شنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۷ - ۰۵:۱۹
۰ نفر

زهرا ابراهیمی: همانطور که انتظار می‌رفت مهدی‌کروبی دبیر کل حزب اعتمادملی عزم جدی خود را برای ورود به رقابت‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری دهم با برگزاری یک مصاحبه مطبوعاتی رسما اعلام کرد.

انتشار خبر جدی‌شدن نامزدی کروبی، واکنش‌های مثبت و منفی را در پی داشت. تعدادی از کسانی که به جبهه اصلاح‌طلبان تعلق خاطر داشتهو به امید معرفی یک نامزد از سوی این جبهه برای رقابت‌های آینده به سر می‌برند از حضور جدی کروبی ابراز نارضایتی و دلخوری کردند؛ کسانی هم که از این اقدام خوشحال شدند علاوه بر طرفداران وی، رقبای اصلاح‌طلبان بودند که آمدن کروبی را نوید‌بخش اولین انشعاب در جبهه دوم خرداد دانستند.

فارغ از برخوردهای عمدتا احساسی و بعضا تحلیل‌های اولیه نسبت به ورود کروبی به صحنه انتخابات، این ورود از چند جهت قابل بررسی است؛ نخست آنکه اگر ورود کروبی در ظاهر شکست پروژه اصلاح‌طلبان برای رسیدن به کاندیدای واحد و بروز انشعاب و دو دستگی را در این جبهه به نمایش می‌گذارد اما از جهت دیگر این حضور را می‌توان حرکتی مثبت و به نفع اصلاح‌طلبان هم ارزیابی کرد.

کروبی یک تجربه مهم در انتخابات ریاست جمهوری نهم دارد. او در شرایطی که همه دوستان و نزدیکان و حتی هم‌حزبی‌هایش در مجمع روحانیون مبارز او را از آمدن به صحنه رقابت‌ها منع کرده بودند و هشدار می‌دادند که رای نخواهد آورد با همت و کوشش شخصی خود وارد صحنه شد و با طرح شعار پرداخت یارانه 50هزار تومانی به هر ایرانی  شرایط انتخابات را به گونه‌ای تغییر داد که به ادعای خودش اگر به خواب اصحاب کهف نرفته بود شاید الآن رئیس جمهوری ایران بود. کروبی اکنون به پشتوانه همین تجربه خود را بی‌نیاز از حمایت همه اصلاح‌طلبان دیده و وارد صحنه انتخابات شده است.

او در مصاحبه‌ای که انجام داد گفت به درخواست احزابی مانند اعتمادملی، بخشی از حزب همبستگی و مجمع اسلامی بانوان که متعلق به همسرش فاطمه کروبی است و برخی روحانیون هوادار، وارد صحنه شده است که البته این پشتوانه‌ها چندان قوی به نظر نمی‌رسند هرچند که نسبت به انتخابات دوره نهم قابل توجه هستند. کروبی اگرچه هنوز نخواسته یا نتوانسته به گونه‌ای سخن بگوید که چارچوب‌های دستوری زبان فارسی را هم رعایت کند اما او از نوع سخن‌گفتن خود که همواره همراه با مطایبه،‌ مثال زدن و ذهن قوی  برای بازگویی حوادث تاریخی پس از انقلاب است استفاده مطلوب و تاثیرگذاری می‌کند.

مصاحبه کروبی برای اعلام ورودش به صحنه رقابت‌ها حاکی از آن بود که باتوجه به چند پارامتر وارد صحنه شده است؛ نخست موضع ارکان مهم نظام راجع به حضور او در صحنه انتخابات است که حداقل آن، عدم مخالفت با ورود وی به رقابت‌هاست. کروبی ماه‌ها پیش که خود را آماده این حضور می‌کرد با چندین حمله سیاسی به حزب مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، رسما برائت و جدایی خود را از این طیف اصلاح‌طلبان اعلام کرد.

