به گزارش همشهریآنلاین به نقل از فارس، باگذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی قلمهای تحریفگر وابسته به رژیم پهلوی و حامیان صهیونیست آنها با ترسیم چهرهای غیرواقعی از وجهه بینالمللی رژیم شاه تلاش دارند این گونه القا کنند که با انقلاب اسلامی جایگاه بینالمللی ایران تنزل پیدا کرده است. در حالی که مروری بر گزارشهای موجود از جمله یادداشتهای اسدالله عَلَم، وزیر درباره پهلوی که زمانی نخستوزیر او هم بود، نشان میدهد رژیم پهلوی از نظر افکار عمومی جهانی، رژیمی منحط و از لحاظ دوستانش حکومتی غیرقابل دفاع بود که البته منافع نامشروع آنان ایجاب میکرد از آن رژیم همواره حمایت کنند.
بخشی از خاطرات علم را بخوانید:
چهارشنبه، ۲ فروردین ـ یکشنبه، ۱۳ فروردین ۱۳۵۱
انتقاد مطبوعات غربی از رژیم
مطبوعات غرب پر است از حملههایی به کشتارهای دسته جمعی تروریستها در ایران. گزارش کردهاند که والاحضرت اشرف متهم به قاچاق هروئین است که همه حرف مفت است و من مأموریت دارم که جلوی انتشار این شایعات را بگیرم. این شایعات را دشمنان ما پخش میکنند که اخیرا بسیار فعال شدهاند.
چهارشنبه، ۳ خرداد ۱۳۵۱
خوشحالی شاه از طرفداری یک نشریه از او
مقالهای در «زود دویچه تساتوینگ» را که به طرفداری از ایران بود. نشانش دادم که بسیار لذت برد.
چهارشنبه، ۸ آبان ۱۳۵۳
انتقاد مطبوعات بینالمللی از شاه
شاه از مقالهای در مجله تایم دلخور شده. عکسش را پشت جلد کردهاند ـ که معمولا نشانه منت بزرگی است. اما او از مطالبی که راجع به ایران نوشته شده است، رضایت ندارد ... به عنوان مثال آنها ادعا میکنند که ۴۰ درصد ثروت کشور متعلق به تنها ۱۰ درصد جمعیت است... و آن وقت میزان سهیم شدن کارگران را در صنایع نادیده میگیرند. در گذشته این حرامزادهها مطبوعات بینالمللی داستانهای زنندهای درباره «هزار فامیل ایران» به هم میبافتند. حالا داستان دیگری درباره «بورژوازی جدید» ایران اختراع کردهاند.
پنجشنبه، ۱۰ مهر ۱۳۵۴
وجهه بینالمللی رو به تنزل
گزارش دادم که بررسیهای اخیر نشان میدهد که وجهه بینالمللی ما رو به تنزل است. دلایل آن مشخص نیست و به هر صورت شک دارم جا داشته باشد که برای این موضوع بیجهت خود را نگران سازیم. خیلی مهمتر است که ما پایگاه محکم حمایت داخلی را حفظ کنیم. شاه گفت: «من هم با شما موافقم و واکنش آمریکا در برابر اوپک و مذاکرات درباره نفت رامسؤول کاهش محبوبیت خود در خارج میدانم، البته آراء یهودیها هم بینقش نبوده است.» پاسخ دادم: در این صورت، من هر کاری از دستم بر آمده برای درست کردن اوضاع با یهودیها خواهم کرد. حالا باید کسی را پیدا کنیم تا مسؤولیت روابط عمومی ما را به عهده بگیرد. کسی که هم قابل اعتماد و درباره سیاست بینالمللی هم دور از نفوذ سیا و سازمانهای مزدور مشابه باشد.
دوشنبه، اول آذر ۱۳۵۵
ملاقات با معاون اطلاعات اسرائیل
یانکوویچ را همراه با معاون اطلاعاتی و مطبوعاتی وزارت خارجه اسرائیل ملاقات کردم. آنها به اتفاق گزارش مفصلی در ارتباط با تصویر ایران در رسانههای گروهی تهیه کردهاند. خیلی جالب و در عین حال هشداردهنده است که ما چقدر اطلاعات کمی درباره این وضع داشتیم. خوشحالم که این من هستم که مسؤولیت گزارش حقایق واقعی به شاه را باید به عهده داشته باشم.
پنجشنبه، ۴ آذر ۱۳۵۵
ناراحتی شاه از شنیدن حقایق درباره وجهه خراب رژیم او نزد افکار عمومی
امروز بعدازظهر با یانکلوویچ ملاقات کردم. بیش از آن دو ساعت و نیم به حضور شاه شرفیاب بوده و به من گفت که شاه از گزارش او درباره تصویری که از ما در خارج ارائه میشود، دلخور شده. انتظار من هم بیش از این نبود.
او به این قصد که کمی از سنگینی جو بر ضد ما بکاهد به شاه گفته بود که برخلاف روش معمول روم باستان دیگر سر از تن کسی که خبر بد میآورد، جدا نمیشود. ظاهرا شاه خیلی هم از این حرف خوشش نیامده بود.
یکشنبه، ۷ آذر ۱۳۵۵
نظر بد افکار عمومی آمریکا نسبت به رژیم شاه
نتایج بررسی گزارش یانکلوویچ درباره افکار عمومی آمریکا را که توسط متصدی امور تبلیغاتیمان تهیه شده بود، تشریح کردم. شاه تقریبا از خشم منفجر شد و گفت: «این حرامزاده چطور جرأت کرده این قدر وقیح باشد؟ گزارش او براساس فرضیات کاملا منفی است. به او چه مربوط که این کشور از آزادیهای سیاسی برخوردار است یا نه یا اینکه زندانیان سیاسی شکنجه میشوند. لازم نیست او نگران باشد، که آیا به صلح خاورمیانه کمک میکنیم یا نه.» در پاسخ عرض کردم که مسئله صلح کاملا بجا است.
ولی نکات دیگر یانکوویچ همگی مورد توجه عمیق در آمریکاست و بنابراین درباره افکار آمریکاییان مربوط میشود. باید به او و همکارانش اجازه داده شود راه تشخیص دهند تا بتوانند مداوایی تجویز کنند ... شاه گفت: «خواهیم دید، اما او و همکارانش توسط شرکتهای نفتی تحریک میشوند. آمدهاند که ما را بترسانند». در پاسخ گفتم تا جایی که من میتوانم ببینم هیچ قرینهای در تأیید این اتهام وجود ندارد. شاه عصبانیتر از همیشه گفت: «بسیار خوب، اگر آنقدر کور هستید که نمیتوانید ببینید چه خبر است، فایدهای ندارد که من سعی کنم برایتان توضیح دهم.» مجددا سعی کردم توضیح دهم که این خود ما بودیم که از یانکلوویچ و مؤسسهاش خواستیم در مورد تصور ما در غرب مطالعاتی بکنند، و به ما نشان دهند کجای کارمان غلط است و راه حلهایی پیشنهاد کنند، اما شاه ساکت ماند و من صلاح دیدم موضوع را عوض کنم. باوجود این، دلخوریاش ادامه داشت و درباره مطالبی که باید گزارش میدادم به تندی اظهار نظرهای مختصری کرد.
نظر شما