از یازده سالگی در ایتالیا زندگی کرده، درس خوانده، کار حرفه‌ای تدوین و فیلمبرداری در سینمای ایتالیا را به سرانجام رسانده و حتی تا تدریس در بهترین دانشگاه این کشور پیش رفته است. به‌گفته خودش، ۴۰ سال در اروپا به همه‌ چیز رسیده بود اما یک حس و کمبود همیشه در وجودش داشت؛ عشق به وطن و خانواده.

بابك كريمى

همشهری آنلاین - الناز عباسیان: بالاخره پسر نصرت کریمی، سینماگر نام‌آشنای ایرانی، در میانسالی از ایتالیا برگشت و با فیلم‌های اصغر فرهادی به شهرت رسید. بابک کریمی حتی برای بازی در فیلم «جدایی نادر از سیمین» به‌همراه گروه بازیگران، موفق به کسب جایزه خرس نقره‌ای جشنواره برلین شده و در جشنواره «مدفیلم» ایتالیا جایزه یک عمر دستاورد سینمایی را دریافت کرد. همچنین برای بازی در «سینما شهرقصه» نامزد بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فجر شد. این سینماگر این روزها ۲ فیلم سینمایی بر پرده سینما دارد؛ یکی «جنایت بی‌دقت» و دیگری «بی‌همه‌چیز». البته پیش‌تر هم با سریال «می‌خواهم زنده بمانم» در شبکه‌های خانگی حضور پیدا کرده بود. همه اینها بهانه‌ای به‌دست ما داد تا سراغش برویم و از دغدغه‌های امروز و ماجراهای دیروزش بپرسیم.

  • اجازه دهید از نقش‌آفرینی متفاوت‌تان در جنایت بی‌دقت بپرسیم. با توجه به اینکه بسیار گزیده‌کار هستید چه چیزی در این نقش، شما را مجاب به پذیرش آن کرد؟

آن‌چنان فضای ذهنی شهرام مکری، کارگردان این فیلم را دوست دارم که نقشی که به من پیشنهاد می‌دهد خیلی برایم مهم نیست. مهم شرکت‌کردن در این پروژه است. هر باری که با هم همکاری کردیم، برای من فضای مفرح و متفاوتی ایجاد شده که شباهتی به فضاهای دیگر نقش‌هایم نداشت. و این از جذابیت کارهای شهرام است. البته روی نقش هم کار می‌کنم اما دغدغه اولم خود همکاری با این کارگردان کاربلد است.

  • این فیلم در جشنواره‌های بین‌المللی بازتاب‌های خوبی داشت و جوایز زیادی کسب کرد. کمی از این بازتاب‌های جهانی فیلم می‌گویید.

هم‌اکنون دقیق در خاطرم نیست. با تعدادی از منتقدان ایرانی و خارجی که صحبت می‌کردم فیلم را خیلی پسندیده بودند و به‌عنوان یکی از شاهکارهای سینمایی درباره آن صحبت می‌کردند.

  • فیلم به تازگی در ایران اکران عمومی شده، در کشور خودمان بازتاب‌ها چطور بود؟

بازتاب‌ها در همین چند هفته اخیر اکران داخلی، خیلی جالب بود؛ آنهایی که وارد فضای ذهنی شهرام مکری می‌شوند، بدجور درگیر فیلم می‌شوند و در جریان هستم که حتی چندین بار این فیلم را تماشا کردند و به‌عنوان شاهکار سینمای ایران از این فیلم صحبت می‌کنند. آنهایی که نمی‌توانند وارد منطق شهرام شوند، اصلا با فیلم ارتباط برقرار نمی‌کنند. فیلم مثل یک زبان است؛ مثل اینکه شما یک شعر چینی گوش دهید؛ اگر به زبان چینی مسلط باشید، بی‌شک لذت خواهید برد. اگر با زبان این تیپ فیلم‌ها آشنایی داشته باشید حتما جنایت بی‌دقت را می‌پسندید.

