« از 3 سال قبل به خاطر شکایت خانواده همسرم در شهرهای جنوب کشور سرگردان بودم و با استفاده از مشخصات جعلی کار میکردم، به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم.»
این ادعای مرد جوانی بود که صبح دیروز به اتهام آدم ربایی و شکنجه خواهر همسرش مقابل دادیار شعبه 10 دادسرای بعثت قرار گرفت.
او که از چند سال قبل بهدنبال شکایت خانواده همسرش از خانه متواری شده بود، چندی قبل به اتهام آدمربایی از سوی پلیس بازداشت و رسیدگی به پرونده او در دادسرا آغاز شد.
داماد کینه جو
در نخستین روزهای پاییز 85، خانواده زنی به نام سارا به پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران رفتند واز ناپدید شدن دخترشان خبر دادند.
آنها به ماموران گفتند مدتهاست از سارا خبر ندارند و هر بار از همسرش درباره او میپرسند وی جواب درستی به آنها نمیدهد، به همین خاطر احتمال میدهند دامادشان بلایی بر سر دخترشان آورده باشد.
با طرح این شکایت، تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از سارا آغاز شد و کارآگاهان برای تحقیق از همسر او عازم خانه وی شدند.
مرد جوان که میدانست خانواده همسرش با مراجعه به پلیس از او شکایت کردهاند قبل از ورود ماموران به خانهاش پا به فرار گذاشت و با سپردن فرزندش به یکی از اقوامش ، متواری شد.
با گذشت 3 سال از این ماجرا، در حالی که تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از مرد جوان بینتیجه مانده بود، دختر جوانی که خود را خواهر سارا معرفی میکرد به اداره 11 آگاهی تهران رفت و از تهدیدهای داماد فراری خبر داد.
این دختر در اظهاراتش مدعی شد: از 3 سال قبل که خواهرم گم شد و دامادمان هم از تهران فرار کرد، خبری از آنها نداشتیم تا اینکه چند روز قبل، دامادمان تماس گرفت و مرا تهدید به قتل کرد و من که ترسیده بودم تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس اطلاع دهم.
پس از اظهارات این دختر جوان، ماموران که متوجه بازگشت مرد تحت تعقیب به تهران شده بودند، بررسی برای یافتن ردی از او را از سر گرفتند، اما تنها چند روز بعد از این ماجرا در جریان ربوده شدن دختر جوان در جنوب تهران قرار گرفتند.
بررسیها نشان میداد داماد فراری تهدید خود را عملی کرده است و خواهر همسرش را ربوده و پا به فرار گذاشته است.
با گزارش این ماجرا، تحقیقات برای دستگیری داماد فراری ادامه یافت و کارآگاهان با در اختیار داشتن شماره پلاک خودروی آدمرباها، موفق شدند داماد کینه جو را در تهران دستگیر کنند.
متهم بعد از انتقال به اداره آگاهی با اعتراف به ربودن خواهر همسرش گفت: چند سال قبل، مدتی بعد از آنکه همسرم ناپدید شد، متوجه شدم خانواده همسرم به اداره پلیس رفته و مدعی شدهاند من دخترشان را کشتهام بنابراین از ترس دستگیر شدن فرار کردم و در همه این مدت با اسم و شناسنامه جعلی در شهرهای جنوب کشور کار میکردم.
وی ادامه داد: چندی قبل در حالی که دیگر تحمل دوری از فرزندم را نداشتم، به تهران بازگشتم و از آنجا که کینه خانواده همسرم را به دل گرفته بودم، تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم، این بود که با پرداخت 150هزار تومان به 3 کارگر افغانی از آنها خواستم خواهر همسرم را بربایند و او را به خانهای در جنوب تهران منتقل کنند.
بعد از اعترافات مرد جوان، ماموران عازم خانه مورد نظر شدند و دختر جوان را که چند روز در بند آدمربایان بود، آزاد کردند.
قاضی میرزا زاده- دادیار شعبه 10 دادسرای بعثت- با بیان این خبر گفت: بعد از دستگیری آدمربایان افغانی و داماد خانواده برای تمامی متهمان قرار قانونی صادر شد و تحقیقات درخصوص این پرونده و ادعاهای داماد جوان ادامه دارد