آمریکا از آغاز مذاکرات تاکنون تاکتیک‌های متعددی را اجرا کرده است؛ از ضرب‌الاجل‌های ساختگی گرفته تا پیوند مسائل بی‌ربط به بدنه مذاکرات. از این رو کناره‌گیری یا حذف «ریچارد نفیو» به عنوان معمار تحریم‌های ایران نیز می‌تواند به عنوان ترفندی برای تسریع در روندگفت‌وگوها و امتیازگیری باشد.

ریچارد نفیو

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، وین پایتخت اتریش از ششم دی‌ماه تاکنون میزبان دور هشتم مذاکرات لغو تحریم‌ها بوده‌است؛ مذاکراتی که با تمام فراز و فرودها، همگان نسبت به آینده آن خوشبین‌ هستند اما اینکه دسترسی به توافق تا چه زمانی طول خواهد کشید، بستگی به عملکرد طرف مقابل به ویژه آمریکا دارد.

تا پیش از دور هشتم شاهد چند تاکتیک و ترفند مشخص از سوی کاخ سفید بودیم که عبارت بودند از: تکاپو برای شکاف‌افکنی در ستون شرقی توافق بین ایران با چین و روسیه، اعمال فشار بر ایران از طریق مجامع بین‌المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین تداوم و تشدید تحریم‌ها.

دوگانه «مطالبات حداکثری» با «ضرب‌الاجل‌های ساختگی»

یکی از تکنیک‌هایی که همواره مورد توجه تیم‌های غربی در دور گذشته و کنونی مذاکرات قرار داشته به مطالبات حداکثری برمی‌گردد. آنها در برابر خواسته‌های تیم هسته‌ای دولت سیزدهم، مطالبات جدیدی را مطرح می‌کنند به آن امید که تهران از خواسته‌های حداکثری دست بکشد.

همان گونه که همواره شاهد پیوند مسائل غیرهسته‌ای به مذاکرات از سوی آمریکایی‌ها هستیم. «رابرت مالی» سرپرست هیات آمریکایی حاضر در وین به تازگی در مصاحبه ای با «رویترز» با تعیین یک پیش غیرمرتبط با روند گفت و گوها، از یکی دیگر از رفتارهای غیرسازنده واشنگتن درمسیر گفت وگوها پرده برداشت و ادعا کرد که شکل‌گیری توافق در این گفت وگوها بدون آزادی زندانیان آمریکایی در ایران بعید خواهد بود.

این ادعای مالی که درک پشت پرده طرح آن دشوار نیست با واکنش دستگاه وزارت امور خارجه شد و «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در نشست خبری روز دوشنبه ۴ بهمن گفت: «این دو مسیری است که از هم جداست ولی اگر اراده در طرف مقابل باشد در هر دو مسیر این امکان را داریم در کمترین زمان ممکن به توافق قابل پایدار و قابل اتکا برسیم.»

به گفته خطیب‌زاده، این موضوع چه پیش از این مذاکرات و چه همراه با این مذاکرات در دستور کار ایران بوده، ولی طبیعی است که دو مسیر مختلف هست. اگر ایالات متحده به توافقاتی که از قبل هم انجام داده‌بود، پایبند باشد این موضوع انسانی در کمترین زمان قابل حل است.

همزمان با تاکتیک طرح مسائل بی‌ارتباط با مذاکرات، کاخ سفید و دیگر بازیگران غربی بر ضرب الاجل‌های ساختگی تاکید می‌کنند؛ موضوعی که از یک تناقض رفتاری نشان دارد. به این معنی که واشنگتن از یک سو سخن از ضرب الاجل و تسریع در روند گفت وگوها و حصول توافق حرف می‌زند و از دیگر سو، با مطرح کردن پیش‌شرط‌های تازه که عملا کارشکنی در مسیر گفت و گوهاست، مانع از سرعت گرفتن روند رسیدن به توافق می‌شود.

با نگاهی هر چند اجمالی به مواضع مقامات غربی در آستانه و حین برگزاری دور هشتم مذاکرات، تاکتیک ضرب‌الاجل‌سازی آنها آشکار می‌شود.

هفدهم دی‌ماه، «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه در گفت وگو با شبکه تلویزیونی «بی‌اف‌ام»  این کشور ضمن اشاره به پیشرفت در مذاکرات، تاکید کرد: «من متقاعد شده‌ام که می‌توانیم به توافق برسیم، اما زمان در حال گذر است.» 

