوقی همگانی خواهد شد. این خواست عمومی موتور حرکت همگانی در رفع بیعدالتی، تبعیض و فراهم آوردن اسباب پیشرفت و اقتدار است. فرق اساسی پیشرفتها و رهاوردهای این شهر شیعی با دیگر جوامع انسانی در این است که با شناخت و تبعیت از مشخصهها و شاخصهای دوره ظهور امام عصر(عج) مدل کاملی به دست میآورد که از طریق آن، متانت شیعیان عالم و عامل، کامل گشته و الگوی پذیرش جهانیان را نسبت به ظهور حضرت، فراهم میسازند و در کنار بهرهمندی از دستاوردهای خود، «انتظار» را تعمیم بخشیده و از طریق تک تک تلاشهای خویش در جهت کسب علم، افزایش دانش، ارتقای قدرت تکنیکی، گسترش مهارتهای فنی، برقراری رفاه اجتماعی و آسایش عمومی راه و منطق حضرت حجت(صلوات الله علیه) را در زمان ظهور تبلیغ میکنند. از اینرو پیشرفتهای مادی، علمی، اجتماعی و اقتصادی چنین شهری باید مستظهر به عنایت حضرت ولی عصر و آمیخته با رحمت و عنایت الهی باشد.
تمام این مدل فرضی و کنکاش ذهنی که امروزه بیش از آنکه امید یافتنش کام شیعیان را شیرین کند یأس و سرخوردگی از داشتنش کام همه را تلخ کرده است بر یک پایه بیشتر استوار نیست؛ آن هم، خواستن. قرنهاست جان شیعه در آتش داشتن چنین حکومتی سوخته است. اکنون که مدعی داشتن آن هستیم با ضعف «خواستن» خوبیهای مبتنی بر این حکومت را بسوزانیم و مهر ولایت حضرت حجت را با جوهر مهر دیگران بیامیزیم. نقشی که از چنین ترکیب نامبارکی- خواستن حق و مهر دیگران- بر پیشانی ما خواهد نشست، نه امروز باعث سعادت دنیای ما خواهد شد و نه فردا به شفاعت ما در پیشگاه حضرت حق برخواهد خاست.
باید بپذیریم همچنان که دیگران خواستهاند و براساس الگوهای ایدهآل خود به آن دست یافتهاند، ما هم میتوانیم بخواهیم و مطابق با الگوی ایدهآل خود که معتقدیم از همه الگوها برتر است شهرمان را به سوی شهر شیعیان شایسته سوق دهیم و خود را آماده شهروندی کنیم تا از آسایش دنیا و آرامش آخرت آن برخوردار شویم. مسئله اصلی این است که به «خواستن» خود باور داشته باشیم. هر راهی به «شهر شیعیان شایسته»، جز از طریق «باور» حضرت حجت و «خواستن»های مورد نظر او شکست خورده و مایه شرمساری است.
نیمه شعبان، هنگامه ولادت این امام همام و شب قدر، شب توشیح، اقتدار شیعیان اوست. شهر شیعیان شایسته، مبدا شعبانی و مقصد رمضانی دارد.