همشهری آنلاین - نفیسه خانلری: قطعاً جسارت و فداکاری تکتک زنان ایرانی در ادوار مختلف تاریخ جمهوری اسلامی، انکارناپذیر و قابل تقدیر است. ما نیز میخواهیم با نگاهی به چند دهه گذشته، مروری داشته باشیم بر احوال شماری از همین زنان جسور و فداکار که به سبب خدمات گسترده انقلابیشان، برای همیشه در تاریخ ماندگار شدند.
نخستین شهید زن انقلاب
بهمن ۱۳۴۰ در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و زیر سایه پدری روحانی و مادری مؤمن، پرورش یافت. او مبارزه خود را شجاعانه پیگیری میکرد و در اکثر مواقع اعلامیهها و کتابهای دکتر شریعتی و استاد مطهری را همراه داشت. «دانشآشتیانی» با آغاز حرکتهای انقلابی مردم علیه حکومت پهلوی، به جمع انقلابیون پیوست و در اوج راهپیماییها و در حالی که هنوز بسیار جوان بود، مورد اصابت گلوله یکی از مأموران شاه قرار گرفت و با شهادتی زودهنگام، نامش بهعنوان یکی از نخستین شهدای زن انقلاب اسلامی در تاریخ ماندگار شد.
محبوبه دانشآشتیانی، ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷، در میدان شهدا (ژاله سابق) و در حالی که پرچم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی در دستش بود و با شجاعت شعار میداد، به شهادت رسید. البته او تنها شهید انقلابی خانواده دانشآشتیانی نبود؛ در سال ۱۳۶۰ نیز پدرش (شهید غلامرضا دانش) و نامزدش (شهید حسن اجارهدار)، در حادثه هفتمتیر به شهادت رسیدند.
بانوی امین امام(ره)
مرحومه «مرضیه حدیدچی» معروف به طاهره دباغ، فعالیتهای سیاسی خود را با پخش و توزیع اعلامیه در سالهای ۴۱ـ۴۰ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۲، دو بار توسط ساواک دستگیر شد. او به همراه دخترش، رضوانه، که ۱۴ سال بیشتر نداشت، شدیدترین شکنجهها را تحمل کرد.
در سال ۱۳۵۳ و در ادامه مبارزات به خارج از کشور سفر کرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیتهایش در کشورهای مختلف از جمله عربستان، انگلیس، فرانسه، عراق، لبنان و سوریه ادامه داد و آموزشهای رزمی و چریکی را طی کرد تا اینکه پس از هجرت امام(ره) به پاریس، به جمع یاران امام(ره) پیوست.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و در جایگاههای مختلفی از جمله فرماندهی سپاه همدان، ریاست بسیج خواهران، ۳ دوره نمایندگی مجلس، قائممقامی جمعیت زنان جمهوری اسلامی و... خدماتش را پی گرفت.
تنها بانوی عضو مجلس خبرگان
«منیره گرجیفرد» که بهعنوان تنها بانوی عضو مجلس خبرگان نیز شناخته میشود، در دوران انقلاب یکی از بانوان فعال علیه رژیم پهلوی بود. او در جریان مبارزات، با برگزاری نشستهایی در زمینه اجتماعی، تفسیر و احکام، فعالیتهای گستردهای انجام داد و در نهایت، این نشستها را به سمت و سوی سیاسی پیش برد تا به اهداف موردنظر انقلاب دست پیدا کند.
مجالس وعظ گرجیفرد در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸، بسیار معروف شد و از همین طریق بود که زنان و مردان زیادی به آگاهی و آمادگی لازم برای مبارزات انقلابی دست پیدا کردند.
او در اینباره میگوید: «آن روزها، حضور مردم و آن کشتارهای بیرحمانه را میدیدم، اما با وجود این حوادث، برای خانمها جلساتی داشتم. معتقد بودم که نباید بیتفاوت نشست و شاهد قلع و قمع مردم بود. ما باید بلند میشدیم و نمیگذاشتیم که اینطور بیرحمانه ما را تاراج کنند و حتی جلو احساسات دینیمان را بگیرند.»
مبلغ مجامع بینالمللی
مرحومه دکتر «مریم بهروزی» از شاخصترین بانوان نقشآفرین در جریان انقلاب اسلامی و یکی از اعضای فعال شاخه نظامی بود که تبحر خاصی در تیراندازی داشت. او در سال ۱۳۵۰ مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد و بیشتر به برگزاری جلسات دینی و مذهبی خانگی برای خانمها میپرداخت. در سال ۱۳۵۴ و در جریان سخنرانیهای مذهبیـ سیاسی ممنوعالمنبر شد و تحت تعقیب ساواک قرار گرفت، با وجود این، در سال ۱۳۵۷ با دستور صریح امام خمینی(ره) علنا به سخنرانی در مورد حکومت اسلامی و حقوق زن در مسجد قبا پرداخت و بعد از این سخنرانی، بار دیگر دستگیر و روانه زندان شد.
مریم بهروزی پس از یک ماه تحمل زندان، موقتاً آزاد شد که این ایام، با بهمن ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی تقارن پیدا کرد. پس از تثبیت جمهوری اسلامی، او عمده فعالیتهای خود را با پیوستن به حزب جمهوری اسلامی دنبال کرد. بهروزی از مبلغان عقیدتی سیاسی و چهرههای سرشناس ایران در مجامع بینالمللی بود و پس از انقلاب، ۴ دوره نمایندگی مجلس را تجربه کرد.
بانوی زندانی به همراه فرزند خردسال
«زهره صفاتی»، مشهور به بانو مجتهده صفاتی، که در کسب علوم حوزوی تا مرحله اجتهاد پیش رفت، فعالیتهای مبارزاتی و تبلیغات اسلامی بر ضدنظام شاهنشاهی را با تکیه بر باورهای اسلامی دنبال میکرد و نقش مهمی در بلوغ فکری مردم داشت. این اقدامات مصائبی چون شهادت برادر، ممنوع المنبر شدن، زندانی شدن به اتفاق همسر و فرزند خردسال را برایش به همراه داشت.
او به رغم تمام این فشارها استوار ماند و برای کمک به پیروزی انقلاب اسلامی، دست از تلاش برنداشت و در تمام ادوار انقلاب، نقشی ارزشمند در جامعه ایفا کرد. مشاور امور فقهی معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده در سال ۱۳۹۳، نمونهای از خدمات او در دوران پس از انقلاب است.
شهادت در زندان
«طیبه واعظی دهنوی» در سال ۱۳۵۰ با ابراهیم جعفریان، پسرخاله مبارزش، ازدواج کرد. او در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار گرفت و به عضویت گروه مهدیون درآمد.
واعظی به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن همسرش، از سال ۱۳۵۴ به همراه همسر و کودک شیرخوارهاش به زندگی مخفی روی آورد، تا اینکه همسر او در ۳۰ فرودین ۱۳۵۶ دستگیر شد. طیبه واعظی تمام اسناد و مدارک موجود در خانه را سوزاند و زمانیکه برای پاکسازی اسلحه و نارنجک به خانه بازگشت، به رغم تلاش و شهادت برادر همسرش برای دستگیر نشدن او، همراه فرزندش توسط ساواک دستگیر شد.
زمانی که ساواک به دستهای او دستبند میزد، طیبه به آنها گفت: «مرا بکشید، ولی چادرم را برندارید.» واعظی به همراه همسر و فرزندش، پس از چند روز شکنجه، از تبریز به کمیته تهران منتقل شد و یک ماه تمام تحت سختترین شکنجهها قرار گرفت و سرانجام در سوم خرداد ۱۳۵۶، به همراه همسرش زیر شکنجه به شهادت رسید. محمدمهدی، فرزند خردسال آنها، نیز پس از مدتی به آغوش خانواده بازگردانده شد.
همپای مبارز شهید لبافینژاد
«پروین سلیحی»، همسر شهید مرتضی لبافینژاد، از جمله زنانی است که همگام با همسرش برای رسیدن به آرمانهای امام خمینی(ره) تلاش کرد. زمانی که دکتر مرتضی لبافینژاد در سال ۱۳۵۴ به شهادت رسید، سازمان اطلاعات و امنیت رژیم شاه برای پروین سلیحی نیز حکم اعدام در نظر گرفته بود که به دلیل سن کم، به حبس ابد محکوم شد و این حکم در نهایت به دو سال زندان تبدیل شد.
سلیحی یک سال را در انفرادی و بدون ملاقات سپری کرد و سال دوم به زندان اوین انتفال یافت. البته در مرداد سال ۱۳۵۶ به آغوش خانواده بازگشت. سلیحی در مورد آزادیاش از زندان میگوید: «وقتی آزاد شدم، پسرم که ۳ ساله شده بود، مرا نمیشناخت و اصلاً نزدیک من نمیآمد، اما تمام سختیهای مبارزاتی به ثمر نشست؛ هرچند که همسرم قبل از پیروزی انقلاب به شهادت رسید و روزهای پیروزی را ندید.»
نظر شما