در بکارگیری عنصر «زمان» برای فشار بر ایران با هدف کاستن از خواسته‌ها، شاهد هم‌صدایی دیگر دیپلمات‌ها از جمله «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا بودیم. مورا روز جمعه در یک نشست خبری تاکید کرد که «برای رسیدن به توافق نه چند ماه که چند هفته بیشتر فرصت نمانده و طرف‌ها باید آماده گرفتن تصمیم‌های سیاسی سخت باشند.»

وزیر خارجه آمریکا نیز در نشست مطبوعاتی این وزارتخانه در اظهاراتی مشابه عنوان کرد که زمان برای رسیدن به یک توافق هسته‌ای با ایران «بسیار کوتاه» شده‌ است. وی با متهم ساختن تهران به «وقت‌کشی»، تهدید کرد که واشینگتن نمی‌تواند وقت‌کشی تهران را از طریق عدم حسن‌نیت و سرعت کم در مذاکرات با هدف پیشبرد برنامه هسته‌ای خود تحمل کند.

از نگاه ناظران، بهره‌گیری آمریکا و متحدان اروپایی آن از ابزارهای فرسوده و نخ‌نما کارامدی خود را از دست داده‌ است و اصرار بیش از حد بر کاربرد آن، مسیر دستیابی به توافق را ناهموارتر خواهد ساخت.

اگرچه فرسایشی شدن مذاکرات احتمال ورود عوامل مداخله‌گر به روند مذاکرات و خرابکاری‌های دشمنان را تسهیل می‌کند اما در مقابل، تعجیل بر دستیابی به توافق «به هر قیمتی» نیز نتیجه‌ای جز خسران نخواهد داشت. بنابراین بیش از آنکه قید زمان در مذاکرات اهمیت داشته‌باشد، دستیابی به نتیجه همچون لغو تحریم، راستی‌آزمایی و تضمین حائز اهمیت است.

تغییر بازی در تیم دیپلماتیک آمریکا

مدتی است که خبرهایی مبنی بر جابجایی در تیم مذاکره‌کننده آمریکایی رسانه‌ای شده‌ است. میانه دی‌ماه بود که رسانه‌های مختلف از احتمال برکناری رابرت مالی سخن به میان آوردند؛ فردی که اگرچه امروز به عنوان فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران شناخته می‌شود اما در دولت‌های پیشین آمریکا و از آن جمله در دولت‌های «بیل کلینتون» و «باراک اوباما» در ارتباط با مسائل خاورمیانه فعالیت داشت.

اگرچه این اتفاق و رخ نداد و مالی همچنان بر کرسی مدیریت «گروه بین‌المللی بحران» در واشنگتن تکیه زده اما برخی این خبر را بی‌ارتباط با اختلافات داخلی تیم آمریکایی نمی‌دانند که به تدریج خود را نشان داده‌ است.

برخی کارشناسان شکست کارزار فشارحداکثری علیه ایران را دلیل این جابجایی‌ها و اختلافات می‌دانند و معتقدند که دال مرکزی تحریم های اقتصادی به عنوان تنها ابزار ممکن برای اعمال فشار بر ایران بی‌خاصیت شده و عملا روی میز مذاکره وجود ندارد. گزینه نظامی نیز به دلیل ضعف توان نظامی آمریکایی و غرق شدن در باتلاق‌های خودساخته در منطقه امکانپذیر نیست و این کارت نیز در چند سال اخیر جز در مواضع اعلانی کاربرد نداشته‌ است.

بنابراین تبارشناسی این دو ابزار اعمال فشار بر ایران نشان می‌دهد که چرخش مناسبات در نظام بین‌الملل باعث شده تا آمریکا نیازمند اعمال دیپلماسی متفاوتی در برابر ایران باشد که نقطه مرکزی آن اکتفا به دستاوردهای حداقلی است.

به تازگی نیز «وال استریت ژورنال» به تغییرات جدیدی در تیم دیپلماتیک آمریکا اشاره کرده‌ است. این روزنامه آمریکایی به دنبال انتشار بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا در تایید خبر جدا شدن «ریچارد نفیو» معاون نماینده ویژه آمریکا در امور ایران از تیم مذاکره‌کننده در وین، گزارش کرد که دو عضو دیگر تیم آمریکا نیز به دلیل اختلاف نظر این هیات را ترک کرده‌اند.

برخلاف مالی که متهم به رفتار ملایم با ایران است، همگان نفیو را به عنوان معمار تحریم‌های آمریکا علیه ایران می‌شناسند که در طول مذاکرات جاری نیز خواستار اتخاذ مواضع سفت و سخت‌تری در مذاکرات هستند.

کد خبر 652868

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha