برای مثال ایجاد این منظره برای مردم که کودکی بیهوش روی پای مادرش دراز کشیده و مادر او دست گدایی به روی مردم دراز میکند، به اندازهای عادی شده که دیگر ترحم کمتر کسی را بر میانگیزد.
اما اخیرا برخی از متکدیان با سوء استفاده از شلوغی کوچهپسکوچههایی که در نزدیکی خیابانهای پرترافیک قرار دارند، دست به ابتکار تازهای زدهاند.
از آنجایی که خیلی از رانندگان برای فرار از ترافیک خیابان اصلی، مسیر این کوچهپس کوچه را انتخاب میکنند، برخی از متکدیان در این کوچهها جلوی خودروهای عبوری را گرفته و ادعا میکنند که برای رساندن فرزندشان به بیمارستان به کمک نیاز دارند.
بسیاری از رانندگان هم از سر دلسوزی این افراد را سوار میکنند اما در میانه راه متوجه میشوند که نیت آنها تنها تکدیگری بوده است.
خیلی از رانندگان هم در روزهای بعد باز هم با همین صحنه در همان کوچه پس کوچهها مواجه میشوند اما تا دست به کار شوند، راننده دیگری تحت تاثیر این متکدیان قرار گرفته است.
سامانهای که اشغال است
در سالهای اخیر بسیاری از سینماها و فرهنگسراها اقدام به راهاندازی سامانه
تلفن گویا کردهاند تا مردم از طریق تماس با آن از برنامههای این اماکن آگاه شوند.
در واقع به جای تلفنچی که مجبور بود برای هر تماس بارها برنامه سینما یا فرهنگسرا را اعلام کند، اکنون یک سامانه ارتباطی هوشمند پاسخگوی مردم است و با فشاردادن دکمههای تلفن میتوان به جزئیات اطلاعات مورد نظر هم دست پیدا کرد اما متاسفانه در بسیاری از موارد شمارههای تلفنی که برای این سامانه اعلام میشود به طور مدام اشغال است و به سختی میتوان با آنها تماس برقرار کرد.
از آنجایی که این سامانه برای رفاه حال مشتریان راهاندازی شده است، بهتر است برای مشکل اشغال بودن بیش از حد این خطوط، چارهای اندیشیده شود تا مردم کمتر معطل شوند.
تابلویی برای ندیدن
به قول قدیمیها گاهی کار دنیا برعکس میشود. برای نمونه در حالی که فضای جلوی منزل بسیاری از شهروندان به بیابان برهوت بیشتر شباهت دارد تا باغچه، همانطور که در عکس مشاهده میکنید یک گیاه زیبا به شکلی دور تابلوی سر کوچه پیچیده است که جلوی دیده شدن آنرا گرفته است.
البته اگر تابلوهای اینچنینی را فقط گیاهان محاصره میکردند باز حرف و حدیثی نبود و این معضل قابل حل مینموداما نکته اینجاست که برخی از آنها را یا باد سر و ته کرده یا بچههای بازیگوش محل.
در برخی نقاط شهر نیز تابلوها زیر تبلیغات گوناگون شرکتهای خصوصی و دولتی مخفی ماندهاند؛ برای نمونه روی پلهای عابر پیاده، تابلوهای نمایانگر سرعت مجاز، زیر تبلیغات ریز و درشت گم شدهاند و کسی نیست آنها را - یا به تعبیر مناسبتر رانندهها و سرنشینان خودروها را- نجات دهد.
به دنبال شانه خاکی
طی تعطیلات هفته پیش بسیاری از رانندهها به دنبال شانه خاکی جادههای
بین شهری میگشتند.
البته این شانه گم نشده بود بلکه تاریکی جاده و نبود خط ممتدجدا کننده جاده از شانه خاکی باعث شده بود دید کافی برای تشخیص این بخش از جاده وجود نداشته باشد. به دنبال این معضل، برخی رانندهها فقط هنگامی که صدای لاستیکها تغییر میکرد، متوجه خارج شدن از مسیر میشدند.
البته در برخی دیگر از مسیرهای بین شهری، جاده آسفالت از بخش خاکی به وسیله خطی روشن و واضح جدا میشود که در شب نیز به یمن دارا بودن رنگی شبنما و درخشان از خطر رانندگی به میزان قابل ملاحظهای میکاهد.
از سوی دیگر، گاردریلها نیز در بخشی از جادهها وجود خارجی ندارند تا از جان و مال کسی محافظت کنند.