در این مراسم که به‌علت نقص فنی در سیستم صدای سالن، با اندکی تغییر برگزار شد، ابتدا فیلم برای حضار به نمایش درآمد و سپس هدایایی از سوی شهرداری تهران به عوامل آن تقدیم شد.
مجید مجیدی، کارگردان، حسین علیزاده، آهنگساز، تورج منصوری، فیلمبردار و رضا ناجی، بازیگر نقش اول آواز گنجشک‌ها، از جمله عواملی بودند که دیروز هدایای‌شان را در غیاب محمدباقر قالیباف از دست مجید سرسنگی، قائم مقام سازمان فرهنگی_هنری و دکتر ایازی، مشاور عالی شهردار دریافت کردند.
قالیباف که با تصور تقدم برگزاری مراسم تقدیر نسبت به نمایش فیلم، همان اوایل برنامه و بدون تاخیر به طبقه هفتم سینمای بازسازی شده و مدرن آزادی آمده بود، پس از تماشای دقایقی از فیلم، سالن را ترک کرد. اما مجید سرسنگی، احمد نوریان و برخی دیگر از مدیران شهرداری، تا شروع برنامه تقدیر و اهدای هدایا، مشکل قطع صدا را با استفاده از میکروفون بی‌سیم برطرف کرده و سرانجام لوح‌ها و ساک‌های دستی آماده روی سن، به عوامل تقدیم شد.
ظاهرا علت اصلی قطع صدا، باز هم زیر سر برق بود و قطعی برق طبقه فوقانی سالن که مرکز صوتی برنامه محسوب می‌شد، مشکل را باعث شده بود. مشکلی که به‌قیمت عزل مدیر سینما آزادی و بازپس‌گیری‌اش از حوزه هنری تمام شد.
این خبر که به‌صورت غیررسمی و درگوشی، پس از رفتن دلخورانه قالیباف به گوش می‌رسید، خیلی زود به برخی از پایگاه‌های اینترنتی نیز کشیده شد.
پایگاه خبری راه فیروزه، متعلق به معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌نویسد: «در پی بروز مشکل و قطعی صدای سالن اصلی مجموعه سینمایی آزادی تهران که در جریان نمایش فیلم آواز گنجشک‌ها که به مراسم افتتاحیه این فیلم اختصاص داشت رخ داد، شهردار پایتخت دستور تغییر مدیریت این سینما را صادر کرده است.
محمد باقر قالیباف، پیرو این دستور مقرر نموده که مدیریت این سینما که پس از بازسازی در اختیار حوزه هنری قرار داده شده بود و تغییرات مدیریتی را نیز از سر گذرانیده بود، در اختیار شهرداری تهران قرار بگیرد.»
به این ترتیب، به‌نظر می‌رسد طعنه‌ای که مجیدی نیز هنگام دریافت لوح خود به برگزارکنندگان مراسم زد نیز دست کم از این به بعد خنثی خواهد شد. مجیدی که شاید بیش از هر کس دیگری از مشکلات پیش‌آمده ناراحت بود، گفت: «اصلا فکر نمی‌کردم افتتاحیه نمایش فیلمم این‌طور برگزار شود. اینکه می‌گویند آشپز که دو تا شد، آش یا شور می‌شود یا بی‌نمک، همین است. سینما آزادی را حوزه هنری و شهرداری مشترکا اداره می‌کنند و آش هم این طور از آب درمی‌آید.»
هرچند مجیدی، ماجرا را به شوخی و طنز برگزار کرد و لحنش بیش از آنکه طعنه‌آمیز باشد، شوخ‌طبعانه بود، اما شاید آن موقع خبر نداشت که شهردار تهران دست کم 5/1 ساعت پیش، یکی از آشپزها را به خانه فرستاده است.
به جز مجیدی، تقریبا همه عوامل فیلم، حتی بازیگران خردسال آن نیز در مراسم تقدیر حضور داشتند و پس از دریافت هدایای گوناگونشان، عکس دست جمعی هم گرفتند.
این هدایا محصول مشترکی بود از سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران به‌عنوان یکی از تهیه‌کنندگان فیلم، فروشگاه‌های شهروند که تدارک افطار پایان کار هم با آن بود و فرهنگستان هنر.
اما قسمت ویژه همه این هدیه‌ها که لوح و سکه، بخش اصلی‌شان بود، لوح تقدیر خاص مجیدی، از طرف شهردار تهران و به امضای او بود که قرار بود شخصا به او تقدیم کند که البته نشد.
