امین فرجپور برای دومین فیلم بلند سینمایی خود به سراغ مسائل و مشکلات نوجوانان رفته است. قصه دویدن در میان ابرها در باره نوجوانی هفده ساله به نام میلاد است که دچار مشکلات خاصی میشود. این مشکلات را خودش به وجود آورده و حالا به تنهایی قادر به حل آنها نیست. میلاد که مشغول تحصیل است، به خاطر همین مشکلات و ناهنجاریها، خانه، مدرسه و همکلاسیهایش را به درد سر میاندازد.
نقش میلاد را امیر سفیری بازی میکند و بقیه بازیگران فیلم، که از بین چهرههای ناشناخته انتخاب شدهاند، عبارتند از: کیوان ساکتاف، نسیم ادبی، علی صلاحی، مهرداد خلیقی، مصطفی پناهنده، حامد برخورداری و محمدباقر صفانور. فرجپور، دویدن در میان ابرها را براساس فیلمنامهای از خودش کارگردانی کرده و محمد عاشقی مدیر فیلمبرداری و تدوینگر آن است.
فرجپور فعالیت حرفهای خود را با نویسندگی برای مطبوعات در حوزه سینما شروع کرد. او که نویسنده سه کتاب سینمایی هم هست، سه فیلم کوتاه نیز در کارنامهاش دارد. اولین ساخته سینماییاش به نام «دارالمجانین» هنوز به نمایش عمومی در نیامده است. دویدن در میان ابرها به نوعی ادامه یکی از فیلمهای کوتاه او به نام «سرنوشت» است.
او میگوید قصه این فیلم را در دومین کار بلند سینماییاش گسترش داده است. فیلم که حال و هوایی واقعگرا (رئالیستی) دارد، میخواهد ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان را در محیط خانواده و اجتماع بررسی کند. فرجپور از آنجا که میخواست لحن مستندگونه فیلمش حفظ شود، از نابازیگرها استفاده کرد. او که در دو فیلم «حکم» و «سربازهای جمعه» مسعود کیمیایی دستیار وی بود، در اولین روز فیلمبرداری دویدن در میان ابرها از او دعوت کرد تا سر صحنه فیلمبرداری حاضر شود. اولین صحنه فیلم را کیمیایی کارگردانی کرد.
امیر سفیری در صحنه ای از فیلم «دویدن در میان ابرها»
صحنه ای از فیلم / عکس ها از کیوان نظیفی
فرجپور با اعلام این که فیلمش در مرحله تدوین قرار دارد، به دوچرخه میگوید: «خودم هم خیلی موافق نام فعلی فیلم نیستم. حال و هوای فیلم واقعگرایانه است و این اسم کمی شاعرانه است . از سوی دیگر شبیه نام یکی از فیلمهای جدید سینمای ایران هم هست. این اسم، موقتی است و تا چند هفته دیگر تغییر میکند. بعضی جاها گفته شده که فیلم لحنی مستندگونه دارد، در حالی که دویدن در میان ابرها فیلمی قصهگوست و یک داستان مشخص دارد و اینطور نیست که کاملاً مستندگونه باشد.
نمیتوانم بگویم از زمانی که نقد فیلمهای سینمایی را مینوشتم، طرفدار فیلمهایی بودم که مضمونهای کاملاً اجتماعی و تند دارند، اما در باره خودم ترجیح میدهم وقتی فیلمی میسازم، چنین لحنی داشته باشد. با توجه به شرایط اجتماعی که در آن به سر میبریم، جای فیلمهایی که مسائل و مشکلات اجتماعی را بررسی میکنند، کمی خالی میبینم. احساس میکنم اگر فیلمها یک مقداری نگاه اجتماعی داشته باشند خوب است.»
این فیلمساز جوان در باره انتخاب مضمون نوجوانانه فیلمش میگوید: «این یک انتخاب آگاهانه نبود. وقتی به دور و بر خودم نگاه میکنم، میبینم سن ناهنجاریها در نوجوانان پایین آمده و تا دوازده، سیزده سالگی کاهش یافته است. مشکلات و معضلات در بین نوجوانان وجود دارد و خیلی از این ناهنجاریها کاملاً در دسترس است. به همین دلیل بازدارندگی اخلاقی نوجوانان باید خیلی قوی باشد تا بتوانند سلامت فکری و بدنی خود را حفظ کنند، وگرنه وسوسه راه ناصواب و نادرست همیشه هست. در فیلم به دنبال درس دادن و شعار نیستم، هدفم بیان یک مشکل اجتماعی بوده است.»