این برائت‌جویی می‌تواند 2 دلیل  داشته باشد؛ نخست آنکه بگوییم کروبی از این طیف به دلیل برخوردهایی که طی 4سال مجلس ششم وجود داشت دلخور و عصبانی است و آنها را قبول نداشته و حاضر نیست با آنها در یک جبهه مشترک قرار گیرد؛ هرچند اگر آنان از او حمایت کنند وی مانع نشده و از آن استقبال هم می‌کند. یکی از مهمترین انتقادهای کروبی به این طیف که بارها به آن اشاره کرده این است که اگر روزی بحث خروج از حاکمیت را مطرح کرده و استعفا دادید، حال چرا می‌خواهید دوباره به همان حاکمیت برگردید؟ آیا شرایط تغییری کرده است؟

دلیل دیگر تبری‌جویی کروبی از این طیف می‌تواند نشان‌دهنده توجه خاص او به حساسیت‌های شدید نظام نسبت به این طیف باشد؛ طیفی که از سوی نظام، متهم به انجام اقداماتی علیه آن با برگزاری تحصن در مجلس ششم، استعفا و طرح بحث خروج از حاکمیت و... است.

کروبی سعی کرد با جداکردن خود از این طیف، همبستگی بیشتری را با نظام سیاسی موجود به نمایش گذاشته و از این جهت موانع حضور خود در صحنه انتخابات را کاهش دهد و از دایره خودی‌ها هم خارج نشود. کروبی با جدا کردن خود از این طیف اصلاح‌طلب نشان داده که ترجیح می‌دهد برای این موضوع هزینه بپردازد اما حاضر به پرداخت هزینه واردشدن به جرگه غیرخودی‌ها نیست.

قطعا عده‌ای این سیاست کروبی را تقبیح کرده و نمی‌پسندند ‌اما به نظر می‌رسد کروبی بر این اعتقاد است که سیاست به معنای زیرکی و هوشیاری، ایجاب می‌کند که وقتی نظام سیاسی موجود با همه توان و قدرت خود حاضر نیست پذیرای این طیف از اصلاح‌طلبان در درون خود باشد  او از آنها تبری جسته تا حداقل مانع از حذف همه اصلاح‌طلبان از قدرت شود، چرا که یک سیاستمدار همواره باید به گونه‌ای حرکت کند که با حفظ اصول از حذف خود از قدرت جلوگیری کند.

کروبی اگرچه رسما آمدنش را قطعی کرده است ولی این امکان را که ممکن است با به وجود آمدن شرایط جدید تصمیم جدیدی نیز بگیرد رد نکرده است. به عبارت دیگر اگر همه اصلاح‌طلبان روی یک فرد اجماع کنند و همه شرایط برای آمدن او مساعد باشد بعید نیست که کروبی نیز به نفع آن یک نفر کنار بکشد.

از نظر کروبی اینکه از او بخواهند اصلا حرکتی در جهت نامزدی خود انجام ندهد، خواسته‌ای غیر معقول و فاقد واقع‌نگری سیاسی است زیرا کروبی نیاز دارد زمینه حضورش را از هم اکنون فراهم کند، چرا که در حال حاضر او در میان اصلاح‌طلبان از بهترین شرایط حضور در انتخابات برخوردار است و احتمالا با رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان مواجه نشده و با تخریب‌های رسانه‌ای جناح اصولگرا  کمتر روبه‌رو خواهد شد. ضمن اینکه کروبی می‌تواند یک برگ برنده در دست اصلاح‌‌طلبان باشد تا اگر به هر طریقی نتوانستند وارد رقابت‌های انتخاباتی شوند حداقل یک فرد مشهور داشته باشند که بتوانند از او حمایت کرده و از ادامه وضع موجود  که ظاهرا به حداقل خواسته سیاسیون تبدیل شده است، جلوگیری کنند.

