این سارق جوان به فروشگاهی رفت و یک اسپری خوشبوکننده بدن در جیب خود جاسازی کرد.
هنگامی که او قصد داشت از فروشگاه خارج شود، نگهبان که به او مشکوک شده بود سد راهش شد و این مرد در کمال تعجب یک هفتتیر از زیر کتش بیرون آورد و نگهبان را با آن تهدید کرد.
این در حالی است که نگهبان تنها از او میخواست اسپری را بازگرداند و از فروشگاه خارج شود.
پس از اینکه این مرد دست به اسلحه برد، آژیرهای خطر فروشگاه به صدا در آمده و پلیس او را دستگیر کرد. دادگاه برای این سارق که دست به سرقت مسلحانه زده، 50 هزار دلار وثیقه تعیین کرده است.
گوریل به دنبال همسر
دهلی نو: تنها گوریل پشت نقرهای هند، همچنان تنها مانده است و نتوانسته همسری پیدا کند. این در حالی است که مقامات باغ وحش از 6 سال پیش برای این گوریل به دنبال یک همسر مناسب میگردند اما تلاش آنها تا کنون به نتیجه نرسیده است.
مدیر باغ وحش به رسانهها گفت: از مدتها پیش برای باغوحشهای سراسر جهان، نامه ارسال کردیم مبنی بر اینکه این گوریل 36 ساله قصد ازدواج دارد.
اما با وجود اینکه ظاهر این گوریل نسبت به هم سن و سالانش بهتر است، هنوز هیچ پاسخی دریافت نکردهایم. گفتنی است که این گوریل در گذشته یک همسر داشته که بر اثر بیماری در سن 46 سالگی مرده است.
با توجه به اینکه تنهایی موجب افسردگی این گوریل شده است، مقامات باغ وحش قصد دارند با فیلمبرداری از او و نمایش در رسانهها، توجه فعالان در زمینه حیوانات را به این مسئله جلب کنند.
زنبورهای حسابگر
سیدنی: دانشمندان استرالیایی به تازگی اعلام کردهاند که زنبورها از توانایی شمارش برخوردارند. زنبورها میتوانند تا عدد 4 را بشمارند و این توانایی در عملکرد آنها کاملا مشخص است.
البته بررسیها نشان میدهد با توجه به ظرفیت ذهنی زنبور ها به نظر نمیرسد آنها بتوانند بیش از عدد 4 بشمارند.
30 سال پیگیری
مکزیکوسیتی: یک قاضی بازنشسته که از خشکشوییای که مشتری آن بود به دادگاه شکایت کرده بود شکست خورد. این قاضی مدعی شده بود که خشکشویی شلوار او را گم کرده است و به همین دلیل 54میلیون دلار غرامت میخواهد.
اما دادگاه درخواست او را نپذیرفته؛ با این حال وی همچنان قصد دارد با بهکارگیری وکلای زبده در این پرونده پیروز شود. این قاضی گفت: اگر لازم باشد حتی 30 سال خواهم جنگید.
دریافت مواد مخدر به جای غذا
کلورادو: یک زوج جوان که برای سالگرد ازدواج خود به رستوران غذا سفارش داده بودند با اتفاق شگفتآوری مواجه شدند.
آنها پس از بازکردن بستههای غذا متوجه شدند که در این بستهها به جای غذا، مواد مخدر جاسازی شده است. این زوج بلافاصله پلیس را در جریان و ماموران این رستوران را به طور نامحسوس تحت نظر قرار دادند.
آنها دریافتند که مدیر این رستوران در واقع یک قاچاقچی سابقهدار است که تحت پوشش رستوران به فعالیتهای خلاف خود ادامه میدهد.
اعضای این باند پس از دستگیری به پلیس گفتند از آنجایی که کسی به بستههای غذا شک نمیکند، سفارش مشتریان برای مواد مخدر را از این طریق تحویل میدادیم اما اشتباه کارگری که با موتور بستهها را به دست مشتریان میرساند پرده از این راز برداشت.
به گفته آنها کارگر رستوران به طور اشتباهی بستهای که در آن مواد مخدر بوده و به مشتری دیگری تعلق داشته است را به این زوج تحویل داده است.