زمان، ازجمله بدیهیاتی است که انسان از درک عظمت آن عاجز است و برای فهم آن باید از قاعده اضداد کمک گرفت. درک سردی بدون وجود گرمی، تشخیص بلندی بدون شناخت پستی، شناخت نور بدون ظلمت و فهم زمان بدون درک بیزمانی ناممکن است. زمان ظرف خیر و شر هستی و انسان است.
پروردگار یکتا جهت فهم بشر گاه تناسب طبیعی انسان و حرکت عادی زمان را بههم میریزد و هویت زمان را بهواسطه مظروفش متصف به کیفیتی برتر میکند، حضرتش در معرفی شب قدر فرموده است: آن شبی است که در آن ملائکه و روح به امر پروردگار برای رتقوفتق امور نازل میشوند و این بخش کوتاه از زمان- یک شب- از هزار ماه بهتر است. نزول امانت سنگین، در این قطعه زمان باعث تعظیم، بلندی و انعکاس گسترده تأثیرات این قطعه بر روح و روان بشریت میشود.
اگر بخواهیم رمضان را با همین شیوه الهی معرفی ظرف بهواسطه مظروف نقد و تعریف کنیم باید بگوییم: رمضان زمان سوزاندن، سوختن شر و بیرون آوردن خیر از لباس شبهه و شک است. رمضان از اسماء خداوند است و این اسم، ذاتی و ابدی است. اسمی که در آن خمیرمایه جمال و جلال الهی نهان و عیان است. با روی جلالیاش شر پوستههای عارض بر خیر را میسوزاند و با وجه جمالیاش، خیر آن را نهان و عیان میسازد و خط خیر و شر را در مصاف کامل هم قرار میدهد و به این واسطه صفوف «اهلالرحمان» و «اهلالشیطان» را از یکدیگر جدا میکند.
رمضان بهترین وسیله و فرصت بشر برای سوزاندن شر برای تجلی خیر مطلق است. از آنجا که دستیابی به خیر مطلق کار یک ماه و دو ماه نیست و گاه هم، یک عمر تلاش و مجاهده کفاف رسیدن به چنین افق بلندی را نمیدهد، قادر مطلق ظرف زمان را در رمضان برای پرواز بندگان مهیا کرده و فرصت کسب توفیق در یک شب آن که به اندازه 83سال و 4ماه است را وسعت بخشیده است. به این ترتیب فقط یک شب رمضان بهمثابه عمر درازی است که در آن انسان بهسوی خیر مطلق دعوت شده و این فرصت را یافته تا یک شبه ره صدساله را طی کند.پیام رمضان، همان خیر مطلق است که بهطور فراوان در معارف این ماه به آن اشاره شده است. خیر مطلق، هم خداست آنچنان که شر، شیطان است.
هر کجا خیر باشد خدا هست و در آنجا نور، علم، درخشش، دانایی، تلألؤ، توانایی، روشنایی، پویایی، آگاهی، حرکت و پایایی موج میزند. بهطور متقابل هر کجا که شر و شیطان باشد جهل، نادانی، ناتوانی، جمود، تاریکی، اختلات، سستی و هلاکت سلطه دارد. فرد و جامعه گرفتار شر دچار یأس مفرط و درگیر با عبث است، حال آنکه فرد و جامعه صاحب خیر سرشار از امید و وارستگی است. نیت خیر، اندیشه خیر، گفتار خیر و رفتار خیر در دو شکل فردی و جمعی خود، فرد و جامعه را بهسوی کمال میبرند و خداوند خیرخواه، خود ضامن خیرات خیران است و رمضان زمانه پرواز و تسریع در خیرپیمایی، خیرگویی، خیربینی و... است علت آن هم صرفنظر از لطف و فضلالهی، سستی شیطان و ضعف سلولهای «شر بدخیم» است.
خیر سبب خوشباوری دنیای انسان است و این باور دنیایی، یاور آخرت انسان میشود. از معصوم نقل شده است که اکثریت اهل بهشت کسانی هستند که به «مقام بُله»- خوشباوری- رسیده باشند. «بُله» مقام کسی است که متوجه خیر شده و از شر فاصله گرفته است. بهواسطه این فاصله، شیطان هم از درک مقام بُله، عاجز شده و برای بازنمایی قدرت خود به یارانش، آدم بُله را مطرود و ضعیف میپندارد. آدم بُله فراموش شده شیطان میشود. این فراموشی، اسباب دستیابی به کلید گنج بهشت است.
در هر رمضانی اهل ایمان با جدیت فراوان آرزومند یافتن، فهمیدن و درک شب قدر هستند. با خود میاندیشم اگر حضرت حجت (عج) این سر مکتوم را بر شیعیان آشکار کنند چه تفاوتی به حال شیعه راستین خواهد داشت؟ مؤمن واقعی کسی است که هر شب رمضان را با نیکویی و حقجویی درک و طی کند و بداند رمضان ماهی است که اگر تماماً درک نشود، آن شب ویژهاش هم، درک نخواهد شد.
آنان که در این ماه، با جدیت، مراقب اعمال و رفتار خود هستند تا در حد توان از فضیلت این ماه بهرهمند شوند، امکان موفقیت زیادی خواهند داشت، اما توفیق قطعی از آن کسانی است که با استقامت بر مسیر خیر، تمام سال خود را رمضانی میکنند، آنان که شعله رمضان در وجودشان در همه سال فروزان و سوزنده است و با اتمام رمضان به روال تذبذب میان خیر و شر نمیغلتند، اینان دانستهاند با بیتوجهی به روح رمضان، باطن رمضان سوزانده میشود و سفره افطار سالشان بساط عیش شیطانی میشود.
وقتی رمضان به پایان میرسد اینان گرفتار گزندها و آسیبها و مطمعنظر شر خواهان نخواهند شد. شیطان در لباسهای گوناگون فقر، تنگدستی، فساد، فحشا، جهل، بیخردی، تفرقه و اختلاف هر روز اقالیم قبله رمضانیان را هدف گرفته و بر پیکر جامعه ایشان پیاپی تیر و تبر هلاکت میزند. غافلان از روح رمضان نیز بعضاً با حرکتهای خطا، قضاوتهای نابجا و شیوههای رفتاری مغایر با مصلحت امت اسلامی او را یاری میکنند.
در آخرین شب رمضان بسیاری بر بامها میروند تا هلال ماه را ببینند و رمضان را به پایان ببرند. من میگویم بیایید در این آخرین ساعات رمضان، با خدای یکتا عهد ببندیم که حلول ماه عید فطر را سرآغاز همیشه رمضان کنیم تا همه ایام عمر، رمضانی بمانیم. اگر چنین کنیم دست شیاطین در هجمه علیه دین و دنیایمان بسته خواهد شد و روح رمضان حلال مشکلات و عامل حرکت بهسوی پیشرفتهای اقتصادی، اعتلای اجتماعی و اقتدار فرهنگی ما خواهد شد. هلال عید چنین رمضانی هم، صد البته در ابروی یار سرمد، بر بام عزت و ایمان، همواره مبارکمان خواهد بود.