بنابراین آمدن کروبی به صحنه انتخابات نه‌تنها به‌ضرر اصلاح‌طلبان نیست بلکه می‌تواند فرصتی برای آنان محسوب شود. او زمینه‌ساز حضور اصلاح‌طلبان در رقابت، 7ماه پیش از برگزاری انتخابات است. به‌نظر نمی‌رسد فردی غیر از کروبی بتواند از هم‌اکنون صحنه‌گردان انتخابات شود. جناح اصولگرا هم که به کروبی برای ایجاد شکاف در اصلاح‌طلبان نیازمند است فعلاً تلاشی برای تخریب او نخواهد کرد و لذا او می‌تواند از حداکثر فرصت در این‌رابطه استفاده کند.

از نظر اصلاح‌طلبان که امیدوار بودند بتوانند با معرفی یک فرد شناخته‌شده، آرای خاموش را بیدار کرده و همه کاستی‌های خود را در نداشتن ابزار قدرت رسانه‌ای و تبلیغاتی جبران کرده و به شرایط موجود پایان دهند، ورود زودهنگام کروبی به‌صحنه انتخابات آب‌سردی بر این امیدواری بود و شاید هم بر این باورند که کروبی همه تلاش و قاطعیتش را به‌خرج داده و می‌دهد تا خاتمی را به این نتیجه برساند که بهتر است کاندیدا نشده و از او حمایت کند و شاید هم کروبی با توجه به شناختی که از دغدغه‌ها و مسائل درونی نظام سیاسی جمهوری اسلامی دارد مطمئن است که زمینه‌ای برای ورود خاتمی فراهم نیست.

کروبی احتمالاً زمینه حضور خاتمی در صحنه انتخابات آینده را بسیار بعید و مشکل می‌بیند، زیرا او می‌داند یکی از شرایط ورود کاندیدای اصلاح‌طلبان به‌صحنه، تبری‌جویی از بخشی از آنان است که در دولت 8ساله خاتمی همراه او بودند. لذا خاتمی اگر بخواهد در انتخابات شرکت کند، احتمالاً نباید از هیچ یک از آنها در دولتش استفاده کند که کاری بعید و دور از ذهن می‌نماید. پس چرا او باید زمان را از دست بدهد؟ خاتمی در حال حاضر نمی‌تواند قاطعانه اعلام حضور و یا اعلام انصراف کند، او چاره‌ای ندارد جز اینکه صبر کند تا زمان نزدیک به انتخابات و آنگاه با توجه به شرایط، تصمیم‌گیری کند.

خاتمی که هنوز رسماً وارد صحنه نشده از سوی مخالفین خود در جناح راست به‌شدت مورد حمله قرار گرفته است، خاتمی همچنین نمی‌تواند بر نیامدن خود نیز تأکید کند چرا که بسیاری به او امید بسته و از او خواسته‌اند اگر لازم باشد جان و مال و آبروی خود را برای کشور و مردم هزینه کند تا اگر هم نمی‌تواند اوضاع را به‌سامان برساند حداقل به روند اسفبار کنونی خاتمه دهد. ضمن اینکه او نمی‌داند طی ماه‌‌های آینده چه حوادثی در ایران و جهان رخ خواهد داد و لذا نمی‌تواند با اعلام انصراف زودهنگام خود،  کشور و هوادارانش را از بهره‌جستن از شرایط جدید پیش‌رو، محروم کند.

لذا خاتمی بعید است که به اندازه کروبی امکان و فرصتی برای حضور در تبلیغات انتخاباتی داشته باشد، کروبی هم که امکان کنار‌کشیدن خود را نفی نکرده است لذا او می‌تواند با حضور در صحنه تبلیغات انتخاباتی پرچمدار اصلاح‌طلبان باشد تا اگر لازم شد کنار رود و اگر هم لازم شد در صحنه باقی مانده و نامزد اصلاح‌طلبان شود. بنابراین حضور کروبی در صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری دهم بدون توجه به پارامترهای زیادی که در این‌رابطه مطرح است و  می‌تواند به نشاط سیاسی در فضای انتخابات بیانجامد.

کد خبر 66026

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز