همشهری- علیرضا احمدی: در شرایطی که مذاکرات در وین با هدف لغو تحریمهای ظالمانه علیه جمهوریاسلامی ایران از ۲۰اسفندماه سالگذشته متوقف مانده و حصول توافق میان طرفین معطل تصمیمگیری سیاسی آمریکاست، اما بهنظر میرسد واشنگتن همچنان در حال گام برداشتن در مسیر فرافکنی است؛ رویکردی که به اذعان کارشناسان بیش از هر چیز ناشی از اختلافهای داخلی برآمده از ساختار حاکمیتی این کشور است.
بررسی موضعگیریهای اخیر جریانهای سیاسی آمریکا در قبال احیای توافق هستهای سال۲۰۱۵ گویای این نکته است که دولت بایدن از توان کافی برای تصمیمگیری در این حوزه برخوردار نیست و با مقصرنمایی ایران، میکوشد توپ مذاکرات هستهای را به زمین جمهوریاسلامی بیندازد. برهمین اساس هم بود که در روزهای اخیر محافل سیاسی و رسانهای غربی تلاش ویژهای را بهکار گرفتند تا تأکید ایران بر رفع تحریمهای غیرقانونی علیه سپاه پاسداران را اصلیترین مانع موجود در راه احیای برجام تلقی کنند؛ رویکردی که بیش از هر چیز نشاندهنده شکافهای عمیق در ساختار حاکمیتی آمریکاست که دولتمردان این کشور را در تصمیمگیری در این زمینه ناتوان کرده است.
در روزهای اخیر تلاش جمهوریخواهان کنگره برای ایجاد موانع مؤثر در مسیر تصمیمگیری دولت بایدن، گواه دیگری بر این مدعا بود که در شرایط کنونی مذاکرات وین به گروگانی برای کشمکشهای داخلی در واشنگتن تبدیل شدهاست و برخلاف ادعاهای مطرح شده باهدف مقصرنمایی ایران، دولت بایدن همچنان از توان کافی برای اتخاذ تصمیمهای مهم سیاسی در زمینه احیای توافق هستهای با ایران برخوردار نیست؛ موضوعی که فواد ایزدی، عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا نیز آن را تأیید میکند و معتقد است اکنون فرصت مناسبی برای سنجش میزان جدیت آمریکا در احیای توافق هستهای است.
او بر این اعتقاد است که دولت آمریکا در شرایط کنونی قصد دارد وضعیتی را به ایران تحمیل کند که ما محدودیتهای برجامی برای فعالیتهای صلحآمیز هستهایمان را بپذیریم، اما آنها در مقابل، تعهداتشان را بهصورت حداقلی به اجرا درآورند؛ رویکردی که با موضع صریح ایران و فرافکنی آمریکاییها همراه بودهاست.
گفتوگوی همشهری با فواد ایزدی را در ادامه میخوانید.
در روزهای اخیر جمهوریخواهان کنگره در تدارک تصویب طرحی با هدف ممنوعیت حذف سپاه پاسداران از فهرست ادعایی «تروریسم» هستند. تصویب چنین طرحی با چه اهدافی دنبال میشود؟
در این زمینه پیش از هر چیز باید ساختار حاکمیتی در آمریکا را مورد بررسی قرار داد. در این ساختار کنگره از قدرت زیادی برخوردار است و میتواند تصمیمهای قوه مجریه را تحتتأثیر قرار دهد. براساس قانون اساسی ایالاتمتحده آمریکا، قوه مقننه این کشور قدرت بیشتری دارد و زمانی که میان این دو قوه اختلافنظری بهوجود آید، معمولا برتری با قوه مقننه است.
اکنون با توجه به این وضعیت، موضوع این است که عدهای که از توان تصمیمسازی قابلتوجهی نیز در ساختار حاکمیتی آمریکا برخوردارند، مخالف فعالیتهای سپاه پاسداران هستند و آن را نهاد مفیدی برای جمهوریاسلامی میدانند که میتواند خنثیکننده طراحیهای راهبردی آنان، بهویژه در خاورمیانه و خلیجفارس باشد؛ بنابراین تلاش میکنند نهتنها سپاه پاسداران از فهرست ادعایی تروریسم خارج نشود، بلکه با اعمال تحریمهای بیشتر، به محدودسازی توان این نهاد بپردازند.
تصویب چنین طرحی در شرایط کنونی مذاکرات هستهای در وین تا چه اندازه محتمل است؟
باید در نظر داشت که با توجه به وضعیت موجود در ساختار سیاسی و حاکمیتی آمریکا، بهنظر میرسد دولت بایدن از توان کافی برای انجام اقدامهای پیشگیرانه در زمینه عدمتصویب چنین طرحی برخوردار نیست و آنگونه که از شرایط برمیآید، اگر تصویب این طرح به رأی گذاشته شود، بخشی از دمکراتها نیز به آن رأی مثبت خواهند داد؛ بنابراین میتوان گفت که مسیر برای حرکت دولت آمریکا در مسیر احیای توافق هستهای سال۲۰۱۵ با ایران چندان هموار نیست و شکافهای حاکمیتی موجود در این کشور، از اصلیترین موانع موجود برای بهدست آمدن «توافق مثبت» در وین بهشمار میرود.
در داخل دولت آمریکا یکدستی لازم در زمینه پیشبرد احیای توافق هستهای وجود دارد؟ اتفاقا سؤال این است که رابرت مالی واقعا تا چه اندازه حاکمیت آمریکا را نمایندگی میکند؟
شواهد موجود و تغییرات روی داده در ماههای اخیر در تیم مذاکراتی این کشور در وین نشان میدهد مالی نهتنها نماینده کنگره آمریکا نیست، بلکه مشخص نیست تا چه اندازه جریانهای موجود در داخل دولت این کشور را نمایندگی میکند. در گذشته شاهد بودیم که بعد از آنکه دغدغههای آمریکا درباره فعالیتهای هستهای ایران فروکش کرد، تصمیمسازان این کشور چه رویکردی را در قبال انجام تعهدات خود در پیش گرفتند. برهمین اساس هم هست که آمریکاییها در روزهای اخیر به فرافکنی و فضاسازی علیه ایران روی آوردهاند.
در این شرایط جمهوریاسلامی ایران با چه رویکردی میتواند بهمصاف چنین وضعیتی برود؟
بهنظرم موضوعی که وزیر امورخارجه کشورمان چندی قبل مطرح کرد مبنی بر اینکه کنگره درباره احیای توافق هستهای «بیانیه سیاسی» بدهد، نکته خوبی بود که پیگیری نشد. با توجه به نقش مهم کنگره در حوزه سیاستخارجی آمریکا و تصمیمسازی در این زمینه، صدور بیانیه سیاسی از سوی آنها میتواند گام مؤثری در پیشبرد توافق هستهای باشد.
این موضوع بهمعنای آن نیست که بیانیه سیاسی کنگره بهعنوان تضمینی برای ایران تلقی شود، اما حداقل میتواند سنجهای برای درک وضعیت کنگره در قبال توافق احتمالی و دوام آن باشد. باید به این نکته توجه داشت که به فرض اگر همین امروز توافق در وین به نتیجه برسد، سنا با ۶۰رأی میتواند این مسیر را متوقف کند؛ چراکه با توجه به وضعیت موجود، حدود ۱۰ تا ۱۱رأی نمایندگان دمکرات را نیز خواهد داشت؛ بنابراین تحقق نکته مطرح شده ازسوی حسین امیرعبداللهیان میتوانست در شناخت فضای موجود و درک وضعیت آینده توافق هستهای تصویر روشنی برای ما بهوجود آورد، اما پیگیری نشد.
با توجه به مباحثی که مطرح شد، میتوان کشمکشهای داخلی در آمریکا را بهعنوان اصلیترین مانع بر سر راه حصول «توافق مثبت» در مذاکرات وین دانست؟
بله، آمریکاییها در این زمینه با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند و شاهد نوعی انسداد سیاسی در حوزه تصمیمگیری هستیم و درگیریهای داخلی سبب انفعال این کشور در قبال مذاکرات هستهای شده است. این درحالیاست که آمریکاییها بهصورت هوشمندانهای تلاش میکنند بهجای اینکه اختلافهای داخلیشان برجسته شود، توپ را به زمین جمهوریاسلامی ایران بیندازند.
برخی در داخل و خارج سعی دارند اینگونه القا کنند که تأکید ایران بر خروج سپاه پاسداران از فهرست ادعایی تروریسم مانعی در مسیر احیای توافق هستهای است. شما چه تحلیلی دارید؟
قطعا اینگونه نیست؛ چراکه ابتدا باید به این موضوع اشاره کرد که سابقه ندارد نیروهای نظامی یک کشور عنوان «تروریستی» بگیرند و این اقدام، برخلاف عرف و رویه بینالمللی است. بنابراین سؤال اصلی این است که اصلا چرا باید چنین اقدام غیرقانونی انجام شود؟
نکته دوم این است که سپاه پاسداران هم ازسوی وزارت امورخارجه آمریکا تحریم شده و هم در فهرست تحریمی وزارت خزانهداری این کشور قرار دارد که هر دو مورد در دوران ریاستجمهوری ترامپ انجام شد. نکته اینجاست که فهرست وزارت خزانهداری است که تبعات تحریمی دارد و فهرست وزارت امورخارجه بیشتر دارای جنبه خصمانه است. در این میان ایران بحث خروج سپاه پاسداران از فهرست تحریمی وزارت امورخارجه آمریکا را مطرح کردهاست که تبعات تحریمی بهمراتب کمتری دارد؛ بنابراین اتفاقا شاهد درخواست حداقلی ایران در این زمینه هستیم.
در شرایط کنونی فعلا ما درخواست حداقلی مطرح کردهایم، اما آنها حاضر به پذیرش آن هم نیستند. درواقع هم میخواهند ما محدودیتها را بپذیریم و هم اینکه به اقدامهای خصمانه خود علیه ما ادامه دهند. بهنظرم برخی که در داخل چنین شبهاتی را مطرح میکنند، درک صحیحی از ساختار سیاسی آمریکا، موضوع تحریمها و نتایج تحریم سپاه پاسداران ندارند؛ چراکه اگر تصویر روشنی از این مباحث داشتند، آنقدر عرق ملی دارند که با چنین رویکرد خصمانهای از سوی آمریکا مخالفت کنند.
نظر شما