سهم شرایط آب و هوایی در خودکفایی گندم را تنها 5 درصد اعلام کرده بود. اما کاهش نزولات و شرایط نامساعد جوی کنونی خط بطلانی بر دیدگاهی بوده که در 5 سال گذشته بارها از سوی مسئولان مطرح شده است.
امسال حدود 3 میلیون و 470 هزار تن گندم مازاد نیاز کشاورزان خریداری شده و با در نظر گرفتن حدود 11 تا 5/11 میلیون تن مصرف داخلی، حدود5/7 تا 8 میلیون تن کسری گندم داریم که باید از طریق واردات تامین شود.
با این روند اگر صحبت سال گذشته وزیر جهاد کشاورزی در زمینه وابستگی 5 درصدی خودکفایی گندم به شرایط اقلیمی درست باشد، امسال باید حداکثر نیازمند واردات750 هزار تا 5/1 میلیون تن گندم باشیم. اگر صادرات 400 هزار تنی اعلام شده گندم در سال گذشته را در نظر بگیریم امسال با کاهش 9 میلیون تنی تولید گندم مواجه بودهایم.
با این روند باید مسئولان ذیربط نسبت به علل کاهش تولید و وعدههایی که برای خودکفایی در تولید گندم محقق نشده پاسخگو باشند.
باید اعلام شود در شرایطی که تازهترین پیشبینیهای مسئولان از تولید 5/15 میلیون تنی و خرید بیش از 5/11 میلیون تنی گندم مازاد کشاورزان حکایت داشته و سهم شرایط آب و هوایی در کاهش تولید نیز تنها 5 درصد بوده، چرا تولید به حدود 7 میلیون تن و خرید به 5/3 میلیون تن کاهش یافته و میزان تولید 8 میلیون تن کمتر از رقم پیشبینی شده بوده است؟!
امسال کاهش نزولات جوی موجب شد تا تولید 5/4 میلیون تنی سال گذشته گندم دیم، محقق شود و در خوشبینانهترین حالت به 500 هزار تن برسد.
گرچه سوءمدیریت را در پشت مسئله خشکسالی مخفی کردهاند و در سال زراعی گذشته نیز که بهترین شرایط بارندگی در50 سال گذشته را در کشور شاهد بودیم، عملکرد گندم آبی کمتر از سالهای زراعی گذشته بوده است.
در سال گذشته حدود 10میلیون و 800 هزار تن گندم آبی خریداری شد که بهدلیل رعایت نکردن تناوب کشت و سایر مشکلات میزان کشت در هر هکتار 200کیلوگرم کمتر از سال زراعی قبل از آن بوده است.
سال گذشته وزیر جهاد کشاورزی و معاون وی در سیمای جمهوری اسلامی ایران سهم اقلیم در تولید را تنها 5درصد اعلام کرده بود، اگر این میزان تاثیر شرایط جوی در تولید را با پیشبینی 5/11میلیون تنی تولید بپذیریم باید کاهش 600 هزار تنی تولید بهدلیل کاهش بارندگی و خرید 10 میلیون و 900هزار تنی گندم را شاهد باشیم.
پرسش مطرح آن است که چرا با وجود این دیدگاه اکنون تنها 5/2 میلیون تن گندم خریداری شده است؟! در واقع بخش عمده این کاهش تولید ناشی از سوء مدیریتی بوده که در سایه خشکسالی توجیه شده است.
از سوی دیگر سیاست خودکفایی در تولید گندم موجب شد تا اقتصاد کشاورزی کشور بههم بریزد. پس از آنکه قیمت گندم بعد از سال 80 تا 85 بهصورت جهشی افزایش یافت، افزایش سطح زیر کشت گندم باعث کاهش سطح زیر کشت سایر محصولات شده و با ثابت ماندن یا کاهش عرضه و افزایش تقاضای سایر محصولات، قیمت آن افزایش یافته و موجب شد تا نظام اقتصادی کشور با افزایش قیمت مواد غذایی با بحران مواجه شود.
این مشکلات پدیده پس از تصمیمگیری برای خودکفایی بدون سرمایهگذاری گندم بوده و موجب شده تا تنها سطح زیر کشت تغییر کرده و مشکلات کنونی ایجاد شود که به تبع آن امکان رعایت تناوب کشت وجود نداشته و عملکردها کاهش پیدا میکند.
* دبیرکل خانه کشاورز