به گزارش همشهری آنلاین، شعلههای آتش جنگ جهانی دوم در آخرین روزهای خود، چنان در این شهر شرقی آلمان زبانه کشید که در آن ۲۵ هزار نفر را به بدترین شکل ممکن به کام مرگ فرستاد.
باوجود مقیاس هولناک تخریب، بهطور حتم آنچه که بدیهی به نظر میرسید این بود که از نظر استراتژیک، چیزی نصیب متفقین نشد، چراکه مسلم بود، آلمان در آستانه شکست کامل قرار دارد.
از جمله نتایجی که در کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵ بین قدرتهای متفقین به دست آمد، قطعنامهای بود که آنها را به سمت بمباران استراتژیک هماهنگ علیه شهرهای آلمان که به تولید و ساخت جنگافزار میپرداختند سوق داد تا ماشین جنگی نازیها را به سمت سقوط بکشانند. اما طنز تلخ و غمانگیز یورش به درسدن، این بود که این شهر به خاطر گنجینههای هنری و معماری غنیاش شهرت دارد و در طول جنگ هرگز محل تولید سلاح یا صنعت بزرگ نبوده است!
البته دلیل ظاهری «رسمی» این بود که درسدن یک مرکز ارتباطی بزرگ است و بمباران آن توانایی آلمان را برای انتقال پیام به ارتش خود که در آن زمان با نیروهای شوروی میجنگید، مختل میکرد. اما میزان تخریب برای بسیاری با هدف استراتژیک اعلامشده تناسبی نداشت. بسیاری نیز معتقدند که این حمله صرفا تلاشی برای مجازات آلمانیها و تضعیف روحیه آنها بوده است.
در ۴ یورش بین ۱۳ تا ۱۵ فوریه ۱۹۴۵ میلادی ۷۷۸ بمبافکن نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و ۵۲۷ بمبافکن نیروهای هوایی ایالات متحده بیش از ۳۹۰۰ تن بمب قوی و همچنین بمبهای آتشزا (بمبهای بشکهای و فسفری) را بر سر این شهر فرو ریختند. طوفان آتش ناشی از آن مساحتی به بزرگی ۳۹ کیلومتر مربع از مرکز شهر را سوزاند و نابود کرد.
هدف آمریکاییها و انگلیسیها در این بمباران این بود که با بمبهای فسفری شهر را به آتش بکشند و مردم را زنده زنده بسوزانند. شدت حملات هوایی به قدری بود که دمای هوای درسدن در زمان بمباران به ۱۶۰۰ درجه سانتیگراد رسید. ابری از دود و غبار شهر را فراگرفته و خیابانها را پر از اجساد سوخته شده بود.
پس از پایان بمباران شدت آتشسوزی آنقدر زیاد بود که تمام اکسیژن هوا مصرف شد و معدود بازماندگان بمباران نیز در اثر خفگی کشته شدند.
پس از پایان جنگ، تا امروز، بحث درباره درست بودن حملات یکی از موضوعات مورد بحث بوده است.
در میان اسرای جنگی آمریکایی که در جریان یورش در درسدن زندانی بودند، کورت وونگات بود که تجربه خود را در رمان کلاسیک ضدجنگاش با نام «سلاخخانه پنج»، به رشته تحریر درآورد.
گفته شده است برای نخستینبار پس از این حملات بود که مردم کشورهای متفق از نیروهای خود در مورد اقدامات آنان برای شکست آلمان انتقاد کردند. مسئولیت کامل بمباران بر عهده وینستون چرچیل نخستوزیر بریتانیا گذاشته شد. اگرچه او بعدتر با ابراز تردید در لزوم اجرای این بمباران، تلاش کرد از آن فاصله بگیرد.
نظر شما