  • شما با کارگردان‌های بزرگی در سطح ایران و جهان کار کرده‌اید؛ سینمای ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

کارنامه موفقی که سینمای ایران در دنیا کسب کرده است، پاسخ سؤال شماست. سینمای ایران هم‌اکنون شاخصه خاص خودش را دارد که با یک سادگی، صداقت و مینی‌مالیسم می‌تواند عمیق‌ترین احساسات را بیان کند. برای اینکه از یک فرهنگ شاعرانه می‌آید. درحالی‌که فرهنگ غربی از یک پشتوانه تصویری می‌آید که ما آن را نداریم. همین موضوع باعث شده فرهنگ ایران یک خاصیت و هویت منحصر به فرد خودش را پیدا کرده و با سینمای جهان رقابت مستقیم انجام دهد. نتایج آن هم مقابل روی همه ماست؛ هم در جشنواره‌ها و هم در گیشه‌های کشورهای مختلف جایگاه خودش را کسب کرده است.

  • از جمله بازیگرانی هستید که تقریبا بیشترین همکاری را با آقای اصغر فرهادی داشتید، از جدایی نادر از سیمین گرفته تا «گذشته» و «فروشنده» که از پرافتخارترین فیلم‌های سینمای ایران هستند. از این همکاری برایمان بگویید. راستی فیلم «قهرمان» را چطور دیدید؟

همکاری با آقای فرهادی یکی از درخشان‌ترین لحظات زندگی من است و از این جهت باید بگویم که خوش‌شانس هستم که با پدرم شروع کردم و بعد رفتم پشت دوربین و سال‌ها آنجا کار کردم. بعد از طریق زنده‌یاد کیارستمی با فیلم «بلیت‌ها» مجددا مقابل دوربین آمدم. آقای فرهادی فیلم بلیت‌ها را دید و مرا دعوت کرد. بعد از آن هم با شهرام مکری کار را دنبال کردم. می‌توانم بگویم آدم بسیار خوش‌شانسی هستم که دارم با بهترین‌های سینمای ایران کار می‌کنم. همکاری با آقای فرهادی به‌ویژه در فیلم جدایی نادر از سیمین که نخستین تجربه من با ایشان بود، مرا به یک آگاهی نسبت به توانایی‌ها و ناتوانایی‌هایم کشاند. نه به‌خاطر موفقیت‌هایی که این فیلم داشت که بعدها اتفاق افتاد بلکه منظورم آگاهی‌ای بود که در آن لحظه کار در این فیلم به‌دست آوردم. همچنین فیلم قهرمان به‌نظر من یکی از ظریف‌ترین کارهای آقای فرهادی است، در حدی که این ظرافت دیده نمی‌شود و به‌نظر می‌آید که کاری در آن صورت نگرفته. ولی بسیار دراماتولوژی ظریف و دقیقی انجام داده و خوب هم پوشانده و به رخ نمی‌کشاند؛ به‌عبارتی فیلمی است که در پشت ظاهر آن، خیلی فکر و کار شده است.

  • شما متولد اروپای شرقی هستید و سال‌ها در ایتالیا زندگی کردید؛ الان هم دائم در سفر هستید. چه چیزی باعث شد که به ایران و سینمای ایران بازگردید؟

چیزی که باعث شد برگردم کمبود ایران، ریشه‌ها و خانواده بود. من ۴۰ سال آنجا زندگی کردم، درس خواندم، استاد دانشگاه بودم، جزو یکی از تدوینگرهای سینمای ایتالیا و عضو هیأت مدیره انجمن تدوینگرها بودم. در دانشگاه عالی درس می‌دادم و هیچ کم و کسری‌ای نبود. فقط حس کردم که کافی نیست. من نیاز به یک چیز دیگری دارم که هر چه هم آنجا تلاش می‌کنم این کمبودها پر نمی‌شود. این کمبودها ریشه‌های خودم بود. به همین‌خاطر نیاز داشتم دوباره به ریشه‌های خودم بازگردم.

  • جا دارد یادی هم از پدر بزرگوارتان زنده یاد نصرت کریمی کنیم. اینکه فرزند یکی از معروف‌ترین کارگردانان و بازیگران ایرانی هستید، چقدر در زندگی هنری‌تان مؤثر بوده است؟

مسلما پدرم نقش بسیار مهمی در زندگی من داشته و عشق سینما را از او دارم. از کودکی مرا مقابل دوربین برد و من مجبور شدم که این هنر را از همان کودکی یاد بگیرم. ولی از ۱۱سالگی که به ایتالیا رفتم، دیگر کارهای روزمره و زندگی حرفه‌ای ما از هم جدا شد. البته تابستان به دیدارش می‌آمدم. کاملا در جهان دیگری داشتم استخوان می‌ترکاندم و راه خودم را می‌رفتم و پدرم هم در کشوری دیگر به‌کار خودش ادامه می‌داد. در ایتالیا هم کسی نصرت کریمی را نمی‌شناخت که مثلا بخواهد پارتی و رابطه من باشد. من آنجا یک مهاجر شرقی بودم که اجازه کار نداشتم. خیلی طول کشید بعد از تحصیلاتم بتوانم کار کرده و رشد کنم. سال‌ها این زجر را می‌کشیدم و با خود می‌گفتم که من پدری دارم با این کارنامه کاری، اگر ایران بودم می‌توانست درهای زیادی را برای من باز کند. اما حالا خوشحالم که اینگونه نشد و من تک و تنها با مقوله سینما روبه‌رو شده و توانستم اندازه و توانایی خودم را بفهمم. هر چه دیدم، نتیجه کار خودم است، هیچ‌چیز دیگری دخیل نشده است. زمانی که به ایران بازگشته و کار بازیگری را دنبال کردم، پدر بازنشسته بود و من خودم را ساخته بودم. البته همیشه یک تماشاچی بسیار منتقد من بود اما دخالتی نداشت. تأیید او برای من خیلی مهم بود.

  • هم‌اکنون مشغول چه کاری هستید؟ برنامه‌ای جز بازیگری برای سال‌های آتی دارید؟ از فیلمسازی گرفته تا تدریس و تدوین و...

هم‌اکنون که سر فیلم آقای مهدویان هستم. می‌خواهم یک دوره خلبانی ببینم چون همیشه عاشق خلبانی بودم. یک پروژه تئاتر دارم که هنوز دارم می‌نویسم. زندگی آنقدر برای من غیرمنتظره بوده که ممکن است بعدا کاری انجام دهم که الان به ذهنم نمی‌رسد.

  • با توجه به اینکه از بازی در نقش‌های کلیشه‌ای بیزارید، منتظر پیشنهاد چه نقش‌هایی هستید؟

پیش‌فرضی ندارم. من همیشه می‌ترسیدم از یک جای دیگر فقط به من نقش پدر پیشنهاد شود که خوشبختانه اینگونه نشده؛ پیشنهادهای زیاد و متنوعی به من می‌شود و نقش‌های کلیشه‌ای را رد می‌کنم.

  • همیشه تلاش کردید پل ارتباطی میان فرهنگ‌ها به‌ویژه فرهنگ مدیترانه‌ای باشید. کمی در این‌باره و نقش هنر و به‌ویژه سینما در آشتی میان فرهنگ‌ها برایمان بگویید...

بدون اینکه برنامه‌ای در این زمینه داشته باشم در یک مقطع تاریخی و جغرافیایی به‌علت دو زبانه و سینماگربودنم این ماجرا شروع شد. وقتی پای سینمای ایران به ایتالیا باز شد خیلی طبیعی بود که من سینماگران مطرح ایرانی را در جشنواره‌ها یا سمینارهای ایتالیا همراهی کنم. این ماجرا از آن سال‌ها شروع شده و تا الان هم درگیر این موضوع هستم. اغلب دیالوگ‌های فیلم‌های ایرانی را (برای زیرنویس یا دوبله) من می‌نویسم. آخرین کارم هم فیلم قهرمان بود که ترجمه کردم.

کد خبر 646858

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha